دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

درخشش نوجوان ۱۳ ساله لندی در جهاد سازندگی دفاع مقدس

«محمدجان محمدی لندی» ۱۳ ساله بود که به جبهه رفت و به عنوان جهادگر پشت بلدوزر‌های خاکریززن نشست.
کد خبر: ۵۱۱۸۵۴
تاریخ انتشار: ۰۱ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۵ - 21March 2022

از تبار «لندی»‌های قهرمان پرور/ محمدجان ۱۳ ساله، جهادگر دوران خود بودبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، نام «علی لندی» گره خورده به فداکاری و ایثار مردان کوچکی که هر بخش از تاریخ این کشور را ورق بزنیم با نمونه‌های آن رو به رو می‌شویم، از روز‌های دفاع مقدسی که نوجوانان کم سن و سال با اصرار و تلاش خود و عزم و ایمانی مثال نزدنی پا به میدان جهاد می‌گذاشتند تا امروز که نمونه‌های آن را در نوجوانانی، چون علی لندی می‌توان دید که با شجاعت به دل میدان آتش می‌زنند تا جان هموطن خود را نجات دهند.

«محمدجان» هم همچون علی سن و سال زیادی نداشت، ۱۳ ساله بود که عزم رفتن به جبهه کرد، برای همین به عضویت جهاد سازندگی درآمد و بعد از گذراندن دوره آموزشی کار با بولدوزر راهی جبهه شد. آنقدر کوچک بود که پاهایش به پدال و ترمز نمی‌رسید و گاهی وقت‌ها مجبور بود به طور ایستاده رانندگی کند، او بار‌ها در جبهه مجروح شد، اما هیچ وقت به پدر و مادرش نمی‌گفت هرگاه برای چند روزی به مرخصی می‌رفت، پدر را در کشاورزی کمک می‌کرد. «محمدجان محمدی لندی»، مبارزه با ظلم را از زمانی که ۹ ساله بود و در راهپیمایی مردم علیه رژیم پهلوی شرکت می‌کرد آغاز کرد. با وجود سن کم از بینش عمیقی برخوردار بود. مثل علی قهرمان اهل یکی از روستا‌های توابع شهرستان ایذه بود و تحصیلات ابتدایی را در روستا و پنجم را در شهر به پایان رساند.

همرزم شهید درباره شهادت محمدجان تعریف کرده است: وقتی برای آموزش لودر رفته بود، مربی آموزشی به او گفته بود کوچک هستی، قدت کوتاه است و پایت به پدال گاز و ترمز نمی‌رسد. اما شهید اصرار داشت که می‌تواند راننده دستگاه سنگین باشد و آموزش دید. همچنان که مربی گفته بود واقعا پای شهید محمدی به پدال گاز نمی‌رسید. بلند می‌شد و سرپا رانندگی می‌کرد که به همین شکل در عملیات والفجر ۸ مجروح شد. هم سنگرش شهید نادری او را ۲ کیلومتر به دوش کشید تا از آتش سنگین و پرحجم دشمن به آمبولانس برساند، اما هنوز به آن سمت رودخانه اروند نرسیده بودند، که شهید شد.

زمانی که محمدجان به شهادت رسید روزنامه اطلاعات در یک از شماره‌های خود به شرح حماسه آفرینی این نوجوان جهادگر پرداخت و نوشت: یک نوجوان جهادی با انجام یک عمل متهورانه، یکی از زیباترین حماسه‌های تاریخ جنگ را با خون خود رقم زد. این نوجوان جهادی که «محمدجان محمدی» نام داشت و از اهالی روستای ایذه بود، در جریان عملیات والفجر ۸ در حالی که چندین ترکش و گلوله دشمن به بدن مطهر او اصابت کرده بود در برابر دیدگان متحیر قوای بعثی عراق برای ایجاد یک پناهگاه اقدام به احداث یک خاکریز کرد؛ بنابراین گزارش، نیرو‌های اسلام پس از استقرار در جاده فاو -- بصره در یکی از خطوط تماس برای جلوگیری از پیشروی احتمالی تانک‌های دشمن، اقدام به ایجاد خاکریز کردند که شدت آتش توپخانه و گلوله‌های مستقیم دشمن، امکان تکمیل خاکریز را سلب کرده بود؛ در این لحظه، شهید محمد جان محمدی هدایت یک بولدوزر را به عهده گرفت و در برابر چشمان متحیر مزدوران بعثی که با پرتاب انواع گلوله می‌کوشیدند مانع کار بلدوزر جهت ایجاد خاکریز شونده عملیات تکمیل خاکریز را به عهده گرفت و در آخرین لحظاتی که خاکریز در حال تکمیل شدن بود به شهادت رسید شاهدان عینی که تحت تأثیر حرکت حماسه آفرینی این نوجوان بودند می‌گویند در حالی که چندین ترکش و گلوله به بدن وی اصابت کرده بود، همچنان به هدایت بلدوزر و احداث خاکریز مشغول بود. سرانجام براثر شدت جراحات در پشت فرمان بولدوزر جان به جان آفرین تسلیم کرد و با شهادت خود حماسه جدیدی در تاریخ جنگ تحمیلی خلق کرد.

برادر شهید تعریف می‌کند: بهترین خاطره‌ای که از برادر شهیدم دارم این است که یک بار من و شهید و پسر یتیمی با موتور به روستا می‌رفتیم. بین راه پاکت چای که متعلق به آن بچه یتیم بود پاره شده برادرم برگشت و با پول خودش یک پاکت جای دیگری برای آن بچه خرید.

انتهای پیام/ ۱۴۱

نظر شما
پربیننده ها