به گزارش دفاع پرس از شیراز، استان فارس در زمینه های مختلف علمی، ادبی، هنری و ورزشی ستاره های خوشنامی دارد که متاسفانه گمنام مانده اند در حالی که آثار و هنرنمایی ها و افتخارات آنان در کشور بسیار شناخته شده تر از استان است.
آرزو مهبودی بدون اغراق یکی از این ستاره ها در حوزه داستان نویسی استان فارس است که به بهانه جشنواره مطبوعات و دفاع مقدس، مهمان نشست خبری بسیج رسانه فارس شده بود.این نویسنده موفق شیرازی با داستان (سمندر) از برگزیدگان جشنواره ادبی یوسف در حوزه دفاع مقدس شده است.
مهبودی که اولین کتابش را با عنوان "روزهای تلخ" با موضوع یک دختر افغانی که به خاطر بمباران و اشغال کشورش بی خانمان شده، سال1380 و در سن 16 سالگی منتشر کرده و اکنون فارغ التحصیل رشته کارگردانی تلویزیون و هنرهای دیجیتال است، در جمع خبرنگاران اظهار داشت: جرقه ورود جدی من به دنیای نویسندگی با سفر راهیان نور دوران دانشجویی زده شد.
روزهای تلخ به من یاد داده بودکه هنوز اول راهم و دنیای نوشتن به گستردگی یک اقیانوس است که با یک شیرجه و چند متر شنا کردن نمی توانی به اعماقش برسی. بعد از انتشار روزهای تلخ سعی کردم بیشتر بنویسم و بیشتر از آن بخوانم. یاد گرفتم از نقد شدن نترسم و خرده گیری ها عصبانی ام نکند. از سال 86با انجمن داستان نویسی حوزه هنری آشنا شدم وهمکاری هایی هم با کنگره سرداران و بنیاد شهید و بنیاد حفظ آثار داشتم وچندین کار در قالب زندگی نامه داستانی شهدا انجام دادم.اخیرا به دنبال فیلم نامه کردن اثارم هستم قصد دارم آنها را یبه صورت تصویری دربیاورم
* تعلق خاطر خاصی به داستان کوتاه «برای زهرا» دارم
این نویسنده جوان درباره آثارش توضیح داد: حدود 8جلد کتاب از سال 80تا کنون از من منتشر شده است. انتخاب بهترین اثر از میان آنها برای من سخت است، اما بین همه آثار تعلق خاطر خاصی به داستان کوتاه برای زهرا دارم. با این داستان در بخش داستان جشنواره ملی جوان ایرانی شرکت کردم و در سطح کشور مقام اول را کسب کردم.
هر یک از کتابهای "سمندر"، "حالا من گریه میکنم" و "برای زهرا" 6 داستان کوتاه دارندو توسط سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاعمقدس سپاه و بسیج استان فارس، برای رونمایی در اجلاسیه کنگره سرداران و 14600 شهید استان فارس آماده شدهاند. این داستانها را با موضوع زندگی مادر، همسر و فرزندان رزمندگان سالهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سالهای بعد از جنگ نوشتهام. 80درصداین داستانها در فاصله سالهای 86 تا 89 در جشنوارههای داستانی شرکت کردندوموفق به کسب رتبه شدند در حوزه ادبیات کودک هم کاری به نام «یاکریم دلش تنگ می شود» درکارنامه خود دارم که توسط انتشارات آسمان هشتم منتشر شد و نامزد نهایی کتاب سال93بود.
وی همچنین خبر داد:زندگی نامه شهیدان گل ارایش را با کنگره سرداران قرارداد بستم و این کار در مراحل مصاحبه است زندگی نامه شهید حاج موسی رضا زاداه هم به نام «بی قسم» اخیرا به چاپ رسید که نوشتن ان 6ماه طول کشید
*درخشش« سمندر» در جشنواره ادبی یوسف
وی خاطرنشان کرد: داستان کوتاه « سمندر» به دلیل طنز بسیار صمیمی و نگاهی مهربان و انسانی به سایر مخلوقات خداوند در فضای خشن جبهه و جنگ و پایان تاثیرگذاری که دارد برگزیده جشنواره جایزه ادبی یوسف شد. این جشنواره از معتبرترین جشنواره های ادبی کشور است و به صورت دوسالانه برگزار می شود. «یک نفر صدایم می کند » هم یک مجموعه داستان با موضوع دفاع مقدس است که اکثر داستان های ان در جشنواره های مختلف برگزیده شده است و در سال 93 بعد ار عبور یکسال و اندی از پیچ و خم های اداری در سال 93منتشر شد. .«برف های خونین» هم زندگی نامه داستانی اولین شهید سپاه استان فارس را روایت می کند و درجشنواره راهیان نور از ان تقدیر شد.
البته همه اثار من فقط در حوزه دفاع مقدس و انقلاب نبوده، مثلا رمان خانه شیاطین که سال 88توسط نشر پلیکان تهران چاپ شده و تا الان به چاپ ششم رسیده در ژانر وحشت نوشته شده و با موضوع شیطان پرستی است که خیلی هم توسط مخاطبان مورد استقبال قرار گرفته است. مهبودی تصریح کرد: تاکنون از بین این آثار تنها حوزه هنری دوبار روی کتاب های «برفهای خونین» و مجموعه داستان «سمندر» نقد برگزار کرده است. مراسم رونمایی هم فقط برای یکی از کتابهایم توسط ناشر برگزار شد که در کمال تعجب مرا دعوت نکردند و گفتند مراسم مردانه است!
* جزو جوان ترین مقام آورندگان جشنواره داستان انقلاب بودم
سال 92 در جشنواره داستان انقلاب هم شرکت کردم این جشنواره از مهمترین و حرفه ای ترین رویدادهای ادبی کشور است ونویسنده های قدری از سراسر کشور در ان شرکت می کنند.وقتی خبر دادند به مرحله نهایی راه پیدا کردم خیلی خوشحال و شگفت زده شدم. جزو جوان ترین مقام آورندگان جشنواره بودم. با رمان تیری در تاریکی در این جشنواره شرکت کردم که هم اکنون در نشررایحه هنر پارس در دست چاپ است و احتمالا تا یک ماه دیگر به بازار می رسد
*درد دل هنرمندانه: قصد هجرت دارم!
کتاب اولم که چاپ شد 16 سالم بود زندگی ام تغییر کرد .یک سری محدودیت هایی به واسطه زود نویسنده شدن برایم ایجاد شد که ناچارا زود بزرگ شدم. سال 92 تقریبا در هر ماه در یک جشنواره شرکت کردم و ومقام هم کسب کردم. در جشنواره سراسری راهیان نور به نام ره اورد سرزمین نور شرکت کردم و در هر چهار بخش هم رتبه اوردم رمان نوجوانی نوشتم به نام «به جبهه می روم » که درون مایه طنز دارد و دراین جشنواره تقدیر شد.گاهی فکر می کنم به خاطر جنسیت یا به خاطر سنم سعی می شود که در این عرصه نادیده گرفته شوم.به احتمال زیاد در اینده ای نزدیک به تهران سفر می کنم و فعالیت هایم را انجا ادامه خواهم داد.
درست است که انجا تعداد رقبا زیاد است و رقابت ها خیلی نزدیک و سخت است اما در عین حال تلاش ادمها بیشتر دیده می شود و امکان موفقیت بیشتر است اینجا پس از چاپ اثر انگار همه کار را تمام شده می دانند و نهایتا کتابها به انبار می رود و هیچ تلاشی برای معرفی و رونمایی و نقد وبررسی اثر صورت نمی گیرد. متاسفانه گاهی آثار چاپ شده حتی به کتابفروشی های شهر هم نمی رسد.چون برخی ناشران حوزه دفاع مقدس خودشان فروشگاه ندارند رابطه ای هم با فروشگاه ها ایجاد نمی کنند.حتی وقتی با دست پر از جشنواره ها بازمی گشتم هیچ خبری از متولیان استان نبود به مسئولین که انتقاد می کردیم می گفتند وقتی اثرتان مقام می اورد یک اس ام اس به ما بدهید!
خیلی ها هنوز نمی دانند که امثال من در استان وجود داریم. در استان خیلی از کسانی که باید استعداد یابی کنند و استعداد ها را ببینند و حمایت کنند غافل هستند.
انتهای پیام/