گروه اجتماعی دفاعپرس- سرهنگ ستاد محسن محسنیفرد معاون عملیات پلیس آگاهی ناجا؛ اسکان غیررسمی و حاشیهنشینی پدیدههای اجتماعی هستند که بروز و توسعه آنها ناشی از عوامل متعدد و اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است.
انواع حاشیهنشینی
۱- حاشیه نشینی اجتماعی: در این نوع حاشیه نشینی افراد از نظر ویژگیهای اجتماعی مثل زبان و رفتار، احساس حاشیهای دارند. این امر در میان مهاجرانی که از نظر نژاد، قوم، مذهب و حتی طبقه با ساکنان مقصد متفاوت اند، بیشتر به چشم می خورد.
۲- حاشیه نشینی اقتصادی: درآمد پایین، مهارت پایین، تحصیلات پایین، مشاغل پایین و کاذب از ویژگیهای حاشیه نشین اقتصادی است.
۳- حاشیه نشینی سیاسی: این نوع حاشیه نشینی ناشی از فقدان مشارکت آنها در ساختهای نهادی نظام سیاسی است.
عواملی از جمله تشدید مهاجرت بر اساس نداشتن صرفه اقتصادی فعالیتها در بخش کشاورزی، ویرانی روستاها، رشد شتابان کلانشهرها و تمرکز امکانات و فرصتهای اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی، آموزشی بیشتر در آنها و... همگی در بروز حاشیه نشینی نقش دارند و این عوامل موجب شده تا در مجاورت شهرهای بزرگ و حتی در متن آنها مناطق و محلههای حاشیهنشین بهوجود آید.
مناطق حاشیه نشین یکسری ویژگیهای مشترک دارند که آنها را از متن شهرها متمایز می سازد. ویژگیهایی، چون ۱- فقرکه یکی از مهمترین ویژگیهای حاشیه نشینان است، علت اصلی حاشیه نشینی هم محسوب می گردد.۲- تراکم جمعیت ۳- سیمای نامطلوب ۴- پایین بودن سطح بهداشت عمومی و سلامتی ۵- فقدان شغل رسمی و در آمد کافی ۶- وجود خرده فرهنگهای خاص مناطق کوچک ۷- فقر فرهنگی ۸- وجود انحراف و جرم و به ویژه اعتیاد ۱۰- مسکن غیر قابل اطمینان در قبال حوادث طبیعی.
بنابر دیدگاه جامعه شناختی زمانی که جوانان و نوجوانان ساکن در مناطق حاشیه نشین در ارتباط و تعامل با افراد منحرف و با خرده فرهنگهای خاص انحرافی و اصطلاحات رایجی که از سوی فرهنگ شهرنشینی مطرود است و خاص گروه های منحرف است، مواجه میشوند مسلماً برای جذب در آن گروه ها تلاش می کنند همان خرده فرهنگ را فرا بگیرند، لذا همین امر در طرد آنها از سوی فرهنگ غالب پذیرفته شده مؤثر است.
این افراد بعد از مدت کوتاهی هم از سوی دانش آموزان و هم از سوی معلمان و مسئولان مدرسه برچسبهای نابهنجاری همچون دهاتی، بی ادب، بی فرهنگ و امثال آن می خورند و نه تنها از سوی سایر دانش آموزان پذیرفته نمی شوند که مورد تمسخر و تحقیر هم قرار میگیرند و لذا ترجیح می دهند در آن جمع نباشند و به عنوان دانش آموز فراری یا سرکش و خشونت طلب از مدرسه اخراج می شوند و چه بسا همین اخراج سرنوشت آتی او را رقم زده و در آینده به فردی قانونشکن و نابهنجار تبدیل شود که بخشی از آن اثرات روانی همین شرایط است و انگیزة انتقامی که در او ایجاد شده است.
«دورکیم»، علت همه رفتارهای غیرعادی را در محیط اجتماعی جستجو می کند و در نهایت عقیده دارد که جرم یک پدیده طبیعی و اجتماعی است و بین جرم و فرهنگ محل وقوع جرم ارتباط وجود دارد. دورکیم توسعه شهرنشینی تحت افزایش جمعیت و مهاجرت و حاشیه نشینی را از جمله عوامل مؤثر بر خارج شدن جوانان از نظارت بزرگترها می داند که طی آن از اهمیت و نفوذ سالمندان کاسته شده و بر سرعت تغییرات و تحولات افزوده است و علت همه رفتارهای غیر عادی را در محیط اجتماعی جستجو میکند و در نهایت عقیده دارد که جرم یک پدیده طبیعی و اجتماعی است و بین جرم و فرهنگ محل وقوع جرم ارتباط وجود دارد.
رابطه حاشیه نشینی و جرم
رابطه حاشیه نشینی و جرم از دو منظر مورد توجه قرار میگیرد، یکی جرایمی که در درون حاشیهها صورت می گیرد که معمولاً جرایم خاصی از قبیل درگیری و زد و خورد، مصرف مواد مخدر و اعتیاد، فحشا، تصرف عدوانی زمین و امثال آن است و دوم جرایمی که در سایر نقاط شهرها توسط حاشیه نشینان صورت می گیرد.
بخش مهمی از جرایم درون شهرها توسط افراد ساکن حاشیه شهرها صورت میگیرد و شهرهایی که دارای مناطق حاشیهای بیشتری هستند، احساس ناامنی مردم بالاتر و از طرفی در صورت وقوع جرایم هم، توجه مسؤلان امنیتی و انتظامی به سوی مناطق حاشیهای جلب می شود.
سرقت از جرایم شایع حاشیه نشینان از شهرنشینان است. سرقتهای صورت گرفته توسط افراد فقیر حاشیه نشین به شیوه های مختلف صورت می گیرد. سرقت توسط افراد به صورت انفرادی که شامل سرقت اشیاء در دسترس و خرد مانند سرقت ضبط صوت و سایر اجزاء اتومبیل ها که در خیابان هستند و با سرعت قابل برداشتن هستند و توسط جوانان صورت می گیرد یا سرقت اشیاء و کالاهایی از مغازهها و فروشگاهها که بعضاً در قالب خریدار توسط زنان و کودکان انجام میشود یا سرقت توسط جوانان با همکاری یکدیگر مانند سرقت موبایل یا کیف قاپی چه از زنان و چه مردان به ویژه در جلوی بانک ها که توسط موتورسواران صورت می گیرد و یا سرقت های تیمی که معمولاً توسط باندهای سارقان انجام میشود. سرقت از بانک ها، مغازهها و منازل در شب هنگام به نحوی که با شناسایی قبلی صورت می گیرد از این قبیل است.
اعمال خشونت آمیز توسط این افراد به دلیل مشاهده خشونت در زندگی، خرده فرهنگ های خاص، عدم توانایی دفاع منطقی از خود در زمانهای خاص و بی دفاع و پشتیبان بودن در جامعه بسیار صورت می گیرد که در این هنگام معمولاً کارهایی را انجام می دهند که مشکلات زیادی برای آنان بوجود میآورد و ممکن است منجر به زندانی شدن یا اعدام آنها شود.
از طرفی این افراد به دلیل مشکلات زیادی که دارند، دستگیری و زندانی شدن را راحت تر می پذیرند. تکدیگری یکی از مهمترین جرایم شایع توسط حاشیه نشینان است که به ویژه توسط کودکان و زنان صورت می گیرد. معمولاً متکدیان به صورت باندی و گروهی توسط افرادی سودجو از حاشیه یا غیرحاشیه نشین به تکدیگری گماشته می شوند. در شهرهای بزرگ حضور گدایان خیابانی به صورت گروهی به ویژه زنان بچه بغل یا کودکان و نوجوانان دختر و پسر در سر چهارراه ها، حاکی از باندی بودن این معضل اجتماعی است.
زورگیری و عربده کشی و ایجاد رعب و وحشت در دل شهرنشینان از دیگر جرایمی است که معمولاً افراد حاشیه نشین مرتکب آن می شوند و این اتفاقات در بخش هایی از شهرکه در مجاورات مناطق حاشیه هستند، بیشتر اتفاق میافتد. تولید و خرید و فروش مشروبات الکلی و موادمخدر در شهر از جمله جرایم شایع توسط حاشیه نشینان است. معمولاً محل توزیع موادمخدر در مکانهای حاشیه نشین برای بسیاری شناخته شده است و با مراجعه به آن و یا حتی سفارش تلفنی اقدام به خرید می کنند. کلاهبرداری و کفزنی هم از جرایمی است که بعضاً توسط یک قومیت خاص مثلاً فیوجها که در حاشیه زندگی می کنند صورت میپذیرد. شرخری، خرید و فروش کالاهای غیرمجاز یا اموال سرقتی و درگیری و نزاع در سطح شهر از دیگر جرایم است که به میزان زیادی توسط حاشیهنشینان صورت می پذیرد.
عوامل موثر بر افزایش جرایم در حاشیه
در محلات حاشیه نشین نرخ جرایم و بزهکاری به علت تراکم بالای جمعیت، فقر فزاینده، شکستگی ساختارها و ایجاد گسستهای اجتماعی، تضعیف پیوندهای اجتماعی و همچنین رهایی افراد از فشار افکار عمومی و کنترل رسمی، بالا ارزیابی می شود. در واقع میتوان اظهار داشت که نسبت معنی داری بین حاشیه نشینی (سکونتگاههای غیررسمی) با جرم و آسیب های اجتماعی وجود داشته و مناطق حاشیه نشین به مثابه جزیرههای آسیب زای شهری، از منابع اصلی جرم و بزهکاری به شمار می آیند. عامل دیگری که در رواج جرم در حاشیه مؤثر است، بزه دیدگی افراد است.
بسیاری از کسانی که در مناطق حاشیه نشین زندگی می کنند، به نحوی بزه دیده هستند و ممکن در کودکی یا حتی بزرگسالی مورد جرم واقع شده اند و این امر یا موجب عادی شدن اعمال مجرمانه در آنها شده یا باعث ایجاد حس انتقامجویی از افراد مشابه خود در دوران بزه دیدگی شده باشد.
همچنین مشاهده پدر و مادر در هنگام استعمال موادمخدر توسط فرزندان موجب الگوگیری از آنها و عادی شدن استعمال این مواد در بزرگسالی یا حتی نوجوانی می شود. در بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به اعتیاد، فقر، بیکاری، فقدان برنامهصحیح جهت پرکردن اوقات فراغت، نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی و در دسترس بودن مواد مخدر به کرات ذکر شده است.
معمولاً در مناطق حاشیه نشین بسیاریاز این عوامل قابل رؤیت است و بدان جهت اعتیاد به موادمخدر در بین جوانان این مناطق و همچنین خرید و فروش مواد افیونی روز به روز افزایش مییابد تحقیقات نشان میدهند که مناطق حاشیه نشین به دلیل شرایط محیطی و وجود عناصر نامساعد و همچنین به دلیل بافت ناهمگون اجتماعی و فرهنگی از جرم خیزترین مناطق شهری محسوب می شوند.
یکی از عواملی که تأکید زیادی بر آن به عنوان عامل اعمال مجرمانه در حاشیه شهرها شده است، فقر است و دیدگاههای مختلف به نحوی به این عامل اشاره کرده اند. به عقیدة بسیاری از اندیشمندان، فقر شدید گروه کثیری از افراد جامعه و پدیده حاشیهنشینی شهری به بروز آسیبهای اجتماعی میانجامد که از آن جمله میتوان انواع بزهکاری ها، قتل، جنایت و سایر مشکلات اجتماعی را برشمرد که کشورهای در حال توسعة امروز گرفتار آنها هستند، جملگی ناشی از رشد جمعیت این کشورهاست.
جمع بندی
با عنایت به آنچه پرداخته شد در بحث نقش حاشیه نشینی در وقوع جرایم باید عنوان کرد، به موازات افزایش جمعیت شهری، میزان جرایم نیز افزایش مییابد. مناطق حاشیهای نیز بنا به بافت خاص خود، تراکم جمعیت بالا و فرهنگ خاص این مناطق با بروز نوعی عدم همبستگی و انسجام مواجه است که موجب افزایش قابلیت رشد آسیبهای اجتماعی و وقوع جرایم متعدد میگردد.
همچنین تغییر غیر قانونی کاربری اراضی، تصرف عدوانی، نزاع دسته جمعی، سرقتهای خرد، اختفای اموال مسروقه، قتل عمد، تولید و خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی، وجود زنان و کودکان بزهکار از عمدهترین جرایم میباشد که توسط حاشیه نشینان دردرون مناطق حاشیهای به وقوع میپیوندد.
جرایمی از جمله سرقتهای فردی و باندی مانند کف زنی، سرقت منازل و بانکها و ... اقدام به قتلهای سفارشی و قتلهای از روی عصبانیت، تکدی گری توسط زنان و کودکان حاشیه نشین، زورگیری و عربده کشی جوانان، خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی، کلاهبرداری، شرخری و خرید و فروش کالاهای غیر مجاز یا اموال مسروقه در زمره مهمترین جرایم ارتکابی در خارج از مناطق حاشیه نشین قرار دارد.
بر این اساس در خصوص اعمال بزهکارانه حاشیه نشینان میتوان گفت تا زمانی که وضعیت اقتصادی-فرهنگی و اجتماعی ساکنان مناطق حاشیه نشین دستخوش تغییر و تحول و بهبود قرار نگیرد همچنان شاهد معضلات این پدیده در مناطق شهری خواهیم بود. لازم به ذکر است مهمترین عامل تغییر ناپذیری در ساکنان مناطق حاشیهای را باید در شهرها جستجو کرد چراکه اهداف و ارزشهای جامعه توسط ابزارهای تبلیغاتی به ویژه رسانهها و صدا و سیما به همه افراد جامعه منتقل می شود و از آنجا که این اهداف بر اساس انتظارات طبقات متوسط و بالاتر است و وسایل رسیدن به این هدفها برای آنها فراهم تر؛ افراد طبقات پایین و کسانی که در حاشیه ها هم زندگی می کنند، این اهداف را می پذیرند؛ لیکن وسایل رسیدن به آنها را در اختیار ندارند و لذا یا باید شیوة انزوا و گوشه نشینی را پیشه نمایند و در خلوت خود در آرزوی رسیدن به آن اهداف باشند و به اعتیاد و الکل پناه ببرند یا از راه های غیرقانونی برای رسیدن به اهداف تلاش کنند و به عنوان مجرم دستگیر و زندانی شوند.
پیشنهادها
به منظور کاهش آثار و پیامدهای ناشی از پدیده حاشیه نشینی در وقوع جرایم و آسیبهای اجتماعی پیشنهادهایی مرتبط با دو زمینه علل حاشیه نشینی و مردم حاشیه نشین ارائه میشود:
۱- ارتقاء کیفیت سکونت در مناطق حاشیه نشین از طریق اعطاء برخی امکانات و تسهیلات و سعی در تطبیق منازل و محلات با اصول و معیارهای شهرسازی.
۲-سرمایه گذاری در مناطق حاشیه نشین به صورت تبرعی و بدون هیچگونه چشم داشت و بدون توجه به توجیه اقتصادی و درآمدزایی برای دستگاههای مربوط از جمله شهرداریها که می تواند به اصلاح ساختار مناطق حاشیه شهرها پرداخته و از بروز جرم توسط اهالی این مکانها و یا در این مناطق پیشگیری کند.
۳-احداث معابر و گذرگاهها در مناطق حاشیه نشین که امکان دسترسی آسان و فوری پلیس و نیروهای انتظامی و امنیتی را فراهم نماید.
۴- ایجاد مدیریت واحد شهری جهت کنترل ساخت و ساز و افزایش فیزیکی شهر و جلوگیری از عملکرد موازی سازمانهای مسئول میتواند در سازماندهی مناطق حاشیه نشین و پیشگیری از جرم دخیل باشند.
۵-ایجاد روشنایی کافی در کوچهها و معابر. تجربه نشان داده که در مکانهای تاریک امکان ارتکاب جرم از جمله سرقت و جرح و قتل بیشتر از مکانهای روشن است و وجود روشنایی کافی در این مناطق خود فی النفسه عامل بازدارنده در ارتکاب جرایم ذکر شده خواهد بود.
۶-زیباسازی ظواهر ساختمانها و بناهای موجود در مناطق حاشیه نشین توسط شهرداری ها، چرا که ثابت شده مسکن بد و کثیف تاثیر در وقوع جرم دارد.
۷-انجام تبلیغات شهری در جهت اطلاع رسانی به شهروندان برای پیشگیری از جرم و اعتیاد.
۸-ایجاد فضاهای ورزشی و فراغتی و گردشگری سالم و فاقد معذوریتهای طبقاتی و مادی جهت پرکردن اوقات فراغت ساکنان مناطق حاشیهنشین، نقش مهمی در پیشگیری از جرایم به خصوص توسط جوانان حاشیه دارد؛ زیرا در بسیاری از مواقع عدم امکان گذران سلامت اوقات فراغت، جوانان را به کنجکاوی و اعمال مجرمانه یا اعتیاد می کشاند.
۹-توزیع عادلانه امکانات و خدمات شهری بین شهروندان و حاشیه نشینان، به نحوی که موجب احساس محرومیت در ساکنان این مناطق نشود که خود زمینه ساز جرم است از دیگر اقدامات پیشگیرانه شهرداری هاست.
۱۰-به رسمیت شناختن حقوق حاشیه نشینان، باز مهندسی محلات حاشیه نشینی، توانمندسازی آنان، ارتقاء سطح دسترسی به خدمات اجتماعی و تحقق استراتژی توسعه پایدار درون زای شهری از ضروریات است.
۱۱-برقراری ارتباط محلهها و شهرکهای تازه تأسیس با سایر قسمتهای شهر از طریق تسهیل رفتوآمد و برقراری وسایط نقلیهعمومی، ایجاد کلانتری و ایستگاههای پلیس، تأسیس مدارس جدید، اقدامات عمرانی از قبیل بهبود فضای شهری، ایجاد پارکها، مرمت ساختمانها و ترمیم آنها، ایجاد شهرداریها، ایجاد اشتغال در محله، همگی میتوانند در کاهش بستر وقوع جرم موثر باشد.
انتهای پیام/ 241