سیری بر زندگی شهید «مردعلی بخشی»

«مردعلی بخشی» سوم اردیبهشت 1337 در روستای «علی‌آباد قشلاق» ملکان در آذربایجان شرقی به دنیا آمد و سرانجام در 22 اسفند 1364 در عملیات «والفجر 8» به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۸۲۶۷۸
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۰ - ۰۱:۱۸ - 10October 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، وقتی دشمنان قسم خورده اسلام از جمله آمریکا و انگلیس با دسیسه‌های فراوان، کشور عراق را علیه ایران تجهیز کردند، نیروهای بعثی 31 شهریور سال ۱۳۵۹ به کشور جمهوری اسلامی ایران حمله‌ کردند و بسیاری از مناطق خوزستان را به تصرف خود در آوردند. مردم انقلابی و وطن دوست ایران اسلامی با وحدت و همدلی از کشور دفاع کردند و دشمن زبون را در جای جای جبهه‌ها شکست دادند.

«مردعلی بخشی» نیز یکی از آن مردان شجاع و بی‌باک کشورمان بود که در نبرد با دشمنان شرکت کرد. بخشی از زندگی این شهید را در ادامه می‌خوانید:

زندگینامه شهید «بخشی»

«مردعلی بخشی» فرزند «محمد» سوم اردیبهشت سال 1337 در روستای «علی‌آباد قشلاق» ملکان در استان آذربایجان شرقی به دنیا آمد. پس از پشت سر گذاشتن دوره‌ ابتدایی در مدرسه‌ روستا، ترک تحصیل کرده و در کشاورزی و قالی‌بافی به خانواده‌اش کمک کرد.

او پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷حال و هوای دیگری پیدا کرد؛ به صورت مرتب در مجالس مذهبی، به ویژه مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع) شرکت می‌کرد و با مطالعه‌ کتاب‌های مذهبی و انقلابی، شور و شوق معنوی پیدا کرده بود. همیشه در پایگاه مقاومت مسجد روستا، کارهای فرهنگی انجام می‌داد و فرماندهی پایگاه را نیز به عهده داشت.

اعزام به جبهه

مردعلی با آغاز جنگ تحمیلی برای اعزام به جبهه‌ آرام و قرار نداشت‌. او برای اولین بار در سال ۱۳۶۱ به منطقه نقده اعزام شد. سپس شش بار به صورت سه ماهه، شش ماهه و گاهی یکساله، داوطلبانه به جبهه‌ها شتافت و جانانه از کشورش دفاع کرد.

وقتی مردعلی از جبهه برای مرخصی آمده بود، ازدواج کرد. انسان عجیبی بود، همیشه می‌گفت: «من هم می‌خواهم شهید بشوم.» نماز شب می‌خواند، قران تلاوت می‌کرد و روزهای پنجشنبه را روزه می‌گرفت. از جبهه که برمی‌گشت، در پایگاه روستا فعالیت می‌کرد، او در حال قرآن خواندن گریه می‌کرد، اگر چه سوادش ابتدایی بود، ولی فهم بالایی داشت، کتاب‌های زیادی خریده و همه را خوانده بود.

او که عضو گردان زرهی  لشکر 31 عاشورا بود، پس از مجاهدت‌های فراوان، 22 اسفند سال 1364در عملیات «والفجر 8» به شهادت رسد. پیکر پاکش را در روستای علی‌آباد قشلاق به خاک سپردند.

بخشی از وصیت‌نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحيم

انا لله و انا اليه راجعون

با سلام و درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی و با درود فراوان به شهدای اسلام و جبهه‌ی اسلام در این جا و با درود فراوان به رزمندگان اسلام در سنگرهای حق علیه باطل. اینجانب مردعلی بخشی در خاک عراق از شهرستان فاو وصیت می کنم به پدر و مادرم و زنم!

اگر من شهید شدم، اولا در تشییع جنازه‌ی من گریه نکنید و نگذارید بچه‌های من در کوچه‌ها ولو باشند، مادر و پدر و زنم، بچه‌های مرا بگذارید در کلاس قرآن، اگر قرضی دارم آنها را ادا نمایید، همیشه پشتیبان اسلام و قرآن باشید. امام را تنها نگذارید. موقع نماز بروید در مسجد نماز بخوانید، من اگر شهید شدم در راه خداوند متعال، امیدوارم بچه‌هایم را مثل بنده درس رزمندگی بدهید و همچنین به زنم، خانم دوستی وصیت می‌کنم که مهریه تو در گردن من هست، من که نمی توانستم مهریه تو را بپردازم، امیدوارم تو مرا حلال کنی.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها