به گزارش خبرنگار دفاعپرس از کرج، «علیاصغر بذرپاچ» در تاریخ 24 اسفند سال 1345 در روستای شیخ حسن نظرآباد و در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. وی در هفتسالگی شروع به آموختن الفبای شیرین فارسی کرد تا جوهرهاش با ادب متعالی آن سرشته شود. دوران ابتدایی را در دبستان روستا به پایان برد و همچون سایر دوستانش برای ادامه تحصیل در مدرسه راهنمایی نظرآباد ثبتنام کرد.
در این هنگام، گامهای انقلاب اسلامی در ایران سرعت گرفته بود. وی در اولین تظاهرات دانشآموزی در نظرآباد، همراه با صدها دانشآموز دیگر شرکت کرد. اگرچه سال تحصیلی با ناآرامی و تعطیلی و آشوب فراوان همراه بود اما علیاصغر کارنامهای موفق در تحصیل خود رقم زد.
پسازآن به برکت انقلاب اسلامی، مدرسه راهنمایی در روستای شیخ حسن تأسیس شد و او پس از یک سال ترک تحصیل به دلیل برخی مشکلات همچون ایاب و ذهاب، دوباره به پیشنهاد خانواده مشغول تحصیل شد و در این سال نیز آغاز تحصیل مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود.
علیاصغر با شرکت در جمعآوری کمکهای مردمی برای رزمندگان با دیگر دوستان به ادای تکلیف پرداخت و پس از پایان دوره راهنمایی، در هنرستان نساجی فخر ایران ثبتنام کرد و همزمان بهطور رسمی فعالیتهای خود را در پایگاههای بسیج روستا آغاز کرد.
وی آموزش فنون نظامی را در یکی از پادگانهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپری کرد و در اولین فرصت به جبهههای جنگ اعزام شد که مصادف با عملیات والفجر 4 بود و علیاصغر در این عملیات عنوان بیسیمچی را داشت.
در عملیات والفجر 1 یکی از دوستان صمیمی وی مفقودالاثر شده بود؛ همان که یار گرمابه و گلستان او در مدرسه و بسیج بود و با شروع اعزام نیرو در هنگام عملیات خیبر به جبهههای نبرد شتافت و در آن عملیات پیروزمندانه نیز بهعنوان بیسیمچی مشغول جهاد بود. در این عملیات نیز یکی دیگر از دوستانش را مفقودالاثر یافت؛ دوستی که همرزم و همشاگردیاش بود.
با مفقود شدن این یاران دیرین، عشق به شهادت و وصال معشوق در دل او بیشازپیش شعلهور شد و زندگی در دنیا برایش چون قفسی تنگ و تاریک برای پرندهای بلندپرواز شد. پس از پایان عملیات خیبر به سنگر تحصیل و کار بازگشت.
در عملیات بعدی (بدر) در تدارکات لشکر بهعنوان قایقران به انجام تکلیف پرداخت، به امید اینکه شهد گوارای شهادت بر کام او نیز گوارا بیفتد اما چنین نشد و پس از پایان عملیات با رضایت و تسلیم به قضای الهی رهسپار زادگاه و آغوش خانواده شد.
در این دوران هم یکی از فعالان و اعضای شورای پایگاه بسیج روستا بود. با سپری شدن بخشی از امتحانات سال سوم هنرستان، بانگ رحیل، نوای وصال دوست را در گوشش نواخت که دیگر درنگ شایسته نیست و اینگونه بود که در عملیات والفجر 8 بهعنوان آرپیجی زن در گردان حضرت علیاصغر (ع) مشغول نبرد شد و به آرزوی دیرینهاش رسید.
زمان دقیق شهادت وی مشخص نیست و در گواهی سپاه تاریخ 1 اسفند سال 1364 ذکر شده است. بنیاد شهید هم محل شهادت وی را جزیزه ام الرصاص از منطقه عملیاتی عمومی ذکر کرده است. پیکر این شهید پس از 10 سال توسط گروه تفحص شناسایی شد.
انتهای پیام/