به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، زهرا کربلایی خواهر مبارز شهید ابراهیم کربلائی بابائی از روزهای مبارزات با رژیم ستم شاهی و همچنین چگونگی آشنائی با امام و انقلاب اسلامی خاطره ای را نقل می کند که در ادامه میآید:
هر روز غروب به خانه ی ما می آمد و از احوالم جویا می شد، آن روزکت اش را پوشید و خداحافظی کرد ، ناگهان از جیب اش چیزی به زمین افتاد !
برای پوشین کفش هایش به بیرون از اتاق رفته بود که با صدای بلند گفتم: داداش ! یک چیز از جیب لباس ات افتاد .
آن را برداشتم و باز کردم: عکس امام (ره) بود . گفتم: ابراهیم این عکس چیست؟ در جیب تو چه میکند؟
با صدائی آرام گفت: برو داخل تا برایت توضیح دهم
به اتاق بازگشتیم: در را بست و آهسته گفت: این بیانیه ی امام است :آن را بخوان!
سپس دست در جیب اش برد : نواری از آن بیرون آورد و به من داد.
این هم سخنان اش ! نوار را گوش کن :فردا غروب که به اینجا آمدم آن را از تو پس می گیرم .
روز بعد وقتی نزد من آمد به او گفتم : داداش ! می شود بازهم نوار و اعلامیه های امام را برایم بیاوری؟
از آن روز به بعد باکمک برادر نوار و اعلامیه های امام را بین مردم پخش می کردیم..
منبع: رزمندگان شمال