شهید ربانی خوراسگانی: مرگ در راه خداوند حیات است

شهید احمد ربانی خوراسگانی در قسمتی از وصیت‌نامه خود آورده است: «من می‌روم تا به همه ماندگان نیز بفهمانم که رفتن در راه خداوند موت نیست، بلکه حیات است و مرگ نیست.»
کد خبر: ۴۸۹۰۹۷
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۰ - 15November 2021

شهید ربانی خوراسگانی: مرگ در راه خداوند حیات است

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید «احمد ربانی خوراسگانی» فرزند «میرزا مرتضی»، بیستم شهریور‌ سال ۱۳۶۴ در خوارسگانِ اصفهان دیده به جهان گشود و سرانجام در تاریخ بیست و چهارم آبان‌ سال ۱۳۶۴ در شلمچه به فیض شهادت نائل آمد.

وصیت‌نامه شهید احمد ربانی خوراسگانی

«ان الله یحب الذین یقاتلون فى سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص»

به درستی که خداوند دوست دارد کسانی را که در راه او کارزار می‌کنند.

لحظه‌ها می‌گذرد و شب از پى روز در می‌آید. روشنایى روز ظلمت را درهم می‌شکافد و سیاهی‌ها همیشه رو به زوالند و ما نیز منتظر روشنایى فجر ابدی هستیم و نیست ناشدنى.

اینک که لحظات آخر عمرم را می‌گذرانم چقدر زیباست روحم و چقدر عالی است و چقدر والاست روانم؛ چرا که می‌دانم به خدا می‌پیوندم که خدا نیز تنها اولیاء خود را به نزد خود می‌برد.

من می‌روم و با رفتنم به تمام خفتگان تاریخ هشدار می‌دهم که بیدار شوید که الیس الصبح به قریب (صبح نزدیک است)، من می‌روم و با رفتنم به تمام ظالمان تاریخ هشدار می‌دهم که انسان شوید «ان الله لایحب الضالمین»، من می‌روم و با رفتنم به تمام غیرمسلمانان تاریخ هشدار می‌دهم مسلمان شوید که به زودى مهدى (عج‌الله) می‌آید و روسیاهی شما نمایان می‌گردد.

آرى! من می‌روم و می‌سوزم و با سوختنم شعله‌های نورانی می‌افکنم و ظلمت‌ها را به روشنایى مبدل می‌کنم. می‌روم تا به همه ماندگان نیز بفهمانم که رفتن در راه خدا موت نیست، بلکه حیات است و مرگ نیست.

برادران و خواهران عزیزى که چشم امید اسلام و امام به شما است، امیدوارم و مطمئن باشید که خدا یار و یاور شماست.

اى برادران بسیجی! سخنى هم با شما دارم، آن اینکه ما نباید فقط یک بسیجی یا سپاهی تنها باشیم و خودمان را در آموزش یا دیگر برنامه‌ها خلاصه کنیم بلکه ما باید یاور مظلومان، دشمن ستمگران و پدر یتیمان باشیم. ما باید پشت گردن‌کشان تاریخ و محیط خویش را به خاک بمالیم. ما باید همدرد دردمندان نیمه شب‌های تاریک باشیم و خلاصه همدم کسانی باشیم که از بی‌کسی به خدا رو می‌آورند. همیشه به فکر مستضعفان و در خدمت آن‌ها باشیم.

همه حرفهایم را خلاصه می‌کنم و آن اینکه با خدا باشید، برای خدا کار کنید، در فکر خدا باشید و براى خدا قیام کنید، براى خدا سکوت کنید، روز‌ها همچون شیر بغرید و شب از خوف خدا ناله کنید.

خانواده عزیز و گرامی و اى مادر دردمندم که آنقدر در زندگى سختی کشیدی که خداوند این لیاقت را به تو داد تا در صف خانواده شهدا قرار بگیری، بدان که خداوند این افتخار را شامل حال همه نمی‌کند. صبر و استقامت داشته باشید که «ان الله مع الصابرین»

دیگر سخنم با برادران و خواهران و دیگر خویشاوندانم! بدانید که احمد می‌رود، ولی خدای احمد رفتنی نیست و او «فی‌ها خالدون» است و بدانید که احمد یک برادر براى شما نبود بلکه او یک رهرو آل محمد (ص) و على (ع) بود که دست شما نیز می‌گرفت و به پیش می‌برد و او امیدوار است که پس از مرگش نیز شما خط حزب‌الله که همان خط امام است را فراموش نکنید ولو به قیمت همه مال و جانتان تمام شود.

سخنى با همسرم! که چقدر سخت است لحظه‌ای که خبر مرگم را می‌شنوید، ولی می‌دانم که او زینب‌وار استقامت می‌کند و فاطمه‌وار گریه می‌کند و سمیه‌وار فرزند تربیت می‌کند.

اى مادرم و اى همسرم! شما که افتخارتان به آن است که فرزندانتان و همسرتان به خدا پیوسته، در آن لحظه‌ای که دلتان شکست و مشغول عبادتید تنها و تنها امام را دعا کنید که امید مستضعفان است.

شما‌ای مجاهدان بزرگ و‌ای زاهدان شب و‌ای شیران! روز که صدای گریه‌تان در شب‌ها به گوش ملائکه می‌رسند و صدای غرش و نعره‌تان در روز تفکر را از دشمنان اسلام گرفته، به هوش باشید که شیطان در کمین شماست و با خدا باشید که خدا نیز روز قیامت درکمین است. مبادا دست از خط حزب‌الله که همان خط امام است دست بردارید. با هم باشید و اتحادتان از بین نرود که دشمنان در انتظار تفرقه هستند و بس.

دعایم کنید که سخت به دعا محتاجم و از خدا برای من طلب مغفرت کنید که با قلبی سیاه و کوله‌باری پر از گناه می‌روم و امیدوارم که خداوند مرا ببخشید و بیامرزد.

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

رزمندگان ما را پیروزشان بگردان           

«والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته»

۱۳۶۱/۲/۷»

منبع: نوید شاهد 

انتهای پیام/ ۹۱۱

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار