به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، «یونس نورآذر» ۲۸ شهریور سال ۱۳۳۵ در تبریز دیده به جهان گشود. وی در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در فعالیت علیه رژیم شاهنشاهی بسیار فعال بود و علاوه بر پخش اعلامیه‌های امام خمینی (ره)، در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد؛ به دنبال همین فعالیت‌ها، همراه پدر و برادرش دستگیر و زندانی شد و سه ماه را در زندان سپری کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به‌دنبال تشکیل کمیته‌های انقلاب، پدرش به فرمان شهید «قاضی طباطبایی» فرماندهی یکی از کمیته‌های مناطق تبریز را برعهده گرفت و «یونس» نیز به همراه او در آن نهاد به فعالیت پرداخت تا این‌که با آغاز جنگ تحمیلی، عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد و مسئولیت‌هایی نظیر فرماندهی گردان زرهی تیپ حضرت ابوالفضل‌العباس (ع) را عهده‌دار شد و سرانجام در ۲۴ بهمن سال ۱۳۶۴ در عملیات «والفجر ۸» به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «یونس نورآذر»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ. وَالْعَصْرِ. إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ. إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ.
حمد و سپاس بر خدای حنّان و منّان که چنین توفیقی به من ناقابل عطا فرمود و مرا به آرزوی خود رساند و مرا از یاران باوفای خمینی بزرگ و عزیز قرار داد و به ما آموخت که پیرو خدا و رسولش باشیم و ایمان آوریم.
در خدمت روح‌الله بودن توفیقی از جانب خداوند است. هرگاه دوران درخشان و پرچم‌های نمایان مهدی زهرا (عج) را دریابیم، من ذلیل و ضعیف، مطیع امر و نهی او باشم و با اطاعت، امید و انتظار مقام شهادت در رکاب حضرتش و سعادت و پیروزی در پیشگاه حضورش را داشته باشم. پس ای آقا و مولای ما و مهدی (عج) عزیز، امام بزرگوار، هرگاه مرگم فرا رسید، پیش از ظهور وجود مبارک، باز هم متوسل به درگاه رحمان الهی و پدران بزرگوارت هستم و درخواست می‌کنم که خداوند مرا در زمان ظهورت بازگرداند، تا در حضورت از اطاعت به آن مقصود عالی که دارم، نایل شوم و به انتقام کشیدن از دشمنانت، باطن قلبم را شفا دهم و دل از بیدادگران بگیرم.
ستایش مخصوص خداست که مهربان و بخشنده است. ما را به راه راست هدایت فرمود و دوستان و دشمنان خود را به ما شناساند، تا با دوستانش دوست و با دشمنانش دشمن باشیم. سلام من بر ولی خدا، فرزند اولیاء خدا، سلام بر آن کسی که خدا او را برای عزت و بزرگواری دوستانش و ذلیل و نابود کردن دشمنانش ذخیره گردانید.
بار خدایا! همان‌طور که قلب مرا به یاد خودت و خمینی مسرور ساختی، به یاد ولی خودت نیز مسرور ساز و سلاح مرا نیز برای یاری آن حضرت از نیام بیرون آور.
خدایا! انتظار ما شیعیان طولانی شد و مردم منافق، فاسق و فاجر دنیا همگی جمع شده‌اند و بر ما شماتت می‌کنند. برای ما یاری کردن یکدیگر مشکل شده، پس ای مهربان مهربانان! ولی مؤمنین! یا حنان! یا منان! یا غفور! یا کریم! یا رحیم! امام خمینی بت‌شکن نماینده بر حق ولی خودت را که برای رهبری مستضعفان یاری کردی، تا ظهور حضرت مهدی (عج) حتی کنار ایشان، از خمینی نگاه‌داری کن.
بار الهی! یا سریع‌الرضا! خدایا! جز تو کسی را نمی‌شناسم که بر گناهان و کار‌های زشتم پرده‌پوشی کند و عمل زشت مرا به کار نیک تبدیل کند، عزیزا! من در اثر نادانیم به خودم بد و ستم کردم، همیشه تو به یاد من بودی و بر من لطف داشتی و من از این بابت آسوده بودم. رحیما! چقدر بدی‌هایم را پوشاندی، چه بلا‌های سنگین که از من دور کردی! چه لغزش‌ها که از من دور کردی! خدایا بلا‌های من و گناهانم خیلی‌خیلی بزرگ است و این دنیا با ظاهر فریبنده‌اش مرا گول زده و نفسم به وسیله جنایتش عمر مرا به مسامحه گذرانده، خدایا! هنگام قضای خود ما را خوار و ذلیل نساز، وقتی که تو را ملاقات می‌کنم آن روز مرا با اعمال زشتم رسوا مکن، دل‌های ما را تا روز محشر چنان کن که همیشه به فکر و یاد تو باشیم و هرگز تو را فراموش نکنیم.
پدرم و مادرم! مرا حلال کنید و در مرگ من گریه نکنید. خدا را ثنا گویید و شکرگزار خدا باشید. امانتی به دست شما بودم که به خودش برگردانده شدم. سعی کنید حقوقم به «حساب امام» ریخته شود. مادرجان، تمام روزه‌هایم را گرفته و به کسی بدهکار نیستم. از همه دوستان و آشنایان برای من حلالیت بطلبید، از امام دور نباشید و در نماز‌ها او را دعا کنید. مادرم! به یاد تو هستم و از خدا می‌خواهم که مرگ مرا زودتر از تو برساند که طاقت دوری تو را ندارم. مادرجان! همیشه به یاد من بر امام زمان (عج) صلوات بفرست، در زیارت عاشورا یادی هم از من کن. از خدا بخواه که مرا عفو کند، چون خیلی از اعمال بدم می‌ترسم. مادرجان! مقداری پول که دارم، خرج کفن و دفن و مجلس ترحیم کنید، اگر باقی ماند به «حساب امام» بریزید. مادرجان! اگر دیدی که جنازه مرا آوردند و من سوخته و تکه‌تکه شده‌ام، دست دعا و شکر به سوی خدا بلند کن و از او بخواه که این قربانی را که در راه خدا دادی قبول کند؛ چون امانت بودم و به سوی او باید می‌رفتم.
به امید ظهور حضرت مهدی (عج) و پیروزی اسلام بر کفر جهانی و دیدار در اولین روز حساب در پیش خدا، همه شما را همیشه دعوت به خدا و رسولش و پیروی از آیین محمد (ص) می‌کنم.
انتهای پیام/
