گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ محمد رضازاده؛ با دیدن تصاویر شهدا یا حضور در جوار مزار آنها خواسته یا ناخواسته جنگ تمامعیار و ویرانگری که از سوی رژیم خونریز و جنایتکار بعثی با رهبری صدام و با رضایت، حمایت، هدایت و پشتیبانی مستکبران عالم بر ملت رشید و انقلابی ایران اسلامی تحمیل شد در خاطرمان زنده میشود و از سوی دیگر دیدن سنگ قبرهای این لالههای آسمانی مظلومیت این غیورمردان و شیرزنان را در ذهنمان تداعی میکند.
هدف دشمن از این جنگ، قتل و غارت، تصرف سرزمین، کشورگشایی و نابود کردن یک ملت با همه دار و ندارش بود. آنها آمده بودند تا بیرحمانه بر ملت مظلوم ایران بتازند و هستیاش را به تاراج ببرند اما توکل ملت ایران به خداوند و یاری جستن از او نیتهای پلید آنان را یکی پس از دیگری با شکست مواجه کرد. نه تنها اهداف شوم دشمنان با دفاع و مقاومت مردم ایران تحقق نیافت بلکه پیروزی ملت شریف ایران در این جنگ ناجوانمردانه به یکی از برگهای زرین تاریخ معاصر ایران تبدیل شد.
در برههای از تاریخ بشر که جو حاکم در جهان در سیطره سرمایهداران با نگاه ماتریالیستی و تمسک به قدرت و مادیات بود و نظریهپردازان در تلاش بودند تا نفی خدا و معنویت را به خورد ملتها بدهند و جهان را صرفاً با استفاده از توان و قدرت مادی بدون نیاز به معنویت و اعتقادات مدیریت کنند، طبیعی بود که صدام هم با این ایده و نگاه، تصمیم به آغاز جنگی خانمانسوز و ویرانگر بگیرد.
خواب شکست انقلابی نوپا
برداشت صدام و حامیان آن از انقلاب اسلامی و فضای به وجود آمده در ایران این بود که یک انقلاب خام، بدون پشتیبانی و حمایت خارجی حرفی برای گفتن ندارد. آنها فکر میکردند کشور و حکومتی که بدون الگوبرداری از کشورهای دیگر و از شیوههای حکومتی که قبلاً تمرین نشده و رخ نداده بود، پا به عرصه عالم گذاشته است دوام زیادی نخواهد آورد و عمرش به درازا نخواهد کشید.
در تصورات آنها انقلاب اسلامی ایران به راحتی شکست میخورد و فرصت برای جولان دشمنان مهیا میشد. صدام خیال میکرد انقلاب اسلامی یک لقمه قابل هضم برای اوست که با یک جنگ مختصر و با مدت زمان محدود و با پشتیبانی از سوی کشورهای منطقه و همچنین دولتهای بزرگ دنیا با کمترین میزان تلفات، انقلاب اسلامی ایران را کاملاً متلاشی میکند و به اهداف شوم و نابخردانه خود میرسد. صدام با چنین تلقی و برداشتی گفته بود ظرف ۴۸ ساعت خوزستان و ظرف یک هفته تهران را میگیرد. او به چنین برنامهای ایمان داشت و حمله و نابودی انقلاب نوپای اسلامی را کاری سهل و آسان میدانست.
عکسالعمل و نگاه انقلاب اسلامی ایران
اما عکسالعمل و نگاه انقلاب اسلامی ایران نسبت به ایدهها، تئوریها و تفکرات خشک شده غرب و شرق و رؤیاهای مستکبران کاملاً متفاوت بود. انقلاب اسلامی ایران با الهام گرفتن از ذات اقدس احدیت، سرچشمه خروشان و زلال اسلام ناب محمدی و مصحف و کتاب منحصربه فرد قرآن کریم، این منبع و کلام نورانی وحی و همچنین ائمه اطهار (ع) و از غدیرتا عاشورا، مکتبی را به جهان معرفی کرد که متفاوتتر از همه ایدهها و یافتههای پوچ بشری بود که مبنایشان را از ایسمهای باطل میگرفتند.
همین متفاوت بودن انقلاب اسلامی بود که موجب شد صدام و همه عقبه آن، در یک سردرگمی مطلق فرو روند و در نهایت بدترین تصمیم را در حق ملت ایران که با تفکر جوشیده از انوار الهی و مکتب تشیع پیونده خورده بود، گرفتند. دشمن ناجوانمردانه و به صورت وحشیانه به این غنچه تازه از دل خاک برآمده یورش برد و جنگ تمام عیاری را آغاز کرد. دشمنان آرزوی خشکاندن این غنچه و نهال تازه را داشتند و برای رسیدن به این هدف برنامهها و هزینههای زیادی کرده بودند.
دفاع، صحنه جنگ را به یک فرهنگ، گفتمان و راهبرد تبدیل کرد
نگاه و فرهنگ پرورش یافته رزمندگان در مکتب عاشورا، به جنگی که تحمیل شد، معنا و مفهوم دیگری داد که این نگاه هم متفاوت با سایر تفکرات و اندیشههای حاکم برعالم است. ما ماهیت جنگ را از منظر دفاع از دین و ارزشهای والای آن، دفاع از ناموس و خاک و دفاع از انقلاب و آرمانهای آن و یک کلام اطاعت محض از ولی امر مسلمین جهان تعریف کردیم، چون منطبق بر باورها و اعتقادات ما بود که ریشه در تفکرات منحصر به فرد ما داشت.
بنابراین جمهوری اسلامی با همین نگاه مقدس به دفاع، توانست صحنه جنگ را به یک فرهنگ، گفتمان و راهبرد تبدیل کند و تا آخر پیش ببرد، به طوری که این فرهنگ و منش، صِرف استفاده در جنگها تعریف نشده و چه بسا فراتر از آن به عنوان یک منشور در تمامی صحنههای مدیریتی کشوری، منطقهای و بلکه جهانی قابل تعمیم است. دفاع مقدس اکنون به نماد و الگویی ارزشمند، موفق و کارآمد برای تمامی ملتهای آزادیخواه عالم تبدیل شده است.
ملتهایی که کمرشان زیر بارحقارت و بیهویتی و یوغ استعمار و سلطه دولتهای ظالم و متجاوز خم شده است، حالا الگویی پیش رویشان دارند که تن به ذلت نمیدهند و تا آخرین قطره خون مقاومت میکنند و اجازه تسلط دشمن را نمیدهند. دفاع مقدس ایران فصل تازهای پیشروی تمام آزادیخواهان گشود و درسهایی بزرگ برایشان به یادگار گذاشت. حالا سیره و روش هر شهید یک درس بزرگ برای هر انسان آگاه و مجاهدی است که به دنبال بهتر زندگی کردن و رستگاری است.
در این شیوه از جنگیدن بود که نظام اسلامی با تأسی از آموزههای خاص دینی، شیعی خود و با الهام گرفتن از فرهنگ علوی و عاشورایی و همچنین جایگاه و نقش با عظمت ولایت مطلقه فقیه، توانست ماهیت جنگ را تغییر دهد. تنها در این مدل جنگیدن است که هیچ زمان شکست معنا و مفهومی ندارد، زیرا چه بکشد و چه کشته شود، چه مغلوب شود یا غالب، در هر دو حالت پیروز است. به فرموده حضرت امام (ره) «ما مأمور به تکلیفیم نه به نتیجه» و مردم ایران در هشت سال دفاع مقدس به تکلیفشان عمل کردند.
آنها که روزی علیه انقلاب اسلامی مردم ایران متحد شدند، پس از پایان دفاع مقدس، به دشمنی علیه یکدیگر پرداختند و به دنبال نابودی هم بودند. نفاق و دشمنی بر جبهه دشمنان افتاد و آنها به جنگ علیه همدیگر پرداختند و شرایط را برای نابودی هم مهیا کردند. مکر آنها علیه مردم ایران، به جان خودشان افتاد و خسارات و هزینههای زیادی روی دستشان گذاشت. صدام در جنگی که هدفش نابودی انقلاب اسلامی بود، بساط نابودی خودش را مهیا کرد. در پایان دفاع مقدس بود که تمام دنیا مظلومیت و حقانیت رزمندگان و شهدای ایران را مشاهده کرد و همگان فهمیدند متجاوز، آتشافروز و اشغالگر این جنگ چه کسی بود.
انتهای پیام/ ۳۶۱