به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، در روز ۱۳ آبان که با عنوان «روز ملی مبارزه با استکبار» شناخته شده است، وقایع مهمی رخ داده ازجمله تبعید امام خمینی (ره) به ترکیه، به شهادت رساندن دانش آموزان در دانشگاه تهران توسط مزدوران رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ و تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در تهران در سال ۱۳۵۸.
زمانی که به دلایل وقوع این حوادث مینگریم نقش آمریکا پررنگتر از هر دولت استعمارگر دیگر است. آمریکا که همواره خود را قویترین هژمونی و قدرت در دنیا و بالأخص در خاورمیانه معرفی کرده بود با نفوذ در میان دولتها و حکومتها بر فعالیت آنها نظارت داشت و تمامی اقدامات حتی در حوزه تصویب قوانین در این کشورها را بر اساس منافع خود میچید.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمنماه سال ۱۳۵۷، به دلیل دخالتهای آمریکا در امر حکومتداری در ایران، دانشجویان انقلابی و معترض به سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا طی یک راهپیمایی تا سفارت این کشور، آن را به تصرف کامل خود درآوردند. امام خمینی (ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند.
تسخیر سفارت آمریکا که از آن با عنوان «تسخیر لانه جاسوسی» یاد میشود و گروگانگیری کارمندان سفارت، علاوه بر اینکه نشان داد آمریکاییها با نفوذ در میان سران حکومت قصد براندازی نظام و همچنین چرخش ایران به سمت سیاستهای استکباری آمریکا را دارد، خود سرآغاز وقوع حوادثی شد که هر یک نشان از دشمنی کامل آمریکا با نهتنها سران انقلاب اسلامی بلکه ملت ایران دارد.
جیمی کارتر رئیسجمهور آمریکا در اعتراض به این اقدام، داراییهای ایران در آمریکا را ضبط و دست به تحریمهایی زد تا به دولت جمهوری اسلامی ایران فشار بیاورد. از طرفی اقدام به حمله نظامی برای آزادسازی گروگانها کرد که در صحرای طبس ناکام ماند. بااینوجود ایران بر خواستههای خود پافشاری کرد و با تحمل همه فشارها بعد از ۴۴۴ روز این گروگانها را آزاد کرد.
حال که دشمنی آمریکاییها با ایران نمایانتر شده بود با نفوذ در میان دول عرب سعی بر براندازی انقلاب اسلامی به شیوه دیگری داشتند و آن حمله نظامی به ایران با سردمداری عراق و پشتیبانی خود بود. در این میان آمریکا با جلسات مختلفی که با سران رژیم بعث عراق داشت و با آگاهی از آنچه صدام بر سر داشت او را به حمله به ایران تشویق و در این مسیر کشورهای عرب حوزه خلیجفارس را همسو با عراق کرد؛ اما آمریکا خبر نداشت در این حمله نظامی که بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد و هشت سال طول کشید مردم با تمام دلاوریها، ازخودگذشتگیها و رشادتها از سرزمین خود دفاع خواهند کرد و حتی اجازه نخواهند داد یک وجب از این سرزمین به دست دشمنان بیافتد.
آمریکا در این هشت سال بیکار ننشست و با نفوذ خود در سازمان ملل متحد و نفوذ در میان دول غربی در تصویب قطعنامهها به نفع عراق تلاش میکرد و با ارسال تجهیزات نظامی و نادیده گرفتن حملات شیمیایی عراق بر ضد ایران، بر طبل جنگ میکوبید. حتی موضوع به اینجا ختم نشد و در خلیجفارس خود بهطور مستقیم با ایران به مقابله پرداخت.
دشمنیهای آمریکا بعد از جنگ عراق علیه ایران پایان نیافته و همواره و بهصورت علنی این دشمنی را مطرح میکند و با تحریمها، دخالت در امور کشور، تهدیدات نظامی و غیرنظامی و سایبری و ایجاد اختلاف در میان دولتهای منطقه و نفوذ در میان تصمیم گیران و تصمیم سازان کشور به دنبال تضعیف جمهوری اسلامی ایران است که اکنون به عنوان قطب مقاومت در منطقه غرب و جنوب غرب آسیا شناخته میشود و نفوذ خود را بالأخص صدور انقلاب اسلامی در جهان را پررنگتر میکند و از هیمنه آمریکا در دنیا میکاهد. امید است با توصیههای رهبر معظم انقلاب مردم با بصیرت لازم در مسیر انقلاب قدم بردارند و بهعنوان مهمترین و قویترین پشتوانه جمهوری اسلامی ایران همواره درصحنه بوده و از حق دفاع کنند.
در این میان مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس کتابی با عنوان «اتحاد شوم» را در سال ۱۳۹۹ منتشر کرده است که در آن اسناد رسمی همکاری آمریکا با رژیم صدام در جنگ تحمیلی منتشر شده است. نویسنده و ناشر این کتاب خانم جویس بتل است که در این کتاب بهصراحت گفته است «این اسناد نشان میدهد آمریکا در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۴ بهسوی صدام چرخید.» همچنین مجید کریمی مترجم این کتاب است.
در کتاب «اتحاد شوم» ۶۱ سند دستچین شده از آرشیو ملی آمریکا منتشرشده که بر اساس قانون آزادی اطلاعات این کشور در ۲۵ فوریه سال ۲۰۰۳ منتشر شدهاند. این اسناد شامل نامههای شخصی، تلگرافهای وزارت امور خارجه، وزارت دفاع، پنتاگون، سازمان سیا و وزارت بازرگانی است. نخستین سند حدوداً دو ماه پس از تهاجم عراق به ایران و متعلق به آبان ۱۳۵۹ است و آخرین سند نیز مربوط به ۵ آذر ۱۳۶۳ است.
به عبارت درستتر، بازه زمانی اسناد گزیده شده از آرشیو ملی آمریکا دقیقاً از زمان روی کار آمدن رونالد ریگان در ۲۰ ژانویه ۱۹۸۱ تا سند ماقبل آخر به شماره ۶۰ در تاریخ ۲۶ نوامبر ۱۹۸۴ است. یعنی زمانی که رونالد ریگان در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری هم به پیروزی رسید و در این روز روابط رسمی دیپلماتیک آمریکا و عراق پس از ۱۷ سال با دیدار طارق عزیز از واشینگتن از سر گرفته شد. تنها یک سند خارج از این دوره تاریخی، اما مرتبط به آن است که متعلق به ۳۱ ژانویه ۱۹۹۵ است. سند شماره ۶۱ مهمترین سند این مجموعه است که حاوی نکات بسیار مهمی از جنگ ایران و عراق است.
خانم جویس بتل بهعنوان نویسنده کتاب اطلاعات خوبی را افزون بر متن سند آورده است و موضوع اصلی سند را بهطور مختصر در یک یا دو بند شرح داده است. متأسفانه برخی کپیهای اسناد ناخواناست که در متن به همان صورت آمده است. در متن اسناد برخی پاراگرافها و نام اشخاص نیز برداشته شده است. در بخش برگردان متن اصلی کوشش بر آن بوده تا به همان سبک و سیاق کلی متن، ترجمهها ارائه شود. در متن اصلی گاه مشکلات ناخوانا بودن یا حتی اشتباهات تایپی و مواردی جاافتادگی و همچنین در مواردی سانسور عبارات یا بندهایی از سند وجود دارد.
در این مجموعه اسناد هر سند در سه دستهبندی موضوعی جای دارند؛ دستهبندی نخست، ترجمه اصل متن و دستهبندی دوم، توضیح خانم جویس بتل و دستهبندی سوم، توضیح نگارنده کتاب است. این توضیحات مبتنی بر مدارک و اسناد مکمل و برای نشان دادن اهمیت سند اضافه شده است.
در ادامه این گزارش به انتشار برخی از اسناد و افشاگری هر چه بیشتر خصومت آمریکایی با ملت ایران میپردازیم.
سند شماره ۱۰: ملاقات با طارق عزیز ۲۸ مه ۱۹۸۱
وزارت امور خارجه امریکا [لوگو]تلگراف
محرمانه
سند شماره ۱۳: برداشتن نام عراق از حامیان تروریسم بینالملل مورخ ۲۷ فوریه ۱۹۸۲
وزارت امور خارجه امریکا [لوگو] تلگراف
محرمانه
موضوع: برداشتن نام عراق از فهرست حامیان تروریسم بینالملل
سند شماره ۴۲: هشدار عراق به حمله مجدد ایران (برای هر حشره مضری حشرهکش مناسبی وجود دارد) ۲۲ فوریه ۱۹۸۴
اداره وزارت امور خارجه [لوگو]تلگراف
محرمانه
از دفتر حافظ منافع در بغداد به وزارت امور خارجه واشینگتن فوری
موضوع: عراق نسبت به حمله مجدد ایران هشدار میدهد.
سند شماره ۴۳: ارسال مواد شیمیایی به عراق، ۳ مارس ۱۹۸۴
اداره وزارت امور خارجه [لوگو]تلگراف
محرمانه از وزارت امور خارجه واشینگتن به حافظ منافع امریکا در بغداد
فوری
۴ مارس ۱۹۸۴
موضوع: ارسال مواد شیمیایی به عراق
انتهای پیام/ 118