گروه اجتماعی دفاعپرس _ سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ؛ زمین جای حاج قاسم و حاج قاسمها نیست، اما لطف خداوندی شامل حال زمینیانی است که در دوران حاج قاسمها زندگی می کنند، روح خدایی را میبینند و شکوه و عظمت و امنیتی که برایشان به ارمغان آورده را برای آیندگان تعریف کرده و دست به دست به نسل های بعدی می سپارند.
بسم الله قاصم الجبارین
دیر زمانی از رفتن سردار مقاومت نمی گذرد، همو که وجودش برکت و امنیت، گام هایش استوار، سخنش نافذ، ایمانش مستحکم، راهش بی بازگشت و البته نبودش پر از درد بوده و هست.
سرداری که برای امنیت مردم سرزمینش، از آفتاب سوزان جبهههای جنگ هشت ساله، گذر کرد و به بیابان های تفتیده عراق و سوریه رسید تا مردمش در سایه امنیت و آرامش روزگار سپری کنند، مردی که تا مدتها برای هموطنانش ناآشنا بود و در گمنامی تیشه بر ریشه ظلم و ستم زد اما دشمنانش او را به خوبی می شناختند؛ سرداری که نه از روی عقل و منطق که دلی به مردم کشورش متصل بود.
خبر کوتاه بود؛ «سردار حاج قاسم سلیمانی سحرگاه 13 آبان 98با دسیسه دشمنان، به فیض شهادت رسید»، خبر کوتاه بود و جانکاه، کوتاه بود و غم گستر و کوتاه بود و سراسر پر از اشک و ماتم؛ حاج قاسم به آرزوی دیرینش رسید، همان آرزویی که در کوه ها و دشت ها و در دل ایام خوف و خطر به دنبال آن بود، «شهادت»، او به عشقش رسید اما حالا یک ملت ایران که نه، یک جبهه، یک کفه حق و دادخواهی و یک یاور مظلومان پر کشید، مگر نه اینکه ما معتقدیم که شهدا زنده اند و نزد خداوند روزی می خورند، آری این باور ماست، ایمان مستحکم ماست اما با جای خالی اش چه کنیم؟
چشمان از اشک خیسمان را با کدام باران بشوئیم که آتش قلبمان را خاموش کند؟ آری، باید روح مقاومت و ایثار را با یادش زنده نگاه داریم چرا او هم جسم و روح ایستادگی بود، جسمش رفت اما روحش را به یادگار به رهروان پاک آئینش سپرد، رهروانی از جنس حاج قاسم مهربان، حاج قاسم غیور و حاج قاسم مقتدر با انگشتری سلیمانی که همه مردم را گرد خود جمع کرد؛ زمین جای حاج قاسم و حاج قاسم ها نیست، اما لطف خداوندی شامل حال زمینیانی است که در دوران حاج قاسم ها زندگی می کنند، روح خدایی را می بینند و شکوه و عظمت و امنیتی که برایشان به ارمغان آورده را برای آیندگان تعریف کرده و دست به دست به نسل های بعدی می سپارند؛ حاج قاسم بنیانگذار مدرسه عشق و معرفت بود و خوش به حال دانش آموزان این مکتب چراکه تفکر حاج قاسم میراثی پایان ناپذیر برای این نسل و نسل های بعدی است.
ما مدیون خون های شهدائیم، خون هایی که ریخته شد تا درخت اسلام و انقلاب به بار نشسته، میوه دهد و حاج قاسم ها تربیت کند، گرچه سیاه مشق کردن در باب سید شهدای مقاومت، فرسایش قلم است و اشک چشم می آورد اما در عمق جانمان امیدواریم به روز گسترش عدالت خواهی و ظهور منجی که حتما پاکان امت نیز همراه او خواهند بود و چه فرخنده روزی است وقتی صدای «اناالمهدی» فاطمه(سلام الله علیها) به گوش برسد و صدایی آشنا نیز ما را به خود بیاورد که «شرط شهید شدن، شهید بودن است»؛ این صدا را می شناسم، صدای همان «مرد میدانی» است که نه با غرش تفنگ ها دلش لرزید و نه با تهدید دشمنان باک به دل راه داد؛ این همان «رفیق خوشبخت» ماست، یار ایام سختی و ظلم و ظلمت.
امنیت و صلابت امروز جمهوری اسلامی به دست مردان مردی پدید آمده که حاج قاسم بخش عظیمی از آن است، دوران معاصر شاید دیگر یلی به پهلوانی حاج قاسم سلیمانی نشناسد و این خوشبختی از آن ماست که در روزگاری نفس کشیدیم که حاج قاسم و هم فکران و هم مکتبی هایش نفس کشیدند، آنان را دیدیم و از آنها درس گرفتیم؛ بیاید روزی که جهان، گستره عدالت شود و یاران را یک به یک در کنار هم ببینیم و با دریدن سیاهی ها و پلشتی ها، طعم خوش امنیت و عدالت واقعی را بچشیم. انشاءالله
انتهای پیام/ 241