به گزارش خبرنگار دفاعپرس از تبریز، «مهدی باکری» فرزند «فیضالله» متولد 21 فروردین 1333 در شهرستان «میاندوآب» است. وی در عملیاتهای مهم فتحالمبين و بیتالمقدس به عنوان معاون فرماندهی «تیپ ۸ نجف اشرف» حضور داشت و سپس در سمت فرمانده «تیپ ۳۱ عاشورا» در عملیاتهای رمضان و مسلم بن عقیل شرکت کرد. در ادامه پس از تغییر تیپ ۳۱ عاشورا به لشکر، مهدی باکری فرمانده لشکر 31 عاشورا شد و عملیاتهای والفجر ۱، ۲، ۴، خیبر و بدر شاهدی بر درایت و طراحیهای ناب شهید باکری به عنوان فرمانده لشکر 31 عاشوراست.
او 25 بهمن 1363 به خاطر شرایط حساس عملیات بدر، طبق معمول به خطرناکترین صحنههای کارزار وارد شد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت میکرد. بر اثر اصابت تیر مستقیم مزدوران عراقی به شهادت رسید. هنگامی که پیکرش را از طریق آبهای هورالعظیم انتقال میدادند، قایق حامل پیکر وی، مورد هدف آرپی جی دشمن قرار گرفت و دریا آرامگاه ابدیاش شد.
«عبدالرزاق میراب» همرزم شهید «مهدی باکری» در خصوص درایت و فرماندهی این شهید میگوید:
حضرت امام (ره) تمام مسائل جنگ را به طور دقیق رصد میکردند. قبل از عملیات خیبر بچههای ما ارتباطات مخابراتی دشمن را شنود کرده و متوجه شده بودند، احتمال پاتک از سوی دشمن وجود دارد. تمام فرماندهان در سنگری جمع شده بودند. حاج همت، احمد کاظمی، زینالدین، مهدی باکری و... آنجا بودند تا جلوی پاتک احتمالی دشمن را سد کنند. وظایف را بین خودشان تقسیم میکردند.
در آن لحظه بیسیم من به صدا در آمد. محسن رضایی بود: «مهدی ... مهدی .. محسن»
گفتم: «به گوشم».
- «آقا مهدی هستند؟»
- «بلی».
- «گوشی را بده به خودش».
گوشی را دادم. آقا مهدی باکری طبق دستور کار صحبت کرد. بعد آقامحسن گفت: «پیامی دارم از طرف حضرت امام که باید به تمام نیروها منتقل شود.»
آقامهدی هم گفت: «همه فرماندهان لشکر این جا جمع هستند. فقط جای شما خالی است.»
با کدهای مصوب اسم تمام فرماندهان را گفت. آقا مهدی وقتی شنید، میخواهد پیام مهمی قرائت شود، به من گفت: «میراب همه را به گوش کن. پاور صوت را هم زیاد کن. به همه هم بگو باور صوتهایشان را زیاد کنند تا صدا پخش شود.»
شاسی را فشار دادم. پیام که خوانده شد. در کل جزیره شمالی و جنوبی صدا پخش شد. همه رزمندگان، این پیام را شنیدند. صدای تکبیر در جزیره طنین انداز شد. الله اكبر ..... الله اكبر ...
حضرت امام فرمودند: «من شنیدهام در آن جزیره شهدا و جانبازان زیادی را تقدیم انقلاب نمودهاید، ولی بدانید حفظ جزیره، حفظ آبروی اسلام است.»
موقعیت را در ذهنتان متصور شوید. همان لحظهای که میخواهد دشمن پاتک کند، حضرت امام در جریان امور قرار دارند و با پیامی تاریخی، نقشه راهی را پیش روی فرماندهان و رزمندگان قرار میدهند که به هر نحو ممکن باید، جزیره حفظ شود.
میتوانم به جرأت بگویم که حفظ جزیره مجنون را مدیون پیام حضرت امام خمینی (ره) و تدبیر مخابراتی مهدی باکری بودیم. همین ویژگیها سبب میشد تا دیگر فرماندهان چشم و گوش بسته گفتههای آقا مهدی را قبول کنند.
«احمد کاظمی» همیشه مایل بود کنار لشکر عاشورا و آقا مهدی عملیات کند. وقتی متوجه میشد نیروی کناریش، لشکر عاشورا است، خیلی راحتتر و با خیال آسوده وارد عملیات میشد. خوشبختانه در بسیاری از عملیاتها کنار آقا مهدی و احمد کاظمی بودم. هر حرفی را که مهدی باکری میگفت برای شهید «احمد کاظمی»، حجت بود و میگفت اگر مهدی چنین نظری دارند، پس تمام است.
انتهای پیام/