«عبدالحسین مساحی» امدادگر هلال احمر و پیشکسوت دفاع مقدس استان کرمانشاه در گفت وگو با خبرنگار دفاعپرس در خصوص بمباران پناهگاه پارک شیرین کرمانشاه در ۲۶ اسفند ۱۳۶۶ اظهار داشت: مردم خودشان را برای نوروز آماده میکردند و منتظر رسیدن سال نو بودند. توی اتاق کارم نشسته بودم که ناگهان صدای آژیر قرمز به صدا درآمد، متوجه شدیم که پناهگاه بمباران شده و سریع نیروهای امدادگر خودمان را به آنجا رساندیم.
وی ادامه داد: پناهگاه یک هواکش داشت که از همانجا بمباران شده بود درهایش بسته شده و تعداد جمعیت زیادی در آنجا بودند. آوارها خروجی و ورودی پناهگاه را مسدود کرده بود وضعیت بسیار اسفناک بود، جمعیت زیادی برای کمک به سمت پناهگاه میآمدند.
مساحی افزود: امدادگران و تمامی افرادی که به جابجایی آوار کمک میکردند، تحت تاثیر قرار گرفته بودند. من و آقای زمردیان سعی میکردیم به همکاران روحیه بدهیم.
امدادگر و پیشکسوت دفاع مقدس بیان داشت: یک گروه ۱۲ نفره انتخاب کردیم که پیکر شهدا را جمع کنند و آقای حکمی مسئولیت این کار را برعهده گرفت و بعد از یک ساعت تلاش معلوم شد که فایدهای ندارد و باید با دستگاه قیچی میلگردها را از هم جدا کنیم تا بتوانیم پیکرهای شهدا را از آن جدا کنیم، عدهای مجروح شده و عدهای هم دچار موج گرفتگی شده بودند به سختی و با زحمت فراوان آنها را برداشتیم. مجروحین و شهدا را جابجا کردیم سوختگی مجروحین خیلی زیاد بود، زن و بچههای بیگناه در پناهگاه بی پناه پیکرهایشان تکه تکه و سوخته شده بود.
مساحی گفت: اتوبوسی آماده کردیم و مجروحین را به بیمارستان طالقانی منتقل کردیم آقای زمردیان هم مثل همیشه مانند یک امدادگر واقعی در صحنه حضور داشت و پا به پای بچّهها کار میکرد، همیشه می گفت: «یک امدادگر واقعی باید همیشه در صحنه حضور پیدا کنند، امدادگر، مدیر و کارمند و داوطلب نمیشناسد.» عدهای از مجروحین را به بیمارستانهای سطح شهر از جمله طالقانی و عدهای را هم به ورزشگاه آزادی که محلی برای رسیدگی به مجروحین در آنجا ایجاد شده بود، انتقال دادیم. تمام شهر بسیج شده بودند و هر گروهی هر کاری که از دستش برمیآمد انجام میداد، از همه غم انگیزتر تنگهای ماهی شکسته و سبزههایی بود که با خون آغشته شده بود.
وی گفت: آواربرداری و انتقال مجروحین ساعتها طول کشید. حدود ساعت سه نیمه شب به اداره برگشتیم. همه خسته و بی حال گوشهای افتاده بودند و بعد از چند دقیقه خوابشان برد. وضعیت امدادگران را در سایر نقاط شهر بررسی کردیم، آنها هم خسته بودند، بمباران پناهگاه شیرین یکی از غم انگیزترین حوادثی بود که ما در طول تاریخ جنگ تحمیلی در بحث بمبارانهای شهری با آن مواجه بودیم که واقعاً به لحاظ روحی همه تحت تاثیر قرار گرفتند.
در حادثه بمباران پارک شیرین شهر کرمانشاه در ۲۶ اسفندماه سال ۶۶ بیش از ۳۰۰ نفر از جمله زنان و کودکان مجروح و یا شهید شدند که عمق شدت این حادثه بعد از سالها هنوز از حافظه تاریخی مردم کرمانشاه پاک نشده است.
انتهای پیام/