به گزارش خبرنگار دفاعپرس از مشهد، سرهنگ بازنشسته «سید کاظم فرتاش» فرماندار نظامی سوسنگرد در دفاع مقدس، در ویژهبرنامه سیمای خراسان رضوی به تشریح جزئیات ایام سقوط و آزادسازی این شهر پرداخت و اظهار داشت: ستون اصلی حمله بعثیها به سمت سوسنگرد از بستان بود. در نزدیکیهای حمیدیه بود که ۱۴۰ فروند هواپیمای نیروی هوایی ارتش با پشتیبانی توپخانهای به ستون متجاوزین حمله کردند که برای هرکدام از این جنگندهها، ۳ هدف معین شده بود و به فضل خدا همگی با موفقیت به اهداف از پیش تعیینشده خود رسیدند و از پیشروی بعثیها تا حد زیادی جلوگیری شد.
وی افزود: صدام فتح سوسنگرد را قطعی میدانست و به همین خاطر هم، اسم شهر را به «خفاجیه» تغییر داده و حتی برایش فرماندار، شهردار و فرمانده نظامی هم تعیین کرده بود. وقتی سوسنگرد به اشغال متجاوزان درآمد، خون برادران سپاه، مجاهدان جان بر کف ارتش و نیروهای بسیجی حاضر در منطقه به جوش آمد و من به انتخاب ائتلافی از فرماندهان به عنوان فرماندار نظامی سوسنگرد انتخاب شدم و درحالی خود را برای انجام وظیفه به این شهر رساندم که هیچ سلاحی در اختیار نداشتم. در آن روزهای ابتدایی فقط ۱۴۰ نفر از نیروهای وابسته به سازمان فداییان اسلام در شهر حاضر بودند که من در نخستین گام برای ایجاد یک جبهه نظامی مؤثر به سراغ آنان رفتم و مجابشان کردم که ذیل طرح عملیات مشترک وارد میدان شوند.
فرماندار نظامی سوسنگرد در دفاع مقدس خاطرنشان کرد: بعد از توجیه برادران فدایی، پیشنهاد کردم تا بهصورت محلی، همه مساجد خوزستان برای جذب و آموزش نیروهای داوطلب برای بازپسگیری سوسنگرد وارد عمل شوند و بعد از آن هم رزمندگانی را که از این طریق نامنویسی میکردند، در ردهبندیهای مرسوم نظامی و در قالب گروهان و گردان سازماندهی کردیم. پس پذیرش نیروهای عملیاتی، نبود ستاد فرماندهی یکی دیگر از چالشهای ما بود که برای رفع این مشکل، از ستاد فرماندهی ارتش درخواست کردم تا افسران زبده و کارکشته در حوزه فرماندهی و طرحریزی عملیات را به سوسنگرد اعزام کنند.
وی ادامه داد: افسران شهربانی گیلان، نیروهای داوطلب مردمی تهران، مهندسان جهاد سازندگی سبزوار به اتفاق جمعی از افسران ارشد نیروی هوایی ارتش در مراحل بعد به ما ملحق شدند و در واقع مدافعان حریم سوسنگرد تبدیل به ائتلاف دشمنشکنی از رزمندگان سراسر ایران اسلامیشد که بنا بهفرمان امام (ره) مبنی بر الزام برای آزادسازی سوسنگرد، جامه عمل پوشاندند و اجازه ندادند که سخن امام بر زمین بماند.
حضور گارد مخصوص صدام در عملیات اشغال سوسنگرد
فرتاش در پاسخ به سؤالی درباره وضعیت نیروهای مدافع سوسنگرد تصریح کرد: پیش از حمله اصلی که به سقوط شهر انجامید، ارتش متجاوز بعثی در سه مرحله به سوسنگرد حمله کرد و با لشکرهایی از محور بستان، ساعات آغازین شب را برای تهاجمات ناجوانمردانه خود انتخاب میکردند تا شهر را به اشغال خود دربیاورند اما رشادت همه نیروهای پوششی باعث میشد تا حملات دشمن ناکام بماند.
وی تأکید کرد: ما اطلاع داشتیم که بعثیها به این سه حمله اکتفا نخواهند داشت؛ به همین خاطر، من به سرهنگ اخوان که یک افسر باسابقه لشکر ۷۷ پیروز ثامنالائمه خراسان و معاون من در این عملیات بود، مأموریت دادم تا با لباس عربی و به همراه دو نفر از اهالی بومی، شناسایی دقیق منطقه را آغاز کنند و طبق پیشبینیها، گروه شناسایی ما پس از چندی از آغاز حرکت گروه عظیمی از نیروهای مهاجم بعثی در محور بستان و پیشروی آنان به سمت سوسنگرد خبر دادند و نکته قابلتوجه هم این بود که گارد ریاست جمهوری صدام نیز در بین یگانهای متجاوز قرار داشت.
روایت نشست تاریخی نمایندگان امام با فرماندهان دفاع از سوسنگرد
فرماندار نظامی سوسنگرد در دفاع مقدس گفت: پس از اشغال شهر و پیرو تماس من با آیتالله خامنهای و آقای چمران، آنها مرا به تهران فراخواندند ولذا با تعدادی از معاونانم به محضر نمایندگان امام در شورای عالی دفاع شرفیاب شدم. در جلسه تهران من گزارش مبسوطی از منطقه ارائه کردم و به رهبر معظم انقلاب گفتم که به دلیل نبود ضدهوایی در شهر، جنگندههای دشمن با بمبهای خوشهای، آسیب جدی به ما وارد میکنند و مضاف بر این، نبود پشتیبانی توپخانهای هم کار را برای بازپسگیری آن دشوار میکند.
وی ابراز داشت: پس از اتخاذ تدابیر جبرانی، آقایان وقتی التهاب درونی من و نگرانیام برای نیروهای مستقر در سوسنگرد را دیدند، متوجه شدند که این دغدغه به خاطر دور بودن از شهر اتفاق افتاده و لذا آقای چمران به من گفتند که در تهران، ۲۰۰ نفر نیرو برای بازپسگیری سوسنگرد آموزشدیده و سازماندهی شدهاند که حالا با حضور شما در پایتخت، کار آسان میشوند و همینها را با خود به منطقه ببرید تا نیروی کمکی برسد.
فرتاش اظهار کرد: اگرچه در انتقال ۲۰۰ نفر نیروی کمکی از تهران به سوسنگرد، شادمان بودم اما این خوشی بهزودی مبدل به نگرانی مضاعف شد زیرا در مسیر رسیدن اتوبوسها از جاده هویزه مشاهده کردیم که شهر از این محور به محاصره کامل بعثیها درآمده ولذا ورود نیروها به داخل سوسنگرد ناممکن است. بر همین اساس، در همان لحظه گروههای گشت رزمی را تشکیل دادیم تا برای ورود نیروها به داخل شهر، راه نفوذی بیابند و پس از بررسیهای میدانی مطلع شدیم که تنها راه باقیمانده، ورود به سوسنگرد از ساحل کرخه است.
وی افزود: با ورود اولین نیروها از ساحل کرخه به داخل سوسنگرد با صفوف بعثیها مواجه شدیم لذا درگیریها از همان لحظه و بهصورتی آغاز شد که میتوان آن را جنگ تن به تن نامید. در آستانه تاریک شدن هوا، من به خاطر نگرانیای که از پیشروی بعثیها از محور دهلاویه داشتم، به نیروها فرمان دادم که به داخل بیابان ابوهویزه عقبنشینی کنند تا محاصره نشویم. شب را در همان بیابان مستقر بودیم و برنامه داشتیم تا بهوقت صبح، دوباره از ساحل کرخه به سوسنگرد بزنیم اما در گرگ و میش لحظات آغاز طلوع آفتاب با بالگرد آقای چمران مواجه شدیم و خوشبختانه در همین لحظه، سرهنگ شهبازی فرمانده تیپ ۲ لشکر ۹۲ زرهی اهواز هم با نیروهای خود به ما پیوست و من به اتفاق سرهنگ شهبازی و شهید چمران، ستاد میدانی فرماندهی را در زیر پل ابوهویزه تشکیل دادم. کمبود امکانات به حدی بود که نقشه شهر و سنگربندی نیروها را بر روی شن ترسیم کردم و به دو فرمانده دیگر توضیح دادم.
فرماندار نظامی سوسنگرد در دفاع مقدس در انتها ابراز امیدواری کرد: صدور فرمان امام، موجی از شور مبارزه و جهاد را در صفوف رزمندگان ایجاد کرد و همه بهنوعی پیرو فرمان بنیانگذار کبیر انقلاب، مطمئن بودند که دست یاری و نصرت پروردگار پشتیبان نیروها خواهد بود ولذا حوالی ساعت ۱ ظهر هم بود که درگیریها به ثمر نشست و قوای اشغالگر بعثی پس از تحمل تلفات فراوان و به اسارت درآمدن بخش قابلتوجهی از نیروهایشان، عقب نشستند و شهر را تخلیه کردند و عملیات آزادسازی سوسنگرد در ۲۶ آبان ۱۳۵۹ و به برکت خونهای مطهر شهدا با موفقیت به پایان رسید.
انتهای پیام/