گروه استانهای دفاعپرس_جواد صحرایی رستمی؛ کمتر آملیای از نسل انقلاب را میتوان یافت که نام «علی اصغر اصغری گرجی»، دادستان غیرآملی شهرشان را نشنیده باشد.
آن روزها آمل عرصه ترکتازی کمونیستها و عناصر - به اصطلاح - مجاهدین خلق بود. کمی پیش از حادثه ۶ بهمن سال ۶۰ (هجوم چریکهای مسلح کمونیست به شهر هزارسنگر آمل)، اصغری در لباس روحانیت، از گرجی محله (زادگاه خود) و رستمکلا به آمل کوچ کرد تا با همکاری نهادهای انقلابی مستقر در شهر همچون کمیته، بسیج و سپاه، وضع پر آشوب آمل را سامان ببخشند و نگذارند جمعی که از اقصی نقاط کشور به جنگل شمال آمده بودند، از پوشش طبیعی و امن آن برای تسخیر آمل و در ادامه، اشغال پایتخت (تهران) بهره ببرند.
حضور چند سالهی حاج آقا اصغری در آمل همراه با همسر و فرزندان را باید حضوری تب دار در شهری دانست که خفقان از وجب به وجب آن پیدا بود.
غائله آمل همچون غائلهی ترکمن صحرا و کردستان از آن جهت که نبرد شهری به حساب میآمد، بیشتر از جنگ هشت ساله که نبرد با دشمن خارجی بود، ناامنی و هراس را در حافظه تاریخی مردم، بخصوص غیرنظامیها باقی گذاشته است.
پرونده قطور رُعب و ناامنی ناشی از ترور و انفجار در آمل و شهرهای اطراف، با پایان حماسه ۶ بهمن بسته نشد و جنگلیهای شکست خورده برای بازسازی انسجام از هم پاشیدهی خود و نیز دورماندن از خشم انقلابی مردم آمل که نزدیک به ۴۰ تن از عزیزان شان، قربانی زیاده خواهی و التقاط اندیشی آنها شده بودند، همچنان در جنگل و خانههای تیمی آمل به سر میبردند.
حضور مقتدرانهی دادستان اصغری در شهر آمل شرایطی را مهیا کرد که دیگر ایشان نمیتوانست بدون محافظ، زندگی عادی و سازمانی خود را بگذراند. گروهک حاضر در پستوهای آمل حتی در یک مرحله با قصد ترور دادستان، وارد منزل مسکونی ایشان واقع در خیابان امام رضا (ع) آمل شدند که با واکنش به موقع محافظین، در حالی که اعضای خانواده، لحظههای نفس گیری را تجربه میکردند، این اقدام به شکست انجامید.
از فرازهای ناب و درس آموز حضور اصغری در آمل، میتوان به مهربانی ایشان با دستگیرشدگان که برخی شان حتی سابقه مبارزه مسلحانه در پرونده محکومیت آنها دیده میشد، اشاره کرد. در یکی از روزهای پس از ۶ بهمن، حاج آقا اصغری، بنا به اصرار زیاد یکی از محکومین به اعدام، با مسوولیت خود، مرخصی یک روزهای برای او صادر کرد تا در واپسین روزهای زندگی، وداعی با اعضای خانواده داشته باشد. این مهربانی، موثر افتاد و او در راه بازگشت به زندان در اجتماع هم محلیها در مسجد، سخنانی ایراد کرد و ایدئولوژی لرزان هم قطاران و رهبران سازمانش را برملا کرد و از آنها بیزاری جُست.
حجه الاسلام اصغری با تدبیر و مهرورزی خود، زندان را فرصتی برای هدایت معنوی و در نهایت، توبه برای زندانیان بدل کرد. غیر از برنامههای عقیدتیِ تحول آفرین، دادستان آمل، حضور در زندان را مجال بروز استعدادهای هنری و خلاقانه افراد دربند نیز کرد تا آنجا که تابلو و تندیسهای چشم نوازی از تصاویر شهدا و چهرههای انقلابی، به دست عده از زندانیانی که شمّ هنری داشتند، خلق شد.
سال ۶۱،ساختمان دادگاه انقلاب آمل
نفرات از راست: ۱. محافظ شخصی دادستان، ۲. سید اصغر لطیفی، ۳. شهید جواد اصغری فرزند دادستان، ۴. محافظ شخصی دادستان، ۵. حجت الاسلام علی اصغر اصغری، ۶. شهید یوسف قناعت، ۷. محافظ شخصی دادستان
انتهای پیام/