در نشست رونمایی و بررسی کتاب «یارمحمدخان سردار مشروطه» مطرح شد؛

«یارمحمدخان» یک سردار ملی بود

پروفسور امین گفت: کسانی که دست به تحقیق و پژوهش می‌زنند ویژگی‌های شخصیت یارمحمدخان را می‌توانند مورد مطالعه و تطبیق کامل با منابع قرار دهند و تشخیص دهند که او یک سردار ملی بود.
کد خبر: ۵۰۷۳۴۱
تاریخ انتشار: ۰۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۴ - 20February 2022

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، نشست معرفی و بررسی کتاب «یارمحمدخان سردار مشروطه» به همت خانه کتاب و ادبیات ایران و با همکاری خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با حضور پروفسور امین و رسول شکری‌نیا به عنوان کارشناس و محمود رضاخانی‌کرمانشاهی نویسنده اثر برگزار شد.

در ابتدای این نشست محمود رضاخانی کرمانشاهی با اشاره به اینکه در بسیاری از جنگ‌های پدیدار شده در هر نقطه‌ای از جهان نشان داده شده است که آسیب و خسارت جنگ‌های رودررو به مراتب کمتر از جنگی است که با ترفند و حیله پشت پرده به دست عوامل نفوذی فقط از کشتار افراد محبوب ملت شکل گرفته است، اظهار داشت: برای یارمحمدخان دردناک و رنج‌آور بود که نخست یاران و رزمندگان فدایی ملت و مشروطه‌خواه را کشتند؛ آن‌گاه که یکه و تنها می‌شود وجود پاک منشانه‌اش در خطر حیله‌گران دودوزه‌باز و وطن‌فروشان قرار گرفت. سرآمد دشمنانش هم از قشر سلطنه‌ها، دوله‌ها و تمامی چاپلوسان نوکر صفتی بود که خدمتگزار به دربار شاه قاجار و دولت دست نشانده و اعضای 36 نفره شورای سلطنت بودند و همه این عناصر با هدف خدمت چاپلوسانه‌شان به روس و انگلیس در ظاهر بسیار ریاکارانه خود را دوستدار و حامی ملت نشان می‌دادند، این همان شگردی بود که انگلیس انتظار وقوعش را داشت و دیدیم که چه آسان توانست اقدام به غارت نفت کند.

وی افزود: چند سالی بود که ناخوشی ویژه‌ای گریبانگیرم شد، جناب آقای غلامرضا نوری علاء (مدیرمسئول روزنامه نقد حال) به من پیشنهاد نوشتن خلاصه‌ای از مبارزات یارمحمدخان را دادند. بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که این امر نیاز به شرح و توضیح مفصل دارد و خلاصه‌نویسی پاسخگو و معرف شخصیت او نمی‌شود؛ از این رو که حقیقت مبارزات این دلاور مرد کرمانشاهی که از پیش در تاریخ ثبت شده بود و حقیقت مبارزات و دیدگاهش که برای احیای حق ملت و برقراری اجرای قوانین مشروطه و گشایش درب بسته شده مجلس و انتخاب نمایندگان راستین ملت که باید با اقتدار به شاه و ستمگران بقبولاند که سرجایشان بنشینند پنهان و کتمان شده بود؛ همچنین غارتگران با همدستی دولت و وطن‌فروشان ضمن بهره‌گرفتن از وجود سردار یارمحمدخان کرمانشاهی به سود خودشان دشواری‌هایی سر راه مبارزاتش هموار کردند. لذا به دنبال بهانه‌ای بودم که بشود حقیقت سرنوشت مبارزاتش را به دنبال تحقیقاتی که به سرانجام رسانده و به گونه‌ای که در اندیشه‌ام ویراستاری کرده بودم، بنگارم.

این نویسنده همچنین عنوان کرد: تداوم ناخوشی منجر به عمل جراحی شد؛ دردی بود از راه رسیده که نگارش این اثر را به تاخیر انداخت اما به هر شکل ممکن پایان یافت و بسیار خوشحالم که شخصیت سردار یارمحمدخان مشروطه‌خواه را آن‌گونه که بود در کتابی نوشتم و تحت کنترل و نظارت مسئولان ذی‌ربط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اجازه چاپ گرفت. امیدوارم به دنبال نوشته‌های قبلی، حاصل این کتاب هم خدمتی شده باشد به ملت شریف و مبارز ایران به ویژه اهل مطالعه تاریخ معاصر.

رضاخانی کرمانشاهی در پایان سخنانش گفت: از مسئولان نظارت بر پخش کتاب عاجزانه تقاضا دارم در زمینه حمایت از نویسندگان به ویژه مردم اهل مطالعه کتاب _با احترام به توان خرید و بضاعت علاقه‌مندانِ کتاب‌خوان_ قاطعانه و پر قدرت به نفوذ مافیای پخش کتاب (راه و روشی که فعلا دنبال می‌شود) پایان بدهند. باشد برای همیشه در کشورمان که پخش کتاب و رساندن آن به دست اهل مطالعه، تحت کنترل گروهی خدمتگزارتر از تمامی خدمتگزاران راستین به ملت قرار بگیرد. با این تحول و عمل به آن راه و پیش‌برد بخشی از فرهنگ رفتار اجتماعی که شان ملت مسلمان ایران است دسترسی آسان به کتاب هموار می‌شود. توسعه و تاثیر سیاست کتابخوانی در ساختار رفتار و نگاه‌های پسندیده و همچنین بیشتر آگاه شدن از هر دانشی می‌تواند آموزشی بدون حضور معلم از تاریخ کشورمان به ویژه در رفتار جوانان و آیندگان باشد.

پروفسور سیدحسن امین در پاسخ به این پرسش که نگاه برخی تاریخ‌نگاران به غلوآمیز بودن روایت یارمحمدخان کرمانشاهی چیست؟ اظهار کرد: من در مقدمه کتاب نوشتم بزرگان کوه مانند از دور کوچکند اما هر چه شما بیشتر به آنها نزدیک می‌شوید بزرگی آنها بیشتر آشکار می‌شود. کسانی که دست به تحقیق و پژوهش می‌زنند ویژگی‌های شخصیت یارمحمدخان را می‌توانند مورد مطالعه و تطبیق کامل با منابع قرار دهند و تشخیص دهند که او یک سردار ملی بود.

وی افزود: من در همان مقدمه اشاره کردم که لازم نیست کسی فرصت برای به فعلیت رساندن استعداد و توانمندی‌های خودش را پیدا کند، اما استعداد ذاتی به حالت خودی خود نشان دهنده شخصیت اوست. بعد استناد به موضوعی کردم که دکتر قاسم غنی در مجلد نخست یادداشت‌هایش از دوران زندگی خودش و اقوامش می‌نویسد و از شخصیتی یاد می‌کند که هیچ کسی در زیر این سقف اسمش را نشنیده است! آن شخص، آقا میرزا محمود عربشاهی است که شخصیت والایی داشت و هر کسی این شخصیت را نمی‌شناخت؛ او در وقایع مشروطه در سبزوار ایفای نقش کرد.

این مولف و پژوهشگر اظهار کرد: امروز به واسطه برخی اسناد و نامه‌ها که از جمله به کتابخانه آستان قدس رضوی اهدا شده است، محققان و تاریخ‌نگاران دریافتند اسناد و نامه‌هایی از میرزا محمود عربشاهی که در کتابی نامش نیامده است به جا مانده که به وزیر عدلیه مشروطه نامه نوشته است و گفته ما انقلاب مشروطه کردیم تا آقا و نوکر برابر باشند. بنابراین فردی که در محدوده جغرافیایی سبزوار نقشی ایفا کرده و ردی از خود به جای گذاشته، نامش در کتابی برده نشده است!

پروفسور امین در پایان سخنان خود گفت: اگر می‌گویم استعداد یارمحمدخان کرمانشاهی در حد بابک خرمدین، ستارخان و باقرخان و دیگر سرداران مشروطیت است، این دلیل وجود دارد که اگر فرصت پیدا می‌کرد و به قتل نمی‌رسید، همچنان که وقتی در راه رفتن به تهران خبر به توپ بستن مجلس را در قم می‌شنود به یاری ستارخان می‌شتابد و در زمان فتح تهران در کنار ستارخان قرار دارد و به او نصیحت می‌کند که شما به تهران نروید، اما هنگامی که ستارخان حرفش را گوش نمی‌دهد و به تهران می‌رود، در تهران به او می‌گویند باید خلع سلاح بشوی!

در پایان نشست معرفی و بررسی کتاب «یارمحمدخان سردار مشروطه» رسول شکری‌نیا بیان کرد: من کتاب «تگرگ» نوشته محمود رضاخانی را خواندم و به جان و دلم نشست. برای همین توصیه می‌کنم کسانی که کتاب «تگرگ» را نخواندند، حتما بخوانند. با این حال شاید من نتوانم درباره کتاب آن‌چنان که باید حق مطلب را ادا کنم چون من تاریخ ‌خوان هستم نه تاریخ‌دان اما با این وجود می‌گویم ما مردم کرمانشاه مردم مظلوم و قانعی هستیم و عادت داریم که بزرگانمان را به نام جای دیگری مصادره می‌کنند و می‌برند!

وی افزود: ما خیلی از بزرگان را می‌شناسیم که در شهر و دیارمان بودند و هستند و اکنون برخی از آنها حضور دارند و آنها را در کشور و دنیا می‌شناسند اما نه به نام کرمانشاه و به نام ایران که افتخار ماست. در این میان باید سوال پرسید یارمحمدخان کیست؟ کجا بوده؟ بزرگی که نه تنها کم از ستارخان و باقرخان نداشته بلکه به کمک آنها رفته بود و در برخی جاها ناجی آنها بوده اما در تاریخ نامش پیدا نیست و مظلومیتش در این است که در شهر و دیار خودش هم افراد زیادی او را نمی‌شناسند.

انتهای پیام/121

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار