به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، دوران دفاع مقدس دانشگاهی بود که همه اقشار در آن حضور داشتند و یکی از این اقشار که اتفاقاً در زمینه بالا بردن روحیه رزمندگان فعالیت میکردند، روحانیون بودند. روحانیون با حضور داوطلبانه در مناطق جنگی، موجب بالا رفتن انگیزه جوانان میشدند.
حجتالاسلام «غلامرضا صفایی» رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش در زمان حیات امام خمینی (ره) درخصوص نقش روحانیون در دوران دفاع مقدس مطالبی را بیان کرده است که در ادامه میخوانیم.
روحانیت اعم از روحانیونی که در سپاه و ارتش بودند، چه نقشی در ایفای نقشی در ایجاد وحدت بین فرماندهان ارتش و سپاه داشتند؟
نقش مهمی داشتند، اما تدابیر حکیمانه امام خمینی (ره) و فرماندهان عالی ارتش و سپاه نقش اصلی را در این رابطه ایفا کرد. اهم کار روحانیون حاضر در ارتش و سپاه، تبیین نقش اثرگذار وحدت و اتحاد در برابر دشمنان با اتکا به آیات قرآنی و روایات ائمه اطهار (ع) بود. امام خمینی (ره) نیز دلیل پیروزی انقلاب اسلامی را ایمان و وحدت کلمه میدانستند و بر همین امر در دفاعمقدس تأکید میورزیدند. ارتش و سپاه که برخاسته از انقلاب اسلامی بود، نیروهای آن همگی مسلمان، مومن و در خط انقلاب بودند و با آیات و تفاسیر قرآن نیز آشنایی داشتند، لذا فرمایشات امام راحل برایشان حجت بود.
ارتش بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به یک ارتش انقلابی تبدیل شد؛ به این دلیل که وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، با تلاشی که ارتشیهای مومن و انقلابی انجام دادند و تلاش روحانیونی که با نظر امام خمینی (ره) وارد پادگانها شده بودند و به آموزش و تعلیم معارف اسلام، قرآن و انقلاب پرداختند، ارتش به سرعت متحول و دگرگون شد و ارتشی که آمریکا شیطان بزرگ به آن امید بسته بود که ژاندارم منطقه و مجری منویات آن کشور و رژیم سلطنتی باشد، به ارتش اسلامی و انقلابی تبدیل شد که در حوادث بعد از انقلاب اسلامی و فرونشاندن توطئهها و هشت سال دفاعمقدس نقشآفرین شد.
روحانیون در ارتش و سپاه، آموزههای دینی و اسلامی را مطرح میکردند؛ اما آنچه که به نظر بنده روحانیون در آن نقش اول را داشتند، در بحث استقامت و پایداری بود که با بیان آیات، روایات، تبلیغ و سخنرانی انجام میگرفت. نیروهای نظامی ما نیز چه در ارتش و چه در سپاه، زمینه پذیرش این آموزهها را بهخوبی داشتند. از طرفی معجزههای مختلفی در جبهههای جنگ به وقوع پیوست که گویی خداوند جنگ تحمیلی را اداره میکرد، لذا در این رابطه اگر به کتابهای خاطرات رزمندگان اسلام مراجعه شود، نمونههایی از این قبیل مشاهده خواهد شد.
وظیفه اصلی روحانیون در دفاعمقدس چه بود و علاوه بر آن، روحانیون چه اقدامات دیگری انجام میدادند؟
وظیفه اصلی، تبلیغ و پاسخگویی به مسائل شرعی رزمندگان بود. اما اکثر روحانیون مایل بودند تا برای دفاع از کشور اسلحه به دست بگیرند و مانند رزمندگان با جبهه باطل بجنگند و حتی برخی روحانیون فرمانده گردان و تیپ نیز شدند و در جایگاه فرماندهی نقشآفرینی کردند. آمار شهدای روحانی نسبت به جمعیت حضورشان در جبههها از اقشار دیگر بیشتر است، به همین دلیل وقتی نظامیان میدیدند که روحانیون، با عملشان، حرفشان، را تأیید میکنند و اگر یک روحانی موضوع شهادت را معامله با خداوند میداند، خود مشتاق و داوطلب این معامله است و همراه با رزمندگان، اسلحه به دست میگیرد و میجنگد، شهید، جانباز یا اسیر میشود به آنها اقتدا میکردند و احترام میگذاشتند.
در اینجا لازم است یادی بکنیم از سید آزادگان، مرحوم حجتالاسلام ابوترابیفرد. این سید بزرگوار در روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی اسیر شد. پس روحانیون تنها به تبلیغات اکتفا نمیکردند، بلکه بسیاری به جبههها میآمدند تا در کنار سایر رزمندگان به نبرد بپردازند و دفاع کنند و برای اینکه دیگران ترغیب و تشویق شوند، عمامه نیز به سر داشتند. روحانیون در دفاعمقدس هم امام جماعت بودند، هم رزمندگان را موعظه میکردند، هم رزمندگان را تشویق میکردند و هم خودشان در کنار دیگران جانانه دفاع میکردند.
همچنین دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا پروژه تحقیقاتی در خصوص شهدای روحانی انجام داده و حالات و ویژگیهای تمامی روحانیون شهید و شاخص را تدوین کرده است. بد نیست بدانید، برخی از شهدای روحانی دیدهبان توپخانه بودند و در میدان نبرد حضوری فعال داشتند. روحانی شهید «محمود غفاری» دیدهبان عملیات بازیدراز بود که در شهریور سال ۶۰ به شهادت رسید.
مساجد پایگاههای مهم روحانیت و بسیج در شهرها بود. نقش مساجد در دوران دفاعمقدس و روحانیون بهعنوان هادیان فعالان مساجد چه بود؟
براساس آمار در دوران دفاعمقدس، حدود ۶۰ هزار مسجد در ایران وجود داشت که در بسیاری از این مساجد، بانوان فعالیتهای متعدد و مختلفی در راستای پشتیبانی از جبههها انجام میدادند. بسیاری از نیازمندیهای جبههها و جنگ از جمله پوشاک، اقلام خوراکی و پتو نیز از طریق همین مساجد جمعآوری و به جبههها ارسال میشد. مردم با توجه به شرایط اقتصادی آن دوران و توزیع کوپنی برخی لوازم و اقلام، هدیههای بسیاری به مساجد میآوردند. این کار آنها ایثار بود و برخی مساجد بهصورت مرتب کامیون باری به مناطق عملیاتی اعزام میکردند.
کودکان نیز قلکهای خود را به جبههها اهدا میکردند و نامههای مختلفی برای رزمندگان مینوشتند و بر روی آن میچسباندند. برخی از کودکان مینوشتند که «برادر رزمنده، خسته نباشی. اگر جنگ ادامه پیدا کند من بزرگ میشوم و به یاریت میشتابم و اگر اسلحهات بر زمین بیفتد، من اسلحهات را برخواهم داشت و نمیگذارم یک وجب از این خاک به دست اجانب و دشمنان بیفتد.» آن قلک و نامه وقتی به جبهه میرسید و رزمندگان هدایای مختلف مردمی را دریافت میکردند، روحیه آنها دوچندان میشد؛ بنابراین نقش مساجد و ملت ما در جنگ تحمیلی، در دنیا بینظیر است. مردمی که خودشان به اقلام و اموال نیاز داشتند، ایثار کردند و اموال خود را برای افرادی که مستقیماً هم نمیشناختند، ارسال کردند؛ لذا جنگ تحمیلی را مردم اداره کردند؛ چراکه دولت به تنهایی قادر به اداره و پشتیبانی میلیونها نظامی نبود.
روحانی شهید «محمدحسن شریف قنوتی» از اولین شهدای روحانی دفاعمقدس است که در مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر به شهادت رسید و به نماد روحانیون شهید مقاومت تبدیل شد. خاطرهای از مقاومت روحانیون در صحنههای نبرد دارید که برای ما بیان کنید؟
پس از قبول قطعنامه توسط ایران، دشمن از موقعیت بهوجود آمده سوء استفاده و مجدداً از غرب و جنوب به کشور حمله کرد. بنده در جبهه جنوب بودم و به قرارگاهی رفتم که فاصله چندانی با دشمن نداشت. یک روز بعد از نماز مغرب و عشا در حال سخنرانی بودم که عدهای آمدند و اعلام کردند که باید عقبنشینی کنیم؛ چراکه دشمن حمله کرده است. بنده گفتم اگر بقیه مشکلی نداشته باشند، میمانیم؛ لذا ما کارها را انجام دادیم و به عقب برنگشتیم. پس از مدتی برای مأموریت مجبور شدم به اهواز برگردم. یکی از روحانیون که سید بود، مبتلا به یک بیماری و تب بومی شده و صورتش بهشدت قرمز شده بود. من با لندکروز بودم و وقتی که به ایشان رسیدم، گفتم که همراه من بیا تا برای درمان به اهواز برویم که این سید بزرگوار این درخواست من را قبول نکرد. از این فرد علت قبول نکردن درخواستم را پرسیدم که در جواب به من گفت که تمام بچهها نمیدانند که من مریض هستم و وقتی با شما بیایم، فکر میکنند که من از جبهه فرار کردهام و آنها نیز پیش خودشان میگویند که حاج آقا فرار کرد پس ما هم برویم، لذا در جبهه میمانم، یا شهید میشوم یا خوب میشوم.
در پایان اگر نکتهای دارید بفرمایید؟
هنگامی که از نقش روحانیت در دوران دفاع مقدس و پیروزیهای بزرگ آن دوران سخن میگوییم، ابتدا باید از امام خمینی (ره) و نقش این بزرگوار سخن بگوییم و بعد از آن، نوبت به طلبهها و شاگردان این عزیز میرسد. از طرفی انسانهای بزرگی هم که در جبههها مجاهدت کردند و پیروزیهای متعددی را به دست آوردند، ارادت و علاقه خاص و ویژهای به امام راحل داشتند. رزمندگان و فرماندهان شهید بهدلیل همین علاقه در مکتب امام خمینی (ره) رشد یافتند و خود الگوی بسیاری از جوانان و مردم بهخصوص جوانان امروزی شدند که نمونه آن را نیز مشاهده کردیم که سردار قاسم سلیمانی به الگوی جوانان مومن و انقلابی تبدیل شده است.
در اینجا جا دارد یادی از فرمانده شهید صیاد شیرازی کنیم. او انسان خودساختهای بود. فردی میگفت ارتش قبل از انقلاب در کرمانشاه اردویی برپا کرده بود. صیاد وقتی کارش تمام میشد به سنگر انفرادیاش میرفت و مشغول راز و نیاز با خدا و مطالعه مذهبی بود. آن زمانی که صیاد فرمانده نیروی زمینی ارتش بود، بنده علاوه بر ریاست عقیدتی سیاسی ارتش، به دلایل مختلفی ریاست عقیدتی سیاسی نیروی زمینی ارتش را نیز بر عهده داشتم. شهید صیاد شیرازی نیز هر از گاهی از جبههها به تهران میآمدند. یک بار ایشان از من خواهش کرد که هر بار به تهران میآید، بنده وقتی را برایشان اختصاص دهم و به دفترشان بروم و آیات و روایات را بیان کنم. همچنین امام که یک روحانی بود در ظهور صیاد شیرازی نقش داشت و ایشان به شهید صیاد درجه دادند و در سن جوانی ایشان را بهعنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب کردند و این در دنیا کمنظیر است.
انتهای پیام/ 112