مدیر ارتباطات حوزوی تولیت آستان قدس رضوی:

مدارس علمیه مشهد، پایگاه‌های فعال اعزام طلاب بودند

حجت‌الاسلام «فرازی‎نیا» گفت: حضور داوطلبانه طلاب خراسانی برای اعزام به جبهه‌ها به حدی بود که از همان ابتدا، مدارس سلیمانیه، امام موسی بن جعفر (ع) و امام باقر (ع) به‌عنوان مدارس علمیه شاخص مشهد، به پایگاه‌های آموزش و اعزام مبلغان به جبهه‌ها تبدیل شدند.
کد خبر: ۴۹۳۲۶۸
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۳ - 07December 2021

حجت‌الاسلام «عباس فرازی‌نیا» مدیر ارتباطات حوزوی تولیت آستان قدس رضوی در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در مشهد، به تشریح برخی جنبه‌های حضور جامعه روحانیت در دفاع مقدس پرداخت و اظهار داشت: طلاب و روحانیون نیز دوشادوش آحاد مردم در بخش‌های مختلفی از جنگ مشارکت فراگیر و فعال داشتند که از آن جمله می‌توان به حضور فرهنگی تبلیغی و حضور رزمی تبلیغی اشاره کرد.

وی افزود: بخشی از روحانیون کشور با حضور مؤثر خود در عرصه فرهنگی، به‌عنوان یک مُبلغ دینی از طرف سازمان تبلیغات اسلامی به جبهه‌ها اعزام می‌شدند و از پیش‌نماز گرفته تا بیان مباحث دینی، پاسخ به سؤالات شرعی و توسلات و مناجات‎خوانی‎ها، تأثیر ویژه‌ای بر افزایش روحیه رزمندگان و توان رزمی آنان داشتند.

مدیر ارتباطات حوزوی تولیت آستان قدس رضوی در پاسخ به سؤالی پیرامون کیفیت حضور رزمندگان طلبه و روحانی در خطوط مقدم خاطرنشان کرد: روحانیون رزمی تبلیغی متشکل از طلاب جوانی بودند که دوره‌های آموزش نظامی را سپری کرده و به‌صورت تخصصی در بین گردان‌ها و لشکرها حضور داشتند که البته ناگفته نماند که این حضور، از حوزه پشتیبانی و جهادی گرفته تا عرصه‌های رزم عملیاتی با درجه حساسیت بالا نظیر تخریب، اطلاعات عملیات، غواصی، بیسیم‎چی و دیده‌بانی گسترده شده بود.

وی ادامه داد: برخلاف موج‌سازی دروغین رسانه‌های معاند در خصوص مشارکت کمرنگ و غیر مؤثر جامعه روحانیت در دفاع مقدس باید به این حقیقت اشاره کنم که تعداد طلاب داوطلب حضور در خطوط مقدم و البته قدرت تأثیرگذاری آنان به حدی بود که فرماندهان جنگ در دو سال پایانی دفاع مقدس مجاب شدند تا گردان‌های رزمی تبلیغی امام صادق (ع) را تشکیل و حتی بعدها این گردان‌ها را به تیپ امام صادق (ع) ارتقا دهند.

مدارس علمیه مشهد، پایگاه‌های فعال اعزام طلاب به جبهه‌ها

فرازی‌نیا تصریح کرد: آمار شهدای روحانیت در مقایسه با دیگر اقشار فعال در دفاع مقدس به‌روشنی این نتیجه‌گیری را محرز می‌کند که حضور روحانیت در دفاع مقدس در هر دو قالب تبلیغ و رزم بسیار پررنگ و فراگیر بوده است تا جایی که می‌توان به ۴۰۶ شهید جامعه روحانیت استان و ازجمله برادران طلبه شهید «سعیدی‌نجات» از مدرسه سلیمانیه مشهد و روحانی شهید «سیدمجتبی شربتی» مسئول طرح و عملیات لشکر ۵ نصر خراسان اشاره کرد.

وی تأکید کرد: درخواست‌های طلاب خراسانی برای حضور در جبهه‌ها به حدی بود که از همان ابتدا، مدرسه سلیمانیه، مدرسه امام موسی بن جعفر (ع) و مدرسه امام باقر (ع) به‌عنوان سه مدرسه علمیه شاخص مشهد در عمل تبدیل به پایگاه‌هایی برای آموزش و اعزام مبلغان به جبهه‌ها شده بودند و زیر نظر سردار قاآنی، فقط در بازه زمانی حدوداً  روزه برای هر عملیات، نمایندگان متعددی در کاروان‌های رزمندگان اعزامی به خطوط مقدم داشتند.

مدیر ارتباطات حوزوی تولیت آستان قدس رضوی ضمن بیان خاطره‌ای از ماجرای شنیدنی اعزام خود به جبهه‌ها گفت: آن زمان به یاد دارم که کاروان‌های اعزامی رزمندگان بنام «کربلا» نامگذاری می‌شد و عدد بعد از آن نیز اشاره به مرتبه آن اعزام داشت؛ به‌طور مثال، کاروان کربلای ۴ درواقع چهارمین گروه بزرگ رزمندگان خراسانی بودند که در قالب یک کاروان بنام کربلا، به جبهه‌ها اعزام می‌شدند ولذا نباید آن را با عملیات کربلای 4 اشتباه گرفت. با دانستن این مقدمه، خاطره من مربوط به زمان اعزام کاروان کربلای ۶ است - در واقع ششمین اعزام کاروان رزمندگان خراسان - و من در آن ایام ۱۴ سال سن داشتم.

وی ابراز داشت: هرگز فراموش نمی‌کنم که در آن روز بزرگ، من برای بدرقه برادران طلبه و پاسدارم به خیابان امام رضا (ع) رفتم و در آن جا با شهید کاوه و آیت‌الله شیرازی، امام‌جمعه فقید مشهد مواجه شدم. اگرچه از روزهای قبل، در حسرت اعزام‎نشدن می‌سوختم اما در آن حال و هوا که یک چشم به مضجع نورانی رضوی و یک چشم به کاروان برادران رزمنده داشتم، به‌قدری منقلب شدم که به سمت شهید کاوه رفتم، دست شکسته شهید کاوه را که در گچ بود، گرفتم، او را به وسط خیابان آوردم و به امام رضا (ع) قسمش دادم که اجازه بدهد من نیز با آن کاروان به جبهه‌ها بروم. عنایت امام رضا (ع) و وساطت آیت‌الله شیرازی در آن لحظه باعث شد تا شهید کاوه با این اعزام موافقت کند و من به‌عنوان کم سن و سال‌ترین رزمنده آن کاروان به جبهه‌ها بروم.

فرازی‌نیا با اشاره به خاطره ملاقات غافلگیرکننده خود با سردار قاآنی اظهار کرد: هم‌چنین در جریان عملیات بیت‌المقدس ۶ در ارتفاعات گردرش و اولاغلو مستقر بودیم که ناگهان در گوشه سنگر با چند کتاب بجا مانده از بعثی‌ها مواجه شدم که به زبان عربی بود. به یاد آموزه‌های درس عربی در مدرسه علمیه به سمت این کتاب‌ها جذب شدم و شروع به مطالعه آن‌ها کردم.

وی افزود: دقایقی بعد، وقتی به خود آمدم متوجه شدم که یکی از برادران پاسدار کنارم ایستاده و او نیز با دقت و اشتیاق به مطالعه آن کتاب‌ها مشغول است. پس از سلام و احوالپرسی مختصر، از من درباره کتاب پرسید و اینکه چطور با آن سن کم می‌توانم کتاب‌های تخصصی غیرفارسی بخوانم. گفت‌وگویمان به درازا کشید و در انتها به گرمی مرا در آغوش گرفت و از سنگر خارج شد که در همان لحظه، چند نفر از برادران رزمنده دیگر را دیدم که با احترام بسیار به او سلام کردند. بعد از آن متوجه شدم که آن برادر پاسدار متواضع و باعزت، سردار سرافراز سپاه اسلام حاج اسماعیل قاآنی بود و من ایشان را نشناختم.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار