گروه بینالملل دفاعپرس- حجتالاسلام محمد محمودی؛ در عالم سیاست هر کشوری با توجه به منافع یا تعارضاتی که ممکن است با سایر دولتها داشته باشد کشورهای دوست و دشمن را برای موجودیت خود و منافعشان تعریف میکند. در تاریخ بشریت تا گذشته نهچندان دور حکومتها برای مقابله با تهدیدات خارجی بیشتر از لحاظ سخت افزاری، جنگ افزاری و نیروی انسانی برای تامین امنیت و تمامیت خویش میکوشیدند.
اما امروزه قدرتهای استکباری روشی جدید در انحصار قدرت و جهتدهی نظم جهانی در راستای توسعهطلبی نامتعارف استعماری و غیر مشروع خویش اتخاذ کردهاند که اصلیترین ترفندشان فروپاشی نرم ملتها با ابزارهایی چون، تبلیغات گسترده رسانهای تفرقهافکنی بین ملتهای دوست و حتی اختلافافکنینژادی بین اقوام مختلف از یک ملت، سیاهنمایی در قالب پررنگ کردن معضلات و ناچیز انگاشتن پیشرفتها و غیره... میباشد.
به همین دلایل روشن است که هیچگاه در سیاستهای راهبردی قدرتهای استکباری، چون آمریکا و زیردستانش از دانه درشتشان استعمار پیر گرفته تا خردشان گاو نه من شیرده سعودی، دوستی و هم مسیری با حکومت استقلال مدار و استکبار ستیزی، چون جمهوری اسلامی ایران جائی نخواهد داشت و میزان دشمنی کشورهای مشارالیه بیانگر این است که ایران برای آنها بسیار بیشتر از یک رقیب غیر همسو در سیاستهای راهبردی و استراتژیک است؛ لذا جمهوری اسلامی را یک دشمنی نهتنها با استقلال در تمامیت ارضی بلکه خطرناکتر در ایدئولوژی و آرمانهای حکمرانی مستقل از شرق و غرب میدانند.
از همین رو هرچه ترس استکبار بزرگتر میشود بیشتر به تقلا افتاده و در سالهای اخیر به وفور دیده شده که با توجه به شرایط داخلی، خارجی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی ورزشی ما دشمن با سرمایه بیشتر و راهکارهای متنوعتر از قبل در قالبهای گوناگون با سیاهنمایی در هر چیزی که ممکن باشد به ستیز نرم میپردازد و یکی از این سناریوهای پرتکرارشان اختلاف افکنی هرچه بیشتر بین مردم ایران و مردم شریف افغانستان است.
جالب اینکه ایران و افغانستان به قدری دارای مشترکات فرهنگی میباشند و در تاریخ چنان ارتباط تنگاتنگی داشته و سرنوشتشان به هم گره خورده، به گونهای که گویا دوقلوهای بههم چسبیده در پیکری واحد بودهاند که بعدها از هم جدا افتادهاند. اگر بخواهیم این ارتباط و علقه را با پیوندهای نسبی و خانوادگی مقایسه کنیم نزدیکتر از هر کشور و قومیتی میتوانیم افغانها را «ملت برادر» بدانیم.
بله هرگاه حال ایران خوب بوده حال افغانستان نیز خوب بوده و هرگاه افغانستان از چنگال استعمار خود را برهاند حال ایران بهتر خواهد بود. اگر افغانستان یکپارچه باشد پایگاههای نظامی دشمن از ما دورتر خواهد بود و چناچه ایران اسلامی و انقلابی هرچه قویتر شود جبهه دلاوران افغان مقابل متجاوزان آمریکایی در افغانستان تقویت میشوند و نهایتا دشمنان جهانخوار مفتضحانه از افغانستان گریختند و همانقدر که برای این منطقه ملتهب جنگ زده (استکبارزده) دوستی و اتحاد این دو ملت برادر تسکین بخش میباشد برای دشمنان و منافع نامشروعشان خطر آفرین بوده و با وجود این اتحاد حضور فیزیکی امثال آمریکا و انگلیس در جغرافیای منطقه و حکومتهای وابسته شیردهاشان در ساختار سیاسی ملتهای مسلمان جایی نخواهند داشت.
پس طبیعتا دشمنان در کمال وقاحت در هر فرصتی با هر بهانهای به وسیله مزدوران و غربزدهها چه در افغانستان و چه در ایران سعی در تفرقهافکنی میکند تا در خلاء به وجود آمده در راستای نیل به اهداف پلیدشان جایی برای نقشههای شومشان فراهم کنند، اما ملتهایی که شهیدانی، چون «احمد شاه مسعود» سردار «حاج قاسم سلیمانی»ها دیدهاند با چشم بصیرت، دست یکدیگر را با محبت میفشارند و با اردهای راسخ و گامهایی استوار قدم در مسیر همدلی برداشته و آخرین ضربهها را نیز با قدرت بر پیکر نیمه جان استکبار جهانی وارد خواهند کرد.
انتهای پیام/ ۱۳۴