به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، سردار شهید «عباس ورامینی» از اوایل جنگ تحمیلی در جبهه حضور داشت. در عملیات بیتالمقدس، فرمانده یکی از گردانهای تیپ محمد رسولالله (ص) بود که در آن عملیات از ناحیه صورت مجروح و مدتی در بیمارستان بهارلو بستری شد.
او در عملیات والفجر ۱ به ریاست ستاد لشکر ۲۷ منصوب شد و در عملیاتهای والفجر ۳ و ۴ نیز در این سمت، در کنار محمدابراهیم همت فرمانده لشکر ۲۷، برای پیشبرد اهداف عملیات تلاش کرد و سرانجام در نیمهشب دوشنبه ۲۸ آبان سال ۱۳۶۲، در عملیات والفجر ۴ در پنجوین، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به آرزوی دیرین خود رسید و به یاران شهیدش پیوست.
آنچه در ادامه میشنوید، سخنان منتشرنشده سردار شهید عباس ورامینی است که مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به مناسبت سالروز شهادت رئیس ستاد لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) برای نخستین بار منتشر میشود.
سردار شهید عباس ورامینی رئیس ستاد لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) در ۱۴ خردادماه سال ۱۳۶۲ در بحبوحه عملیات والفجر یک در جمع همرزمانش گفت: «در جبهههای ما یک فرمانده گروهان یا یک فرمانده گردان که میشود، اگر خدای نکرده یک مقدار از نظر کیفی ضعیف باشد؛ تمام آن بتی را که یک بچه بسیجی در ذهن خودش از یک فرمانده ساخته که در عمل میخواهد با او برود بجنگد و تمام مسائل ایثار را با او ببیند؛ اگر نباشد خدای نکرده تمام اینها سقوط میکند، در آن فردی که میخواهد برود بجنگد و متقابلاً هم از آنطرف هست.
ما اگر فرمانده گردانی داشته باشیم که خودش معلم اخلاق باشد؛ چون در عمل و در جنگیدن و در آنجایی که باید خون بدهد همراه این بچهها هست، کوچکترین اعمالش تأثیر بسزایی در بچههای بسیج دارد. این است که مثلاً ما میبینیم مثلاً بچه بسیجی که میآید یک فرمانده گردان خوبی دارد، این اصلاً در زندگیاش یکبار که با این عملیات میکند در خون و شهادت رفیقهای خود همراه این فرمانده هست، برمیگردد این بهعنوان یک الگو، هر جا میخواهد حرف بزند میگوید مثلاً فرمانده گردان ما فلان کار را کرد، فرمانده گردان ما خودش مثلاً نان را همپای ما که مثلاً نان فلان میخوردیم، او هم همان نان را میخورد، اگر ما در گرما زندگی میکردیم او هم در گرما زندگی میکرد، اگر ما فلان میکردیم او هم نماز شب خودش را میخواند.»
انتهای پیام/ 141