به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، محمدرضا پهلوی ۲۶ دی ۱۳۵۷، ایران را به بهانه درمان بیماری خود و در واقع به قصد فرار، کشور ترک کرد. اقدام او برای خروج از کشور، تصمیمی یک شبه و فردی نبود، بلکه برآیند نهایی دیدگاههای موافقان و مخالفان او دراینباره بود؛ به عبارت دیگر، پیش از آنکه شاه کشور را ترک کند، بسیاری از افراد، گروهها و تحلیلگران داخلی و خارجی معتقد بودند که شاه باید در ایران بماند و از قدرت خود محافظت کند، اما در همان حال گروهی معتقد بودند دیگر زمان مناسب از دست رفته و شاه باید کشور را ترک کند.
سالیوان، کارتر و اشمیت از جمله تحلیلگران خارجی بودند که خروج محمدرضا پهلوی از کشور را عامل بهبود اوضاع سیاسی میدانستند و در مقابل، برژینسکی و برخی از افسران داخلی معتقد بودند فرار شاه ممکن است به بحرانیتر شدن اوضاع منجر شود.
وقتی دخالتهای آمریکا به حد اعلی میرسد
برخی معتقدند اگر محمدرضا پهلوی از کشور خارج نمیشد و امور سیاسی را رها نمیکرد، احتمال پیروزی نیروهای انقلابی کمتر بود، اما برخلاف این دیدگاه واقعیت آن است که پیروزی انقلاب اسلامی، منوط به فرار شاه از کشور نبود. گرچه فرار محمدرضا پهلوی گام مهمی در تقویت روحیه مردم انقلابی ایران و تضعیف روحیه حامیان رژیم بود، این پیروزی در تحولات مهمی ریشه داشت که بسیار پیشتر از آن آغاز شده بود و در سالهای منتهی به انقلاب، سلسلهوار ادامه یافت؛ ازاینرو بیهوده است گفته شود اگر شاه کشور را ترک نمیکرد، امکان پیروزی انقلاب اسلامی کمتر یا حتی بعید بود.
امروز سی و هشتمین سالگرد فرار شاه مخلوع از ایران است؛ فراری که دفتر سلطنت پهلوی و زندگی مردم ایران زیر سلطه قدرتهای استکباری جهان را برای همیشه بست.
این نخستین باری نبود که پهلوی دوم فرار را بر قرار ترجیح میداد، اما اگر در سال ۱۳۳۲ با کودتایی سیاه، آمریکا مهره دستنشانده خود را به کرسی حکومت بازگرداند در سال ۵۷ دیگر نه جامعه پذیرای سلطنت بود و نه محمدرضا پهلوی و دار و دستهاش توان رویارویی با موج خروشان انقلاب را داشتند.
فرار شاه آغاز فصلی جدید در حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران
فرح دیبا همسر شاه مخلوع در خصوص فرار محمدرضا پهلوی در تاریخ ۲۶ دی میگوید: «عزیمت اشک آلوده محمدرضا و من در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ انجام شد. دخالت آمریکا در امور داخلی ایران به اندازهای رسیده بود که دیگر حتی ما را هم در جریان امور قرار نمیدادند، مثلاً ژنرال رابرت هایزر مدتها بود به ایران آمده و فعالیت میکرد در حالی که ما اصلا اطلاع نداشتیم. وقتی محمدرضا فهمید ژنرال هایزر در تهران است بیشتر مشکوک شد و به من گفت به محض اخذ رای اعتماد توسط بختیار، کشور را ترک خواهم کرد. ما در روزی که بختیار به مجلس رفته بود در فرودگاه بودیم و جریان مجلس را از طریق تلفن بیسیم گوش میکردیم.»
روحیه دیکتاتوری، وابستگی محض و صد در صدی به بیگانگان، عدم اعتماد به نفس، خودشیفتگی مزمن، بیاعتقادی مذهبی، ناتوانی در اداره امور، فساد اخلاقی و همچنن اشرافیت و بیاعتنایی به مردم، مهمترین دلایل سقوط شاه مخلوع ایران شد.
گزارش از امیر قشقایی
انتهای پیام/ ۳۵۱