به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، شهید «حسین دامنباغ» فرزند «عباس» دوازدهم اردیبهشت ۱۳۴۱ در بندرعباس دیده به جهان گشود و سرانجام در تاریخ یازدهم آبان ۱۳۶۰ به فیض شهادت نائل آمد.
وصیتنامه شهید حسین دامنباغ
«این وصیتنامهها انسان را میلرزاند و بیدار میکند. (امام خمینی)
مـادر مـهربان! اگر هر بـدی از من دیـدهای مرا بـبخش چـون راهی رفـتهام که دیگر بر نمیگردم.
بگذار ما را بکشند تا اسلام پیروز شود
مادر مهربان و عزیزم! شـیر پاک خود را بر من حـلال بکن، چون راهـی رفـتهام که همه پـیروان قرآن و مکتب اسلام باید بروند و خداوند میفرماید: «زمانی که دیدید اسلام در خطر است بیایید و جهاد کنید.»
هرگز بعد از مُردن من جامه سیاه بر تن مکن و هرگز گریه مکن، من راهی را رفـتهام که تمام پـیامـبران که به خاطر آن جان خود را نثار کردهاند و تمام مسلمانان برای رسـیدن به این راه مـقدس میجنگند.
مادر! التماس من این است که شبهای جـمعه بر سر مزار من بیایی و برایم قرآن بخوانی تا روح من شاد شود.
مادر! بگذار ما را بکشند که با کشتن ما اسلام پیروز میشود، بگذار که ما کشته شویم، ولی امام امت خمینی بتشکن سالم باشد، چون این امام است که تمام دشـمنان اسلام از او میترسند.
مادر! شما قدر این امام خـمینی بتشکن را بـدانید و هرگز او را تـنها و بییار و یاور نگذارید.
برادرم راه مرا ادامه بده!
برادر عزیزم! بعد از مرگ من راه مرا بگیر، چون من در این راه به پـیروزی کامل نـرسیدهام، شاید تو بـتوانی به پیروزی برسی.
اگر پـسرت پرسید عموی من کجاست؟ بگو به دست ضد خدا و رسـول خدا کـشته شد، به او بگو تا بداند که چرا عـموی او را کـشتند تا او بـداند که گـناه عمویش این بوده که از اسلام و قـرآن دفـاع کرده است که او را کشتهاند. او را به قرآن ارشاد کن تا بیاید و سر قبر من قرآن بخواند و بداند که عمو را بیگناه کشتهاند، چون از امام امت خمینی روح خدا دفاع کرده است. هرگز در عزای من جامه سـیاه مـپوش و خوشحال و خـندان باشید.
در عزای من سیاه نپوشید
پدر عزیزم! هرگز در عزای من جامه سیاه مپوش و همیشه خندان باش و افتخار کن که پسرت در راه اسلام و قـرآن کـشته شده است. به تمام دوستان من بگو که جامه سیاه بر تن نکنند. زنده باد اسلام و مسلمین.
درود بر خمینی بتشکن، مرگ بر آمریکا، مرگ بر منافق
خداحافظ
۱۳۶۰/۶/۱۴»
منبع: نوید شاهد
انتهای پیام/ ۹۱۱