گروه استانهای دفاعپرس – سرهنگ جانباز «علیاکبر مظفری»، پیشکسوت خراسانی کنترل پرواز نهاجا؛ تصور اینکه در دفاع مقدس، فرماندهان بدون آگاهی و تدبیر، رزمندگان را صفبهصف جلوی گلوله دشمن میفرستادند، یا از کماطلاعی ناشی میشود و یا به خاطر تأثیر القائات رسانههای معاند است زیرا پیش از آنکه هر عملیاتی در دفاع مقدس انجام شود، تصویربرداری هوایی از طریق عکسبرداری و فیلمبرداری با هواپیماهای RF-4 ارتش صورت میگرفت، برمبنای تصویربرداریهای هوایی عملیاتهای شناسایی میدانی انجام میشد و درنهایت پس از ارزیابی دادههای حاصله، طرح و نقشه کلی عملیات نظامی تدوین میشد و فرماندهان درباره جزئیات آن به بحث و مشورت میپرداختند.
پیش از آغاز عملیات و برمبنای درخواست قرارگاه مرکزی جنگ، تعداد درخواستهای سورتی پرواز به دقت معین میشد و ستاد عملیات در قالب یک نامه به کلی سری، به دقت معین میکرد که تعداد مشخصی بمبافکن نیروی هوایی در زمان از پیش تعیینشده بر فراز محورها حاضر شوند و مناطق خاصی را بمباران کنند لذا هیچ اقدامی خارج از برنامه و دستور ستاد مرکزی جنگ اجرا نمیشد و اساساً روال بمبارانهای کلاسیک در همه ردههای هوایی دنیا هم بر همین منوال است زیرا نبرد در آسمان، ضرورتهای کاملاً متفاوتی با نبرد روی زمین دارد و درصورتیکه پیش از عملیات هوایی، هماهنگی با مرکز کنترل، سامانههای پدافندی خودی و نیروهای همپیمان صورت نگیرد، شاید حتی بیش از آنکه بمباران برای دشمن آسیب ایجاد کند، برای خلبان و نیروهای خودی باعث بروز لطمات و خسارات شود.
نیروی هوایی ارتش تا پیش از انقلاب به خاطر وابستگی به ایالات متحده آمریکا به جدیدترین تجهیزات نبرد هوایی مجهز بود؛ به طوری که در آن دوران تنها چند کشور ابرقدرت در دنیا، جنگندههای F-14 را در ناوگان رزم هوایی خود داشتند اما باید به این نکته نیز توجه داشت که این تجهیزات مدرن و پیشرفته نه به خاطر اتحاد دو کشور بلکه به این خاطر به ایران اعطا شده بود که از منافع آمریکا در خاورمیانه حفاظت کند و ژاندارم خلیجفارس باشد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا ایادی خود در داخل کشور را مأمور کرد تا در پوشش روشنفکری و اقدامات ضدجنگ، بخش اساسی این تجهیزات و امکانات روزآمد همچون هواپیمای سوخترسان ۷۴۷ و فانتومهای چندمنظوره را به هر طریق ممکن منهدم و خارج از دسترس کنند اما نمونههای افرادی نظیر شهید خلعتبری یا شهید بابایی خود در آن برهه مانع از اسقاط و انهدام این تجهیزات شدند و چندسال بعد خودشان با همان ادوات رزم هوایی، سختترین کابوسها را برای صدام و حامیان آمریکاییاش رقم زدند.
ابتکار نابغه رزم هوایی ارتش، سرلشکر شهید «منصور ستاری» در تدارک آتش هوا به زمین از طریق جنگندههای F-14 و پوشش حمایتی از آنها به وسیله پدافند هوایی، سپر دفاعی مخوفی را پیش روی خلبانان متجاوز بعثی ایجاد میکرد. در این باره نقل خلبان عراقی که پیش از بمباران منطقه توسط سامانه رهگیر پدافندی ما شناسایی و مورد اصابت قرار گرفته و خودش به اسارت رزمندگان اسلام درآمده بود، قابلتأمل است که اذعان میکرد: «در بین خلبانان بعثی مشهور است که حتی اگر از حریم ۲۰۰ مایلی مرزهای پدافندی ایران هم عبور کنیم، موشکهای آنان چیزی از ما باقی نمیگذارند» و به همین خاطر هم مشاهده میکردیم که آنها بمبهای خود را بر فراز بیابانهای هندیجان رها میکردند و به آشیانهها باز میگشتند. علاوه بر توانمندیهای پدافندی، بعضی از خلبانان ایرانی در دفاع مقدس همچون شهید دوران و شهید بابایی، رکورد بیش از هزار سورت پروازی پشتیبانی هوایی داشتند و مثلاً عباس بابایی کسی بود که در یک روز با RF-4، F-5 و F-14 پرواز میکرد که به دلیل تفاوتهای چشمگیر در کلاس پروازی این جنگندهها، تسلط بر راهبری آنان یک شاخصه استثنایی برای خلبانان ایرانی بود.
نیروی هوایی دوشادوش افسران دیگر ارتش و برادران سپاهی همان کسانی بودند که تصرف هفتروزه اهواز را برای صدام غیرممکن کردند؛ همان جنگطلب مجنونی که رؤیای تصرف هفتروزه تهران را در سر میپروراند و این درحالی بود که میگ ۲۵ نیروی هوایی ارتش بعثی از شوروی و هواپیماهای سوپراتاندارد آنها از فرانسه تأمین میشد اما حتی فروش قطعات لازم برای تعمیر جنگندههای آسیبدیده به جمهوری اسلامی ایران نیز ممنوع بود.
با این تفاسیر، دانش ساخت و بازآمد جنگندهها که ازجمله پیچیدهترین علوم نظامی در جهان به شمار میرود، به همراه رادارهای پیشرفتهای که در سطح اول توانمندی پدافندی ارتش در اختیار داریم، در امتداد همان جانفشانیهایی به دست آمده است که روزگاری خلبانان و متخصصان ایرانی در اوج فشار تحریم و عداوت دشمن از خود نشان دادند و شرایطی را رقم زدند که نیروی هوایی ارتش مقتدر جمهوری اسلامی امروزه در عرصه جهاد خودکفایی به پیش بتازد و طرحهای ممنوعیت فروش تسلیحات و تجهیزات به ایران اسلامی را به سخره بگیرد.
انتهای پیام/