قزوه در شب خاطره‌گویی دوستان «شهید سلیمانی»:

«شهید سلیمانی» پرستاران هندی را از دست داعش آزاد کرد/ «حاج قاسم» یک شخصیت جهانی است

یک شاعر برجسته به نقش شهید سلیمانی در آزادسازی تعدادی پرستار هندی از اسارت داعش اشاره کرد و گفت: با وجود اینکه استکبار جهانی و دشمنان بشریت دوست ندارند این شخصیت بزرگ شناخته شود، اما حاج قاسم یک شخصیت جهانی است.
کد خبر: ۴۹۲۹۴۶
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۴ - 05December 2021

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «علیرضا قزوه» شاعر آیینی در ویژه برنامه شب خاطره کاروان هنری روایت حبیب در کرمان، با اشاره به زمان شهادت حاج قاسم و حضور خود در هندوستان در قالب خاطره‌ای، اظهار داشت: با وجود اینکه استکبار جهانی و دشمنان بشریت دوست ندارند این شخصیت بزرگ شناخته شود، اما حاج قاسم یک شخصیت جهانی است و همه مردم این شخصیت را دوست دارند؛ بنابراین هر کودک و نوجوانی وقتی با این شخصیت آشنا شود، او را دوست خواهد داشت. چون در قلب این بزرگمرد یک کودک می‌زیست. در هند هم حاج قاسم را می‌شناسند، زیرا وقتی یکسری از پرستار‌های هندی در عراق اسیر داعش بودند، حاج قاسم بود که آن‌ها را آزاد کرد؛ بنابراین هر ملتی به نوعی وامدار حاج قاسم است.

«حاج قاسم» یک شخصیت جهانی است

وی در مورد تازه‌ترین کتاب خود با موضوع شهید سلیمانی گفت: نرگس داستان «نقاشی خدا» یک دختر بچه ۶ - ۷ ساله هندی است که پدر این دختر بچه استاد زبان فارسی بوده و با من دوست است. مدتی پدرش در ایران در دوره دکتری تحصیل می‌کرد و اتفاقاً نرگس و خواهرش در ایران متولد و با فضای شهر مذهبی قم و تهران بزرگ شده‌اند. شخصیت حاج قاسم را می‌شناسند و حتی در زمان شهادت حاج قاسم، خانواده نرگس برای این شهید عزاداری کردند. اینجا در هندوستان مسلمانانی هستند که در مناطق مختلف مثل لداخ، کشمیر و بخشی از شهر‌های دیگر هند حاج قاسم را می‌شناسند و به او علاقه‌مند هستند. برخی از آن‌ها شیعه‌اند، حتی در میان هندو‌ها هم شاهد بوده‌ام که دو شاعر هندو بلرام شکلا و سرویش تریپاتی برای حاج قاسم شعر گفتند. هر دو هم در ترجمه این کتاب نقش‌آفرین بودند.

قزوه افزود: بنابراین منافاتی ندارد که مردم در هندوستان چه مسلمان و چه شیعه، سنی یا هندو و ... حاج قاسم را دوست داشته باشند. ما شاهدیم که استکبار جهانی با وجود ادعای آزادی در اینستاگرام اقدام به حذف پست‌ها و مطالب درباره حاج قاسم می‌کند. اخیراً مطلبی درباره طالبان را از پست‌هایم حذف کردند. اینستاگرامی که از طالبان دفاع می‌کند و پست حاج قاسم را حذف می‌کند، از آزادی دور و با جهل و قلدری درآمیخته است. اگر این فشار‌ها نباشد، تمام صفحات اینستاگرام پر از عکس‌های این آزادمرد می‌شود و این‌ها مجبورند به زور برخی چهر‌ها را تطهیر کرده و جلوی برخی را بگیرند.

وی ادامه داد: شاید جالب باشد که آشنایی بیشتر من با خاطرات حاج قاسم از ناحیه پدر نرگس بود. چون من شخصیت حاج قاسم را می‌شناختم و او را دوست داشتم و شاید اولین شاعری هم بودم که برای حاج قاسم قصیده گفتم. روزی که در دانشگاه تهران بزرگداشتی در دانشکده ادبیات برای حاج قاسم - در روز‌هایی که هنوز زنده بود- گرفتند، من با عشق و علاقه خاص به وی، قصیده‌ام را در تالار علامه امینی دانشکده ادبیات خواندم. بعد هم در بزرگداشت شهید شعبان نصیری، معاون سردار سلیمانی در حوزه هنری برای شعرخوانی دعوت شده بودم که وقتی برای شعرخوانی رفتم، حاج قاسم پیشانی مرا بوسید.

این شاعر آیینی در ادامه گفت: من با این پیش‌زمینه و خاطراتی که از حاج قاسم داشتم، چند غزل و شعر درباره وی گفته‌ام و واقعاً از ته وجود مثل روز‌هایی که امام فوت کرده بودند، خانه ما در شهادت حاج قاسم یک هفته خانه عزا بود. زمانی که در هند بودم، پدر نرگس را دیدم که کتاب حاج قاسم را همراه خود دارد و وقتی درباره کتاب پرسیدم، گفت: این کتاب را از ایران آورده و تمام خاطرات و داستان‌هایش درباره حاج قاسم است. وقتی درباره دلیل مطالعه این کتاب پرسیدم، گفت: دختر بزرگم نرگس، هر شب من را وادار می‌کند یک قصه از حاج قاسم برایش بگویم و لالایی‌اش قصه‌های حاج قاسم شده است. هر شب تمام کتاب‌ها را زیر و رو می‌کنم تا یک قصه از حاج قاسم بگویم و همین موضوع دستمایه داستان من شد، زیرا سوژه خوبی بود.

وی در همین راستا افزود: به این دوستم گفتم که دفعه بعد که می‌آیی حتماً نرگس را هم بیاور. دفعه بعد همراه نرگس آمد که کمی فارسی بلد بود و خواستم ماجرا را از زبان خودش بشنوم. گفت: یک روز پدرش به شهر مِدراس هند رفته بود و، چون هر شب پدر برایش قصه می‌گفت آن شب مادرش مریض بود و کسی نبود برایش قصه بگوید. نیمه شب که نرگس می‌خوابد، حاج قاسم به خوابش می‌آید و برایش قصه می‌گوید.

قزوه در ادامه اشاره‌ای هم به نوشتن کتاب خاطرات سفر مقام معظم رهبری به کرمان کرد و از معاشرت‌های جذاب و به یادماندنی با حاج قاسم سلیمانی گفت و سپس به شعرخوانی پرداخت.

اما از دیگر رویداد‌های جذاب خاطرات قزوه، حضور نرگس و پدرش از هندوستان در این مراسم بود که آن‌ها نیز چند کلامی در مورد شهید سلیمانی سخن گفتند و از اشتیاق و علاقه‌هایشان به این شهید والا مقام پرده برداشتند.

اجرای نمایش «ننه قاسم»

نمایش «ننه قاسم» کاری از علیمحمد رادمنش و فاطمه رادمنش در این ویژه برنامه اجرا شد. این نمایش به بخشی از زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی از زبان مادر یکی از شهدای غواص لشکر ۲۷ ثارالله کرمان پرداخت و یاد و خاطره این شهید والا مقام را برای حضار که بسیاری از آن‌ها از همرزمان شهید سلیمانی بودند زنده کرد.

شهید سلیمانی به شهدا و خانواده‌هایشان اهمیت بسیاری می‌داد

سردار قدسی از همرزمان شهید سلیمانی در چند خاطره از این شهید بزرگوار گفت: حسین پور جعفری نامه‌ای به حاج قاسم دادند که خانواده شهیدی در سیستان و بلوچستان دچار مشکل مسکن شده بود و بلافاصله اقدام کرد و حضوری به سیستان و بلوچستان رفت و پیگیر موضوع شد تا رفع شد.

این همرزم و دوست شهید قاسم سلیمانی در ادامه به حادثه سقوط هواپیما در منطقه سیرچ کرمان اشاره کرد و گفت: یک هواپیما ایلوشین در سال ۱۳۸۲ در کوه‌های سیرچ سقوط کرده بود و حاج قاسم سلیمانی به سرعت خود را به این منطقه رساند و آغاز به کار برای جمع‌آوری پیکر شهدا کرد. این هواپیما در یک نقطه صعب‌العبور در برف‌ها سقوط کرده بود و حاج قاسم در شرایط سختی دست از کار بر نمی‌داشت، چرا که اهمیت بسیاری به شهدا و بازماندگانشان می‌داد.

سردار قدسی در ادامه چند خاطره کوتاه دیگر از فعالیت‌های حاج قاسم سلیمانی از جمله حمله آمریکا به عراق و دیدار با جلال طالبانی، دیدار شهید سلیمانی با احمد شاه مسعود، ملاقات با اردوغان که همه آن‌ها نشان از بزرگواری و عزتمندی این شهید عظیم الشأن است روایت کرد.

هر ملتی به نوعی وامدار حاج قاسم است

«محمدرضا حسنی سعدی» نماینده رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در امور گلزار شهدای کرمان نیز در این مراسم خاطره گویی کرد. وی که از دوستان حاج قاسم سلیمانی بوده است از مردمی سخن گفت که از کشور‌های گوناگون بخاطر شهید سردار سلیمانی به گلزار شهدای کرمان می‌آیند. وی در همین راستا در قالب خاطره‌ای گفت: زنی ایرانی ساکن لندن به گلزار شهدای کرمان آمد و گفت من تنها بخاطر شهید سلیمانی حجاب دارم و تا کنون بی حجاب بودم. این زن می‌گفت: «از وقتی فیلمی از صحبت‌های حاج قاسم که می‌گفتند آن دختر بی‌حجاب هم فرزند ایران است را دیدم تصمیم گرفتم برای حضور بر مزار ایشان خود را به کرمان برسانم.»

حسنی در ادامه گفت: بزرگترین هنر حاج قاسم دوست داشتن مردم و انسانیت بود. تمامی جوانانی که دنبال الگو می‌گردند ایشان بزرگترین و بهترین الگوی معاصر برای آنهاست.

مدیر گلزار شهدای کرمان در بخش دیگری از سخنان خود به ذکر خاطره‌ای از شهید سلیمانی اشاره کرد و گفت: دختر شهید مغفوری که اهل کرمان است به علت بیماری در یکی از بیمارستان‌های تهران بستری بود. حاج قاسم به من گفت ۲۰ روز پیگیر درمان او بودم تا مداوا شد. دختر شهید گفت حاج قاسم به خانه ما آمده بود. آن زمان اعضای خانواده‌ام گوسفندی خریده بودند تا دور من بگردانند و قربانی کنند تا دیگر بیمار نشوم. حاج قاسم پرسید این گوسفند چیست و پس از شنیدن دلیل خریداری او گفت من دور دختر شهید مغفوری بگردم، زیرا من پدرش را به جبهه فرستادم و شهید شد. پدر او به جای من شهید شد. دختر شهید مغفوری گفت بعد از شهادت حاج قاسم خواب دیدم که این شهید بزرگوار به خانه ما آمد و من به او گفتم عمو مگر تو شهید نشده‌ای؟ گفت: من شهید شده‌ام، ولی خدا بعد از شهادت ۲ بال به من داد تا به هر کجا که می‌خواهم پرواز کنم و بروم.

در و دیوارِ این سامان، شهیدِ عکس‌های توست

حامد حسین‌خانی شاعر کرمانی در یخش دیگری از این مراسم به شعرخوانی با موضوع شهید حاج قاسم سلیمانی پرداخت. حسین‌خانی که ساکن کرمان و دارای مدرک دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه باهنر کرمان است، پس از شهادت سردار رشید اسلام، شهید حاج قاسم سلیمانی، این شعر انقلابی را در فراغ این شهید والامقام، سروده است. متن این شعر به شرح زیر است:

هنوز آوازِ جانسوزِ تو از اروند می‌آید
صدایت از غریبستان، خروش آوند می‌آید
هنوز از کهکشانِ اشک هایت بر لبِ کارون
برای مادران، پیراهنِ فرزند می‌آید
سحرگاهی که ما، در بلخ، خوابِ تلخ می‌دیدیم
خبر دادند از بغداد، عطرِ قند می‌آید!
تورا در خاطراتِ آفتابی جستجو کردم
مگر بارانِ چشمانم، از این پس، بند می‌آید؟!
خیابان‌ها سراسر رود‌های نوحه خوان بودند
تمامِ شهر می‌خواندند و می‌گفتند: می‌آید!
تو اهلِ روستای کوچ بودی، خانه ات زخم است!
از این پس باد از یادِ تو عطرآکند، می‌آید
مزارِ لاله‌ها بر کوهسارِ غربتِ کرمان
چراغان شد که آن سردارِ بی مانند می‌آید
یکی از کربلای پنج، در باران صدا می‌زد:
که بعد از سال ها، فرمانده با لبخند می‌آید!
صدا می‌زد شهیدان را که سر از خاک بردارید
قیامت قامتِ یاران، به خون سوگند، می‌آید
خودش می‌خواست در آتش بسوزد تا به رقص آید
ببین از کوچه‌ها بویِ گُل و اسپند می‌آید
تو را می‌بینم‌ای نستوه!‌ای بشکوه! ای، چون کوه!
به یادم قلّه‌های سرکشِ الوند می‌آید
در و دیوارِ این سامان، شهیدِ عکس‌های توست
نگاهت را که می‌بینم، زبانم بند می‌آید!
کتاب «فقط برای خدا» رونمایی شد

در ادامه این مراسم کتاب «فقط برای خدا» به سه زبان انگلیسی، عربی و فارسی از زندگی حاج قاسم سلیمانی برای کودکان با حضور حجت‌الاسلام حسن علیدادی سلیمانی را به عنوان نماینده، ولی فقیه در استان و امام جمعه شهر کرمان، سردار حسین معروفی فرمانده جدید سپاه ثارالله استان کرمان، محمد مهدی دادمان رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی، اسدی رئیس حوزه هنری کرمان رونمایی شد.

مرشد محسن میرزاعلی نیز در این ویژه‌برنامه از کاروان هنری روایت حبیب به نقالی روایتی از زندگی شهید سلیمانی در تشییع شهدای تازه تفحص شده از دوران هشت سال دفاع مقدس پرداخت.

کاری کنید شهید سلیمانی دست‌یافتنی شود

سردار حسین معروفی فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان نیز در این مراسم در چند خاطره به ابعاد شخصیتی حاج قاسم سلیمانی پرداخت. وی در یکی از خاطرات خود گفت: تاریخ ۳۱ تیرماه سال ۱۳۶۷ برای لشکر ثارالله یکی از روز‌های بسیار مهم است. در سال ۱۳۶۷ چهار روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط حضرت امام (ره)، دشمن در یک تک سراسری از منطقه شلمچه و طلائیه به سمت سه راهی حسینیه با یک فلش سنگین به سمت خرمشهر حرکت کرد و هدف آن تسخیر خرمشهر بود.

وی ادامه داد: سه گردان در لشکر ۴۱ ثارالله در منطقه شلمچه حضور داشتند گردان ۴۱۵ کهنوج و ۴۰۹ زابل و ۴۰۵ مالک اشتر شهربابک ما در یک منطقه حضور داشتیم یک گروهان در خط بود و دو گرو‌ها در دژ بودند صبح روز اتفاق سردار سلیمانی تماس گرفتند و گفتند که جانشین را جای خودت بگذار و پیش من بیا. بنده با بررسی منطقه پی به سنگینی آتش دشمن بردم و دیدم تحرکات دشمن زیاد است با سردار تماس گرفتم خودم در منطقه ماندم و جانشین را پیش سردار فرستادم.

این رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: بعد از یکی دو ساعت درگیری، پیک حاجی خبر آورد که همه نیرو‌ها را به سمت سه راهی حسینیه اعزام کنید دشمن به سه راهی حسینیه رسیده و به طرف خرمشهر در حرکت است. با حرکت به سه راهی حسینیه و بعد از عبور از جاده فاطمه الزهرا (س) پنج کیلومتری سرای حسینیه ستونی از تانک مشاهده کردیم فکر کردیم که این‌ها بچه‌های ارتش هستند که به طرف ما می‌آیند به نزدیکی ۱۰۰ متری ما که رسیدند متوجه شدیم که عراقی هستند سریع ۳۰۰ الی ۴۰۰ متر به عقب حرکت کردیم و در یک جاده آنتنی به سمت پل مارد بچه‌ها را مستقر کردیم و اعلام کردیم آتشی انجام نشود تا دشمن به ما نزدیک شود، چون عقبه آتشی نداشتیم و باید با بچه‌هایی که بودند می‌جنگیدیم.

وی یادآور شد: دشمن هدایت عملیات را با هلی کوپتر داشت. دو هلی کوپتر بالا بودند و پیاده‌ی دشمن را هدایت می‌کرد و روبروی ما هم تانک‌های عراقی ایستاده بودند. با زدن یکی از تانک‌های عراقی درگیر شدیم عراقی‌ها «پی ام پی» هایشان را به سمت راست حرکت دادند و ما را دور زدند، چون قدرت مانور بی ان پی زیاد است ما با دشمن درگیر بودیم از سمت چپ جاده تانک‌ها وارد شدند و ما را محاصره کردند در همین زمان بچه را به سمت پل مارد حرکت دادیم و به طرف خرمشهر نرفتیم با این نیت به طرف پایین حرکت کردیم که دشمن را سرگرم کنیم و به دنبال این بودیم که پل پشت سرما بین جاده عباس خرمشهر و سرای خرمشهر قرار دارد را خراب کنیم تا زرهی دشمن نتواند به طرف خرمشهر برود.

سردار معروفی ادامه داد: روز جمعه ساعت یازده و سی دقیقه بود که محاصره کاملا تنگ شد. آخرین پیام من به سردار حاج قاسم این بود که گفتم محاصره تنگ شده است و اسارت ما قطعی است و جمله‌ای که سردار در آن صحنه به من گفتند این بود که مواظب خودت و بچه‌ها باش، این آخرین جمله حاجی بود و دشمن بی سیم چی را زد و حسین عسکری شهید شد و بعد ما را اسیر کردند.

وی گفت: لشکر ثارالله در این صحنه مجاهدت کرد و سه گردانش را وارد صحنه کرد و از سه راهی حسینیه تا نزدیکی منطقه چندین ساعت دشمن را سرگرم کرد و توانست پل پشت سر را منفجر کند تا دشمن نتواند وارد منطقه شود. درست است که ما چندین شهید دادیم و اسیر شدیم، اما باتدبیر بزرگ شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله خرمشهر حفظ شد و سقوط نکرد. اگر دشمن به خرمشهر می‌رسید و خرمشهر سقوط می‌کرد برگ برنده سنگینی در اختیار دشمن قرار می‌گرفت، اما با تدبیر این بزرگ مرد و حماسه‌ای که این سه گردان در آن صحنه آفریدند باعث شد که دشمن سرگرم شود و در نهایت خرمشهر حفظ شود.

سردار حسین معروفی خاطرنشان کرد: در این صحنه حافظ خرمشهر شهید حاج قاسم سلیمانی بود با حضور معنادار و فرماندهی با تدبیرش در کنار رزمندگان اسلام خرمشهر را حفظ کرد تا پای نحس دشمن به خرمشهر نرسید.

سردار معروفی که در زمان جنگ کم‌سن‌وسال‌ترین فرمانده گردان در لشکر ۴۱ ثارالله بود با اشاره به کتاب خاطرات خود با عنوان «بچه‌های حاج قاسم» و نامه‌ای از سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی که در آن منتشر کرده است، گفت: اگر می‌خواهید با یکی از ابعاد شخصیتی ناشناخته حاج قاسم آشنا شوید، این نامه را بخوانید.

وی افزود: سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در این نامه آورده است که «دعا کن تکه تکه شوم».

سردار معروفی افزود: حاج قاسم را باید با فضائلش معرفی کرد نه با درجه‌های نظامی اش، چرا که فضیلت‌های اخلاقی ایشان موجب متمایز آن می‌شده است.

وی در پایان ضمن تقدیر از کاروان هنری روایت حبیب گفت: کاری کنید شهید سلیمانی دستیافتنی شود و همه بتوانند مثل او شوند.

«کاروان هنری روایت حبیب» در دومین سالگرد شهادت سردار دل‌ها، شهید حاج قاسم سلیمانی، در ۱۰ استان کشور به اجرای برنامه‌های مختلف فرهنگی و هنری می‌پردازد. این رویداد فرهنگی و هنری که به همت بنیاد حفظ و نشر آثار شهید سپهبد قاسم سلیمانی (مکتب حاج قاسم) و با همکاری حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار می‌شود، از ۱۱ آذر ۱۴۰۰ به مدت یک ماه در ۱۰ استان مختلف اجرا خواهد شد.

طی این رویداد فرهنگی، برنامه‌های متنوعی، چون شب خاطره، شعرخوانی، سرود و موسیقی، نمایش فیلم و انیمیشن، اجرای تئاتر، نقالی و پرده‌خوانی، حماسه‌خوانی، رونمایی کتاب و برپایی نمایشگاه عکس و آثار تجسمی برگزار خواهد شد.

کرمان، اصفهان، زنجان، کردستان، خوزستان، بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی، استان‌های میزبان «کاروان هنری روایت حبیب» خواهند بود و اختتامیه این برنامه در تهران برگزار می‌شود.

«کاروان هنری روایت حبیب» در ادامه سفر‌های خود به استان اصفهان اعزام می‌شود که جزئیات برنامه‌های آن متعاقباً اعلام خواهد شد.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها