به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، سردار سرتیپ بسیجی "بهمن کارگر" رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس و از همرزمان سردار شهید "سیدباقر طباطبایی نژاد" در مراسم گرامیداشت این شهید که شب گذشته در مسجد الزهرا(س) تهران برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد شهدای عملیات مرصاد گفت: با شهید طباطبایی نژاد بسیار مانوس بودم و خاطراتی زیادی از ایشان به یاد دارم.
وی تعامل با مردم را یکی از ویژگی های این شهید برشمرد و تصریح کرد: اوایلی که به خدمت ایشان رفته بودم و سمت جانشینیش را در منطقه 7 پذیرفته بودم ایشان به من گفت بیا به یک مجلس عروسی در کرمانشاه برویم. من گفتم که من دعوت نیستم اما او گفت که تو هم دعوتی.
سردار کارگر ادامه داد: من به همراه ایشان رفتم. در آن مجلس شهید طباطبایی نژاد با همه روبوسی و خوش وبش کرد و من خیلی رسمی سلام کردم. به او گفتم شما همه ی این ها را می شناسید؟ گفت نه. گفتم داماد را چی؟ گفت داماد را هم نمی شناسم؛ بچه ها گفتند داماد فامیل یکی از پاسدارها است و تماس گرفته بود که برویم. من نیز با شما به این مجلس آمدیم.
وی با ذکر خاطره ای دیگر به ویژگی همدلی و همزبانی شهید طباطبایی نژاد اشاره کرد و گفت: در کرمانشاه اختلافات سیاسی بین گروه ها بود. او نیز فارغ از این دعواها در جلساتشان شرکت می کرد. من نیز به همراه او می رفتم. یک بار به منزل فردی رفتیم که اکنون پدر شهید است و در سفری که چند روز پیش به کرمانشاه داشتیم من را دید و یاد آن دیدار را کرد. شهید طباطبایی نژاد در دوره ای فرمانده سپاه های سنقر و پاوه بود که مردم آنجا وی را ستایش می کردند.
سردار کارگر گفت: او صدای خوبی داشت و قرآن و دعا می خواند.
رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس صبر و بردباری را دیگر ویژگی اخلاقی این شهید دانست و خاطرنشان کرد: صبر و بردباری در او موج می زد. گاهی وقت ها برخی به او توهین می کردند اما او هیچ واکنشی نشان نمی داد و با مهربانی برخورد می کرد. به مردم فوق العاده اعتماد داشت. او با خانواده به مناطقی از پاوه و جوانرود می رفت و در مراسم های دعای کمیل در شب شرکت می کرد.
همرزم سردار شهید سیدباقر طباطبایی نژاد بیان داشت: در سال 62 ضد انقلاب بین سنقر و بیستون کمین کرده بود. ما شب های جمعه به سنقر می رفتیم. یک شب همراه با شهید داودآبادی به آنجا رفتیم که جاده مالرو بود و صبح زود به ارتفاعی در نزدیکی یک روستا رسیدیم که شب قبلش ضدانقلاب به آنجا حمله کرده بود. یک خانمی یک سینی نوشیدنی برای ما آورد. من مطمئن نبودم که بخورم اما شهید طباطبایی نژاد که آنجا بود سریع برداشت و نوشید. من شاکی شدم که چرا رعایت نکردی. گفت این خانم زحمت کشیده است و باید به اینان اعتماد داشته باشیم.
سردار کارگر اظهار داشت: شهید طباطبایی نژاد اعتماد به نفس بالایی داشت. یک وقت در منطقه 7 جلسه ای بود که همت، متوسلیان و ناصر کاظمی بودند. موقع نماز اینان به شهید بروجردی اصرار می کردند که جلو بایستاد و نمازجماعت بخواند. سیدباقر آن وقت 19 سالش بود، وارد اتاق شد و رفت جلو ایستاد و الله اکبر گفت.
وی با بیان اینکه دیگر ویژگی شهید طباطبایی نژاد مدارای با خانواده و فرزندان بود، تصریح کرد: شهید بروجردی تقسیم بندی کرده بود که فرماندهان غرب قبل از نمازجمعه سخنرانی کنند. سیدباقر قرار بود کنگاور سخنرانی کند. علی پسرش که بسیار پرجنب و جوش بود نیز به همراه خود برده بود و او را زیر تریبون گذاشته بود. در تمام مدتی که او داشت صحبت می کرد، علی پای پدرش را قلقلک می داد اما او نه تنها به روی خودش نیاورد حتی فرزندش را هم مورد سرزنش قرار نداد.
سردار کارگر با اشاره به خاطره ای دیگر بیان داشت: یک شب به همراه سردار شمس(سردار نقدی) که آن وقت فرمانده لشکر بدر بود و من معاون سردار ایزدی در قرارگاه نجف بودم به خانه سیدباقر دعوت شدیم و رفتیم. فرزندان ایشان تمام سفره را به هم ریختند و بعدش نیز رخت های خانه را به هم ریختند اما سیدباقر با فرزندانش مدارا کرد.
همرزم سردار شهید سیدباقر طباطبایی نژاد خاطرنشان کرد: در عملیات های کربلای1، 4 و 5 سردار ایزدی به سیدباقر گفت که در قرارگاه بمان با وجود اینکه خیلی دوست داشت در عملیات باشد، اما به دستور او عمل کرد.
وی ادامه داد: شهید طباطبایی نژاد اهل تکلف نبود. در خوردن و خوابیدن هیچ تکلفی نداشت و تعلقی نیز به دنیا نداشت و عاقبتش شهادت شد.
سردار کارگر در پایان خاطرنشان کرد: افتخار می کنم که با ایشان بودم و حتی دو سه ماهی نیز خانوادگی با هم زندگی کردیم. سیدباقر حقش بود که شهید شود.
انتهای پیام/