به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، متن زیر برشی است از کتاب «دِین» به کوشش علی مسرتی که به گردآوری خاطرات بچههای مسجد جزایری اهواز پرداخته و انتشارات سوره مهر آن را چاپ کرده است.
به مناسبت فرارسیدن هفته دفاع مقدس، مطلبی که از این کتاب انتخاب شده است، خاطره علی مسرتی است از روزی که هواپیماهای جنگی صدام باند فرودگاه اهواز را بمباران کردند یعنی روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹.
این خاطره به شرح زیر است:
«ما شورای مرکزی کانون و بسیج سپاه در حال برنامه ریزی یک تجمع و رژه دانش آموزی گسترده از دانش آموزان دبیرستانهای اهواز بودیم که خبرهایی از گسترش درگیریها در «خرمشهر» و «بستان» رسید. من، سعید درفشان، سید محمدرضا، محمود یاسین، صادق کرمانشاهی و محمدرضا نیلهچی در زیرزمین کانون نشسته بودیم که ناگهان صدای غرش شدیدی شنیده شد.
همگی به طرف پشت بام کانون دویدیم تا ببینیم چه اتفاقی افتاده است. چند صدای انفجار آمد و دو هواپیمای جنگی را در آسمان صاف آخرین روز تابستان دیدیم که از سمت فرودگاه میآمدند و از بالای سر ما با همان صدای غرش مهیب گذشتند. این هواپیماها آنقدر پایین بودند که خلبان آنها به وضوح دیده میشد.
آنها میگهای عراقی بودند که باند فرودگاه اهواز را بمباران کرده و به سرعت منطقه را ترک کردند. جنگ عراق علیه ایران آغاز شده بود و همه در حیرت و سردرگمی به سر میبردند. شب اخبار سراسری تلویزیون اعلام کرد که چند فروند هواپیمای عراقی فرودگاههای چند شهر بزرگ، چون تهران را بمباران کردهاند.
بعد از آن تصویر امام خمینی (ره) بر صفحه تلویزیون ظاهر شد که با آرامش و لبخند خاصی که کمترین اثر نگرانی در آن دیده نمیشد، فرمودند: «دزدی آمده است و سنگی انداخته و گریخته است. به حول و قوه الهی ملت ما چنان سیلی به صدام خواهند زد که از جایش بلند نشود.»
انتهای پیام/ 118