گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ «مکتب سلیمانی» مرامنامه جوان مؤمن انقلابی است که بنا به استعداد و تواناییاش در جهت اعتلای نظام اسلامی قدم برمیدارد. در این میان اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه اگر میخواهد به هدف غایی خود که حفظ و صدور انقلاب اسلامی است برسد باید «مکتب سلیمانی» را به با همه زوایا و ابعادش درک کند و از آن بهمثابه چراغ راه استفاده کند.
بدون شناخت «مکتب سلیمانی» نمیتوان بلد راه بود، «مکتب سلیمانی» در دل خود همان نقشه راهی است که جبهه فرهنگی سخت به آن نیازمند است. «مکتب سلیمانی» را نباید فقط در بعد نظامی تفسیر کرد، اگر بگوییم که این مکتب نامیرا پیش از هر چیز کارکردی فرهنگی دارد سخنی بهگزاف نگفتهایم.
شناخت و بهکارگیری استعدادها، استفاده از همه ظرفیتها، جذب حداکثری، اتکا به توان داخلی، بهرهمندی از نیروی خلاق جوان و ... برای تولید اثری فرهنگی در تراز انقلاب اسلامی از مهمترین مؤلفههای «مکتب سلیمانی» است، اثری که در این فضا پدید میآید مسلماً برای غرب ـ با مفهوم کلی آن ـ دلپذیر نخواهد بود. در «مکتب سلیمانی» هنرمند به سلاطین متفرعن فرهنگ غرب باج نمیدهد، تحت هر شرایطی و با هر قیمتی به جشنوارهها را پیدا نمیکند.
هنر برآمده از «مکتب سلیمانی» هنری از مردم و برای مردم است و فاصله زیادی با تفکر فسیل شده هنر برای هنر و مانند آن دارد. هنرمند این مکتب جهانی فکر میکند پا در گستره مرزوبومش دارد. آنچه هنرمند «مکتب سلیمانی» باید دراندازد، ترسیم سیمای انقلاب اسلامی و ایجاد فضای دیالوگ با دیگر نحلههای فکری دارد. البته که واضح است این مشی و منش با تفکر مذاکره و سازش و تسلیم و مرعوب شدن فاصله سرا تا ثریا دارد.
«مکتب سلیمانی» اهل گفتوگو با زبان فرهنگ است اما با دشمن خود بر سر یک میز نمینشیند. هنرمندی که «مکتب سلیمانی» را مرامنامه خود میداند همه امت اسلام را هموطن خود میداند و زاویه نگاهش بهاندازه گستره جهان اسلام است.
سیاهنمایی و سیاهانگاری نگاه مسموم ناامیدانه غربزده جای خود را به نقد درون گفتمانی و سازندهای خواهد داد که نیش نقدش مانند نشتر جراحی است نه کارد سلاخی که برخی هنرمندان به دست دارند. «مکتب سلیمانی» میتواند راه برونرفت فضای فرهنگی از وضعیت موجود باشد، بهشرط آنکه اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه اصول جنگ نرم را بشناسند و با اتکای به «مکتب سلیمانی» حرکت کنند.
انتهای پیام/ 161