به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، به مناسبت سالگرد عملیات حمله هوایی به پایگاههای هوایی الولید یا نیمه فروردین سال ۱۳۶۰، یادآوری مجاهدتها و ایثارگریهای تاریخ زرین هشت ساله دفاع مقدس، بازگوکننده مجد و عظمت و غرور ملی ایران اسلامی است. نیروی هوایی، در هر کشوری، دارای یک سری ماموریتهای استراتژیکی و تاکتیکی است که به دلیل همین اهداف و مأموریتهای تعیین شده، از ویژگیهای منحصر به فردی، همچون گسترش شعاع عملیاتی، تحرک و واکنش سریع، قدرت آتش مؤثر، اجرای عملیات توأم با فریب و انهدام و توان اجرای سناریوی نبرد در آسمان درعرصههای دفاع و امور نظامی برخوردار است.
نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز از این ویژگیهای بارز مستثنی نبوده و به شهادت تاریخ، طی سالهای پر شکوه دفاع مقدس، لیاقت و شایستگی خود را در حفظ حاکمیت نظام و اعمال اقتدار و برتری هوایی بر حریم هوایی کشور عراق را به اثبات رسانده است.
مأموریتهای تاکتیکی نیروی هوایی ارتش در دوران دفاع مقدس شامل انهدام نیروی هوایی دشمن، تهیه آتش پشتیبانی هوایی جهت نیروهای رزمنده زمینی، جمع آوری اطلاعات الکترونیکی و عکس برداری هوایی و تامین آسمان منطقه عملیات و دفاع موشکی صحنه نبرد و ... بود.
مأموریتهای استراتژیک نیروی هوایی ارتش در دوران دفاع مقدس شامل مأموریتهای میشد که ماشین جنگی دشمن را متوقف و یا دچار اختلال میکرد و پشتیبانی دشمن از نیروهای سطحی خودش را با مشکل روبرو میساخت مانند انهدام پایگاههای هوایی نظامی که باعث انهدام هواپیماها و کاهش سورتی پرواز هواپیماهای دشمن میشد، انهدام پالایشگاههای دشمن که از تولید فرآوردههای نفتی مانند سوخت هواپیماها، روغنهای هیدرولیک، سوخت تانکها و نفربرها و خودروها و ادوات مهندسی رزمیاش کاسته میشد، انهدام تلمبهخانهها که باعث میشد مراکز تولید ارز و دلار و اقتصاد دشمن تضعیف شده، جبهه و توان نظامی آنها نیز به شدت تحت تأثیر قرار گیرد.
در این مطلب قصد داریم اشاره مختصری به یکی از بی نظیرترین و بزرگترین عملیاتهای هوایی جهان و یکی از مأموریتها و عملیاتهای استراتژیک نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در زمینه انهدام مجموعه پایگاههای هوایی نظامی رژیم بعثی صدام موسوم به «الولید یا H-۳» داشته باشیم.
عوامل و سرویسهای اطلاعاتی و مبادی ذیربط که مسئول جمعآوری اطلاعات از فعل و انفعالات نیروی هوایی دشمن بودند، درمییابند که رژیم بعثی صدام به علت برتری جنگهای هوایی ایران در شش ماهه اول جنگ، تعداد زیادی از انواع هواپیما، بالگرد و سیستمهای راداری راهبردی و استراتژیک و ذیقیمت خود را، برای در امان ماندن از حملات بیامان و شدید نیروی هوایی ایران از پایگاه و مناطق دیگر جمع آوری کرده و به مجموعه پایگاههای هوایی الولید یا H-۳ که چند هزار کیلومتر از پایگاههای نظامی ایران فاصله داشت و تقریبا دور از دسترس ایران و واقع در مرزهای غربی عراق و مجاور کشور اردن بود، انتقال داده است.
این اطلاعات ذیقیمت بعنوان یک هدف با ارزش برای انهدام، توجه مسئولان امر را به خود جلب کرد. گروه طرحهای عملیاتی نیروی هوایی دست به کار شد و با انتخاب بهترین افسران با تجربه و با استعداد و متعهد شروع به بررسی و تجزیه و تحلیل راهکارهای موجود پرداختند، که در این راستا جناب سرهنگ ایزدستا، هوشیار و قیدیان در آن نقش عمدهای را ایفا کردند.
عبور جنگندههای ایرانی از عرض کشور عراق و رسیدن به دورترین نقطهی خاک این کشور مسئلهای نبود که از چشم رادارهای عراقی پنهان بماند. با توجه به این مسائل احتمال یک حملهی غافلگیرانه از طرف ایران برای دشمن منتفی و غیرممکن انگاشته میشد. اما افسران نیروی هوایی ایران باور دیگری داشتند. خلبانان ایرانی مصمم بودند تا این عملیات را به هر طریق ممکن به انجام رسانند.
فاصله هدف حدود سه برابر حداکثر بُرد هواپیماهای شکاری بمبافکن ایرانی بود که بتوان به راحتی اهداف را بمباران کرد و به سلامت و امنیت به پایگاه خودی بازگشت. به همین علت برای گروه طراحان این عملیات کار بسیار دشواری بود که این طرح شگفت انگیز و فوق العاده را پیادهسازی و اجرا کنند؛ لذا در اولین گام اجرای ماموریت به یک طراحی دقیق و منسجم و بی نظیر و بی عیب و نقص نیاز بود؛ لذا چندین طرح پیاده شد و تمرینات دقیق صورت گرفت، تا اینکه در سومین مرحله طرح قابلیت اجرایی آن محرز گردید.
پس از طراحی و بررسیهای لازم و کسب آمادگیهای اولیه گروه طرحریز عملیات در معاونت عملیات نیروی هوایی تاریخ انجام ماموریت ۱۵ فروردین ماه ۱۳۶۰ تعیین کردند. در طرح این عملیات مقرر شد عملیات در ارتفاع پایین و خارج از دید رادار دشمن و به موازات مرزهای عراق با ترکیه و سوریه انجام گیرد وانواع هواپیماهای شکاری ـ بمب افکن، شکاری ـ رهگیر، پست فرماندهی پرنده و هواپیمای سوخترسان حضور داشته باشند؛ و همزمان چندین عملیات تاکتیکی و بمباران ایذایی و نفوذی توسط هواپیماهای «F-۵» با اهدافی مشخص جهت جلب توجه دشمن، همزمان با عملیات اصلی به اجرا درآید. پایگاه همدان نقش اصلی را در این عملیات بر عهده داشت و ۱۰ فروند هواپیمای «F-۴» (هشت فروند اصلی و دو فروند رزرو) را با حداکثر مهمات آماده عملیات کرد. فرماندهی پایگاه همدان از چندین روز قبل سورتیهای پروازی پایگاه را به قدری افزایش داد که در روز موعود اگر تعداد زیادی هواپیما از این پایگاه به پرواز درآیند دشمن را زیاد حساس نکند؛ و همچنین در طول این مدت تعدادی عملیات بمباران هوایی مستقل و پشتیبانی از نیروهای رزمنده سطحی انجام داد تا برای دشمن، نقش فریب از عملیات اصلی را ایفا کند.
در این عملیات میبایست با چهارنوبت سوختگیری هوایی، دو مرحله در داخل خاک ایران و بر فراز دریاچه ارومیه (یک مرحله قبل از خروج جنگندهها از مرز ایران و یک مرحله بعد از انجام عملیات) و دو مرحله در ارتفاعات نوار مرزی عراق با کشور سوریه (یک مرحله قبل از رسیدن به هدف و یک مرحله پس از اجرای عملیات) انجام شود.
طبق برنامه، ساعت پنج بامداد روز ۱۵ فروردین ماه ۱۳۶۰ چند دستگاه اتومبیل خلبانان شرکت کننده در این عملیات را به پست فرماندهی پایگاه سوم میرسانند. تا این لحظه هنوز هیچکدام از خلبانان شرکت کننده اطلاعی از نوع و محل مأموریت ندارند. لیدر اصلی دسته پروازی در یک توجیه کلی نحوه مأموریت برون مرزی و وضعیت پدافندی دشمن تذکرات و نکات لازم و تمام جزئیات مأموریت را به دقت و وسواس کامل به آگاهی خلبانان میرساند و این مأموریت را به صورت دو دسته سه تایی و یک دسته دوتایی «F-۴» ابلاغ مینماید. پرواز در ارتفاع کم، مسافت بسیار طولانی مرزهای شرقی و شمالی کشور عراق را پشت سر گذاشته و پس از نفوذ به عمق خاک این کشور خودرا به مرزهای غربی عراق با اردن رسانیده در فاصله ۹۰ مایلی هدف سوختگیری دوم خود را انجام داده و در یک عملیات غافلگیرانه بایورش به اهداف از پیش تعیینشده (مجموعه پایگاههای هوایی الولید) آنها را منهدم کرده و پس از آن مجددا سوختگیریسوم را در مرزهای مشترک عراق و سوریه انجام داده به فضای کشور خود بازگردند و سوخت گیری چهارم را در بالای دریاچه ارومیه انجام دهند.
در طول یک ساعت و ربع قبل از عملیات، خلبانان هر جنگنده محاسبات مربوط به طی مسیر، وضعیت سوخت و نحوه سوختگیری در موقعیتهای مختلف و مسلح کردن مهمات و... مرور میکنند. توجیه پرواز انجام میگیرد و ملزومات پروازهای عملیاتی برون مرزی در اختبار هر خلبان قرار میگیرد (دینار عراقی و دلار) تا اگراحیاناً در خاک دشمن دچار شرایط اضطراری شده و هواپیما را ترک کردند، بتوانند در صورت امکان حوایج اولیه خود را بر طرف کرده و خود را نجات دهند.
چند روز قبل از عملیات طبق یک برنامه حساب شده دو فروند هواپیمای «بوئینگ- ۷۴۷» که قرار بود نقش سوخترسان را در مرحله دوم و سوم داشته باشند به فرودگاه دمشق سوریه اعزام میشوند؛ و باید در روز موعود به بهانه اشکال فنیکه مسیرش را گم کرده و در حال مسیریابی مجدد است، از مسیر بین المللی خارج میشدند و به محل مورد نظر رفته سوخترسانی را انجام داده دوباره وارد مسیر بین المللی میشدند.
برای پوشش هوایی منطقه غرب چند فروند هواپیمای «F-۵» از پایگاه همدان یک ساعت و نیم قبل از طلوع آفتاب به پرواز در میآیند و یک فروند هواپیمای «F-۵» دیگر نیز قبل از طلوع آفتاب و شروع عملیات به جهت بررسی دقیق و اطمینان از وضعیت آب و هوای منطقه سوختگیری اولیه به دریاچه ارومیه اعزام و گزارش وضعیت آب و هوای خوب را به رمز مخابره میکند. دو فروند هواپیمای سوخترسان از پایگاه مهرآباد جهت سوخترسانی در اولین ساعت روز عملیات به جنوب دریاپه ارومیه پرواز میکنند؛ و هواپیماهای شکاری «F-۵» و «F-۱۴» مسئولیت حفاظت و سلامت پروازها در زمان سوخت گیری را بر عهده داشتند.
حدود ساعت ۶:۳۰ صبح ۱۰ فروند هواپیمای «F-۴» با حداکثر مهمات باند پایگاه سوم همدان را ترک و به طرف دریاچه ارومیه پرواز میکنند، در ارتفاع پست با دوفروند تانکر سوخت رسان «بوئینگ-۷۰۷» برخورد کردند و اولین مرحله سوختگیری با موفقیت کامل بعد از گذشت ۲۰ دقیقه انجام میشود. سپس فانتومها به سمت مرز پرواز میکنند. بعد از سوختگیری کامل تمام جنگندهها، به دو فروند هواپیمای سوخترسان «بوئینگ ۷۴۷» مستقر در سوریه اعلام میگردد که مجوز پرواز خود را از فرودگاه دمشق بگیرند و برابر برنامه به سوی شمال شرق سوریه پرواز کنند.
دو دسته چهار فروندی «F-۴» از مرز ایران خارج میگردند و در نقطه مرزی در شمال شرق سوریه با عراق مرحله دوم سوختگیری با موفقیت به اجرا در میآید و هواپیماها به سوی اهداف ادامه مسیر میدهند. چندین بار فانتومهای ایرانی در سیستم پدافندی و رادارهای عراقی و ترکیهای ظاهر میشوند، به یاری و کمک خداوند، عراقیها تصور میکنند هواپیماها متعلق به نیروی هوایی ترکیه است که مشغول گشتزنی در طول مرزهایشان هستند. این اشتباهی بود که کنترلهای پدافند هوایی ترکیه نیز مرتکب شدند. گرچه همزمان هواپیماهای دیگر ایرانی مناطقی را در عمق خاک عراق مورد حمله شدید و گسترده قرار دادند.
در این مرحله یک دسته سه فروندی از هواپیماهای «F-۵» از پایگاه دوم تبریز پالایشگاه کرکوک و چند نقطه دیگر را، دقایقی قبل از بمباران سه پایگاه «H-۳»، به شدت بمباران میکنند تا پدافند دشمن و یگان هوایی او را متوجه خود کنند تا سوختگیری سوم «F-۴ ها» انجام گیرد. پایگاههای «هوایی الولید یا H-۳» که به هیچ عنوان آمادگی و انتظار حمله ایرانیها را نداشتند و مشغول امور عادی و روزانه بودند به شدت بمباران میشود و فانتوم به سلامت دوباره از تانکرهای سوخترسان «بوئینگ- ۷۴۷» در مرز سوریه و عراق (قسمت غربی خاک عراق) سوخت دریافت کرده و با آخرین سرعت از ارتفاعات مرزی عراق با سوریه و ترکیه وارد خاک ایران میشوند.
دشمن لحظاتی بعد از این ضربه مهلک، اصلا فکر نمیکرد که حمله از طرف ایرانیها صورت گرفته باشد و احتمال میداد از طرف اسرائیل حمله انجام شده است. پس از مسجل شدن عملیات از طرف ایران، بی درنگ تعداد زیادی هواپیمای شکاری رهگیر خود را به پرواز در میآورد تا شاید بتواند فانتومهای ایرانی را رهگیری و سرنگون کند و به هرترتیبی که شده اجازه بازگشت به هواپیماهای فانتوم ندهد.
درحالی که هواپیماهای فانتوم به مرز نزدیک میشدند، هواپیماهای «F-۵» و «F-۱۴» خودی در حوالی مرز در انتظار تماس فانتومها بودند تا به کمک آنها بشتابند. با نزدیک شدن فانتومها به مرز، حمله هوایی دیگری در مرزهای مشترک انجام شد تا فانتومها بتوانند به سلامت و امنیت وارد خاک ایران شوند. فانتومها مرحله چهارم سوختگیری هوایی را در دریاچه ارومیه انجام میدهند و به سلامت در باند پایگاه سوم شکاری به زمین مینشینند.
حدود ۱۳ فروند هواپیماهای شکاری رهگیر «F-۱۴» با مأموریت پوشش هوایی، و جلوگیری از تک احتمالی و یا پیش دستی نیروی هوایی دشمن از شب قبل از عملیات تا آخر شب نیمه فروردین سال ۶۰ پاسداری از کلیه نقاط کشور و منطقه غرب را بر عهده داشتند. در این عملیات ۴۸ فروند انواع هواپیماهای شکاری ـ بمب افکن راهبردی و استراتژیک دشمن منهدم و یا آسیب جدی دید. چندین سیستم راداری و تعدادی آشیانه بزرگ و پناهگاه بتونی هواپیما بطور کامل منهدم شد. بعد از این عملیات غرورآفرین، فرمانده پدافندهوایی عراق از سوی صدام برکنار شد؛ و بعدا اعدام شد.
این عملیات تاثیر بسزایی درروحیه رزمندگان اسلام داشت، به طوری که چند ماه بعد عملیات موفق "ثامنالائمه" انجام شد و در پی آن نیز عملیات موفق «طریقالقدس» و «بیتالمقدس» با موفقیت کامل و بازهم با پشتیبانی مناسب نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، انجام شد.
با توجه به این که در طول دوران هشت ساله دفاع مقدس و بعد از آن، آمریکائیها هیچ گونه قطعه یدکی از هواپیماهای جنگی را در اختیار ایران قرار ندادند، میتوان عملیات حمله به «H-۳» را یکی از بزرگترین وقاطعترین عملیات هوایی جهان قلمداد کرد که خلبانان دلیر، شجاع و بی باک ایرانی توانستند با چیزی حدود پنج ساعت پرواز، چهار بار سوختگیری هوایی و طی مسافتی بالغ بر یک هزار کیلومتر در سکوت مطلق هوایی، حماسهای خلق کنند، که نه تنها سردمداران رژیم بعثی صدام و همپیمانان منطقهای او، بلکه هیچ یک ازکارشناسان غربی هم فکر آن را نمیکردند.
این عملیات از نظر تعداد هواپیماهای شرکت کننده در آن که در حدود ۲۵ فروند از انواع هواپیما همزمان درگیر این عملیات بودند از منحصر بهفردترین نبردهای هوایی جهان پس از جنگ جهانی دوم بشمار میرود. به این ترتیب این عملیات که یک کار بزرگ تیمی بود و کلیه متخصصین خلبانی، فنی نیروی هوایی ارتش در آن سهم داشتند، در رده بزرگترین و موفقترین عملیاتهای نظامی جهان قرار گرفت. پس از انجام موفقیت آمیز این عملیات هوایی بزرگ قهرمان این نبرد هوایی به محضر امام (ره) شریفیاب شدند و مورد تفقد ایشان قرار گرفتند.
خوانندگان محترم جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانند به کتاب «حمله هوایی به الولید» نوشته احمد مهرنیا از انتشارات سوره مهر مراجعه کنند.
در پایان جا دارد از شهیدان سرلشکر خلبان محمود خضرایی، عباس بابائی، مصطفی اردستانی، محمد آل هاشم، عباس رضایی خسروی، محمد علی اکبرپور سرابی، ... و تمام کسانی که برای حفظ کیان و تمامیت ارضی میهن عزیزمان ایران، در اوج گمنامی و سلحشوری، بی هیج ادعایی رفتند تا پروانهوار شمع وجود خویش را در راه دفاع از ارزشهای والای انقلاب اسلامی نثار کنند، با ذکر صلوات و فاتحه یاد کنیم. روح شان شاد و راهشان پررهرو باد.
گزارش از سرهنگ ستاد قاسم اکبری مقدم
انتهای پیام/ 112