گروه دفاعی امنیتی دفاعپرسـ رحیم محمدی؛ سی و یکم شهریور امسال سالگرد چهل و یکمین سال آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است؛ جنگی که با چراغ سبز دولتهای شرق و غرب آغاز شد و هدفش این بود که مانع از قدرت گرفتن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران و بالاتر از آن، گسترش آرمانهای استقلالطلبانه در کشورهای منطقه شود.
زیرا چنانچه آرمانهای جمهوری اسلامی ایران با اهدافی که برای آن تعریف شده بود و شعار «نه شرقی، نه غربی» در منطقه تحقق مییافت و مردم با الگوگیری از جمهوری اسلامی ایران، علیه نظامهای استبدادی خود قیام میکردند، بدون شک منافع بیشماری که کشورهای بلوک شرق و غرب از کشورهای منطقه میبرند، به خطر میافتاد و آینده آنها را باچالش جدی مواجه میساخت.
از این روی، کشورهای بلوک شرق و غرب به پرچمداری اتحاد جماهیر شوروی سابق و ایالات متحده آمریکا از قدرتطلبی و جاهطلبی صدام برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران استفاده و وی را برای حمله به ایران ترغیب و تشویق کردند.
به عبارت دیگر، صدام با چراغ سبزی که از رؤسای دو کشور یادشده دریافت کرد، قطعنامه ۱۹۷۵ الجزایر را مقابل دوربین رسانهها پاره کرد و بدین شکل جنگی نابرابر را به نظام اسلامی و مردم ایران تحمیل کرد. صدام که خود را «سردار قادسیه» میپنداشت، لشکریان خود را که از قبل آماده جنگ شده بودند، به مرزهای غربی کشورمان گسیل داشت؛ به این امید که ظرف مدت چند روز فاتح تهران شود و یا حداقل بخش عربزبان کشورمان یعنی خوزستان را به خاک حود ضمیمه کند.
لذا با توجه به این موضوع، ارتش بعث عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ حمله سراسری خود را به ایران آغاز کرد و اگرچه توانست به دلیل ضعف خطوط دفاعی کشورمان از جنوب تا خرمشهر و از غرب تا سومار و نفتشهر بخشهایی را تصرف کند، اما با تغییر موازنه سیاسی در کشورمان و روی کار آمدن جریان انقلابی، پس از گذشت حدود یک سال و نیم از اشغال تعدادی از شهرهای ایران، مقدمات تنبیه و تعقیب متجاوز فراهم شد و نتیجه در پایان جنگ هشت ساله، برخلاف انتظار دولت بعثی عراق و حامیان غربی و شرقی آن، با پیروزی جمهوری اسلامی ایران، رقم خورد.
اما صرف نظر از تمام خسارات مادی و انسانی که این جنگ برای ما رقم زد، یک نتیجه ملموس و اثرگذار در تداوم نظام جمهوری اسلامی ایران داشت و آن تحقق شعار «ما میتوانیم» بود؛ زیرا در جنگ بود که فهمیدیم برای حفظ استقلال کشور و مصون ماندن در برابر جنگهای احتمالی آینده راهی نداریم جز اینکه به توانمندیهای داخلی خود اتکا کنیم.
بهعنوان مثال در دوران جنگ تحمیلی زمانی که برای پاسخ به حملات هوایی ارتش بعث عراق نیاز مبرم به موشک داشتیم، چند فروند از موشکهای بالستیک زمین به زمین را از لیبی خریداری کردیم، اما زمان استفاده از این موشکها با کارشکنی کارشناسان ارتش لیبی مواجه شدیم؛ تا جایی که امکان استفاده از آنها میسر نبود، ولی اتکاء به پروردگار و اعتماد به دانش ایرانی، باعث شد که نهتنها موشکهای مورد اشاره عملیاتی شوند، بلکه امروز به واسطه همان تلاشی که در دوران دفاع مقدس برای عملیاتی کردن موشکهای خریداری شده از لیبی صورت گرفت، به سطحی از توانمندی دست پیدا کردهایم که بدون دخالت دیگران میتوانیم انواع موشک را در بُردهای مختلف و با سوختهای متفاوت آن هم بهصورت نقطهزن تولید کنیم و حتی شهرهای موشکی بسازیم.
نیاز رزمندگان ما در جبههها برای اطلاع از وضعیت جبهه دشمن آن هم بدون حضور فیزیکی در خطوط آنها، باعث ساخت پرندههای هدایت پذیر (پهپاد) شد؛ نیاز آن زمان موجب شد تا پس از گذشت ۳۳ سال از خاتمه جنگ تحمیلی با بهرهمندی از تجارب دوران دفاع مقدس، متخصصان کشورمان دست به تولید و ساخت پهپادهایی با بُرد پروازی و قابلیتهای مختلف بزنند به نحوی که امروز جمهوری اسلامی ایران یکی از قدرتهای برتر در حوزه پهپادی به حساب میآید.
البته این موضوع تا حدودی در بخش هواپیماهای جنگی کشور هم صادق است؛ بدین معنی که در دوران جنگ تحمیلی، هواپیماهای جنگنده و بالگردهای ارتش جمهوری اسلامی ایران برای بازآماد (اورهال) نیاز به قطعات و دانش مورد نیاز داشتند، اما به واسطه تحریمهای اعمال شده علیه کشورمان، شرایط لازم برای بازآماد تجهیزات، مهیا نبود و تعمیر هواگردها به سختی صورت میگرفت؛ ولی امروز به واسطه بهرهمندی از دانش بومی برگرفته از تجارب دوران دفاع مقدس، میتوانیم این تجهیزات راهبردی را بهصورت اساسی تعمیر و بازآماد کنیم و مجدداً آنها را به آسمان بازگردانیم.
لذا باید گفت آنچه که از جنگ تحمیلی و دوران دفاع مقدس آموختهایم، عمل به شعار «ما میتوانیم» است؛ به عبارت دیگر، عمل به این شعار موجب شده که کشورمان در صنعت دفاعی تا حدود زیادی بی نیاز از دیگران کند؛ بنابراین همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: «هشت سال جنگ تحمیلی، یک گنج است».
انتهای پیام/ 231