به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، روحانی شهید «صادق محمدی» روز چهارم اردیبهشت ۱۳۴۴ در شهر ری به دنیا آمد. وی تا پایان دوره کاردانی خود در رشته الهیات و معارف اسلامی درس خواند.
وی با شروع جنگ تحمیلی از سوی مرکز اعزام روحانیت در جبهه حضور یافت و روز ۳۰ بهمن ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵، به عنوان فرمانده گردان مسلمبنعقیل در لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش به قلب به فیض عظیم شهادت نائل آمد اما پیکر وی تاکنون مفقودالاثر مانده است.
خاطراتی از مادر شهید به شرح زیر است:
حکایت مادر شهید محمدی از مبارزه پسر نوجوان خود با آژانهای پهلوی
اول انقلاب زمانی که امام میخواستند به کشور بازگردند، پسرم تا صبح بیرون بود و چیزهایی درست میکرد تا بوسیله آنها روی دیوار شعار «مرگ بر شاه» بنویسد. آنقدر این کار را تکرار میکرد که آژانها او را میگرفتند و آنقدر او را میزدند که بینی او باد میکرد و برای اینکه ما متوجه نشویم، خود را قایم میکرد و شبها به خانه نمیآمد.
برای اینکه به او مشکوک نشویم، میگفت دعوا کردم
پسرم همیشه به شوخی میگفت: هرچه مادر و پدر دارند من آوردهام انقلاب شد که ۱۳ _ ۱۴ ساله بود او آنقدرنترس، شجاع و قوی بود و امکان داشت از دیوار وارد خانه شود و میدیدیم که لباسش خیس و گلی بود.
از او میپرسیدم: چرا وضع تو اینطور شده است؟
به این سبب بود که آژانها تیراندازی کردند و پسرم برای اینکه قایم شود و در تیررس دید آنها نباشد، داخل جوی آب دراز میکشید و در نتیجه لباسش خیس و گلی شد.
یا اگر با لباسی خونی به خانه میآمد، برای اینکه ما به او مشکوک نشویم، به ما میگفت که دعوا کردهام.
ما باید خون امام حسین (ع) را زنده کنیم
به پسرم گفتم که اگر تو بروی وشهید بشوی، فرزند تو بیپدر میشود.
پسرم به من گفت: من نمیتوانم تحمل کنم و تمام زندگی خود را فدای امام حسین (ع) میکنم. هیچ چیزی از امور دنیا برای من مهم نیست و تنها اسلام و قرآن هستند که اهمیت دارند. ما باید خون امام حسین (ع) را زنده کنیم و ما جوانان باید با خون خود اسلام را زنده کنیم.
انتهای پیام/ 118