گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ سیدمهدی موسوی تبار؛ درباره امام حسین (ع) و واقعه عاشورا تاکنون کتابها و مقاتل متعددی به زبانهای مختلف منتشر شده است؛ کتابهایی چندجلدی و حجیم که این واقعه و پیشتر و پس از آن را با جزئیات و در قالب داستان و یا به صورت یک اثر تاریخی، مذهبی توضیح دادهاند. در دوران معاصر و با توجه به تغییرات جامعه و نسلهای جدید، نیاز به بازنگری و نوآوری در فرم و شکل ارائه این واقعه احساس شد و در نتیجه آثار مختلفی با این رویکرد منتشر شدند.
یکی از آثاری که با همین نگاه در سال جاری برای اولین بار چاپ شد کتاب «کربلا به روایتی دیگر» نوشته حجتالاسلام محمدرضا جوان آراسته بود. این کتاب ۱۱۶ صفحهای توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده و با توجه به اندازه قطع و تعداد صفحات و همچنین انتخاب مناسب فونت و تعداد کلمات در هر صفحه، اصطلاحا در دسته کتابهای «خوش دست» و «خوشخوان» قرار میگیرد.
«کربلا به روایتی دیگر» همانطور که مولفش گفته، مجموعه از یادداشتهایی است که وی در محرمهای سالهای مختلف و با نگاه متفاوت مینوشته است. این کتاب فهرستی طولانی ندارد؛ یک مقدمه و سه بخش دیگر. در مقدمه دو صفحهای و کوتاهش درباره ضرورت و دلیل نگارش این کتاب و توضیحاتی درباره سه بخش دیگر میبینیم. سه بخش دیگر کتاب نیز شامل «خودمان را در لشکر عمر سعد پیدا کنیم»، «ماجرای یک گفتوگو» و «مقتل به روایتی دیگر» میشود. انتخاب سه قطعه یا سه زاوه نگاه نسبتا نو برای بررسی چند بُعد از حادثه کربلا.
بخش اول این کتاب قرار است به مخاطب یادآوری کند که علاقه به امام حسین (ع) به تنهایی کافی نیست و حکایت آدمهایی را تعریف میکند که دوستدار امام زمانشان بودند و حتی با او بیعت هم کردند، اما زمان زیادی نگذشت که روی امامشان شمشیر کشیدند و با وی جنگدیدند و نشان میدهد که انگار برای ماندن تا آخر در کنار امام، به چیزی بیش از محبت احتیاج است.
«حجاربن ابجر» مسیحی که مسلمان شد، «شبث بن ربعی» و «یزیدبن حارث» نمونههایی از این دست هستند که سابقه دوستی و حتی همراهی با حضرت علی (ع) را داشتند، اما در نهایت و در روز عاشورا روبروی حسین (ع) ایستادند و شد آنچه نباید میشد. البته در این بخش با شخصیتهایی مانند «حربن ریاحی» هم مواجه میشویم که بدانیم قرار نیست ناامید شویم و در آخرین دقایق هم بارقههایی از جنس امید وجود دارد و اگر معرفت داشته باشیم و دوستی مان «حرفی» نبوده، سر بزنگاه، تصمیمی میگیریم که در دل تاریخ میماند.
بخش دوم از دیالوگ و گفتوگو میگوید. گفتوگویی که در هر اثر هنری، قرار است به ما اطلاعاتی درباره شخصیتها و مکان و وقایع بدهد اینجا هم به کمک آمده تا همین نقش را بازی کند. «جوان آراسته» گفتوگوهایی از شخصیتهای مختلف در واقعه عاشورا آورده برای شناخت بهتر اندیشهها، شخصیتها و انگیزههای افراد.
هفت گفتوگو در این بخش دیده میشود. گفتوگوی اولش که بسیار آموزنده و جذاب است درباره مواجهه «عمرو بن قیس مشرقی» و پسرعمویش با سیدالشهدا (ع) در روز عاشوراست. گفتوگویی که از دل آن میتوان به سهم آدمها یا میزان تکلیفشان از یک واقعه پی برد. گفتوگوی آخر هم به صبحتهای علی اکبر (ع) و امام حسین (ع) دقایقی قبل از شهادت پسر جوان امام است.
گاهی یک دیالوگ یا جمله، کافی است تا متوجه ویژگیهای شخصیتی یک فرد شویم و با ابعاد بیرونی و درونی یک ماجرا آشنایی پیدا کنیم. اهمیت این بخش دقیقا به همین دلیل است. جایی که شنیدن یک جمله از دهان «حر» یا «عباس» یا «عمر سعد» میتوانند همانند قطعات پازلی عمل کنند و تصویر دقیقتر یا بزرگتری از یک تصمیم نشان دهند.
بیشتر بخوانید؛
«آب پرتقال در کربلای ۵» منتشر شد
بخش سوم این کتاب که البته طولانیترین بخش آن است مقتل خوانی است. جالب اینکه این مقتل خوانی از شب یازدهم محرم آغاز میشود. یعنی جایی که مخاطب با بازماندگان واقعه کربلا همراه میشود و تا شب سی و پنجم هم ادامه پیدا میکند. مصیبتهایی که بر سر اهل بیت از عاشورا تا اربعین میآید کمتر شنیده و به آن پرداخته شده است. این بخش میخواهد بگوید که اهمیت این دوره کمتر از قبل آن نیست و ذکر نمونههایی با جزئیات، برای تایید چنین فرضیهای است.
ویژگی مهم «کربلا به روایتی دیگر» این است که برای طبقه یا مخاطب سنی خاصی نوشته نشده است. این کتاب میتواند همان اندازه که برای یک نوجوان مفید باشد برای یک زن خانه دار یا یک کارمند بانک هم موثر باشد. زبان ساده و بخشهای کوتاه این اجازه را به خواننده میدهد که با کتاب و یادداشتها همراهی کند. «کربلا به روایتی دیگر» در شمارگان ۱۲۵۰ نسخه توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
انتهای پیام/ 121