به گزارش خبرنگار دفاعپرس از اهواز، شهید «علی عباس تختایی» یكم خرداد 1340، در روستای شهيون از توابع شهرستان دزفول به دنيا آمد. پدرش محمود، در شهرداری کارگری میکرد و مادرش طلا نام داشت. وی تا دوم راهنمايی درس خواند سپس به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت.
علی عباس دوم فروردين 1361، در كرخه بر اثر اصابت گلوله به سر، شهيد شد. مزار وی در شهيدآباد شهرستان زادگاهش واقع شده است.
در فرازی از وصیت نامه شهید آمده است:
بنام آنكه ما را آفريد. بنام آنكه خواهد كشت ما را و بنام آنكه برای اوئيم و درجهت اوئيم و در جهت او زندگي می كنيم. پدر و مادر عزيزم برای من ناراحت نشويد چون اين راه را نيز خود انتخاب كردهام و اول فكر كرده و بعد انتخاب كردهام، البته اين راهی است كه امام حسين (ع) رفته است پس ما افتخار میكنيم كه چنين سعادتی نصيب ما شده است.
پدر و مادر، اين مدت كه در نزد شما بودم برای شما كاری انجام ندادهام، پدر اميدوارم از چنان پدران شهدایی باشيد كه با آنکه فرزندان خود را از دست دادهاند ولی می گويند افتخار می كنم كه اين سعادت و افتخار نصيب خانواده ما شده است و اما مادر، تو كه شب ها و روزهايت را در ناراحتی به سر بردی و چنان زحماتی برای من كشيدهای كه من نزد خدا روسياهم، زيرا خدا مي فرمايد: «هر كه پدر و مادرش را راضی كند من را راضی كرده است» اما من هيچ وقت كارهای شما را جبران نكردهام.
اميدوارم كه شما مرا حلال كنيد تا شايد خدا مرا ببخشد، مادر به جان آنكس كه دوستش داری خودت را ناراحت نكن و گريه برای من نكن. برای آن كسانی گريه كن كه مادر ندارند كه برای آنها گريه كند. مادر يكی از برادران كه در اينجاست می گفت: «خوش به حالت كه مادر داری كه روزهای پنجشنبه سر مزارت می آيد و برای تو گريه می كند ولی من چه كنم كه مادر ندارم» مادر آن از من بيشتر به گريه احتیاج دارد.
برادر بزرگم، من اگر تو را ناراحت كرده ام مرا ببخش هر چند كه من و تو هيچ وقت از همديگر ناراحتی نداشته ايم. برادر از خواهرانم مواظبت كنيد و آنها را در راه اسلام هدايت كنيد و ضمناً اسلامی تربیت شان کنید و همچنين از ديگر برادرانم می خواهم كه اگر چند سال شما را ناراحت كرده ام مرا ببخشيد. برادران شما را به خدا قسم می دهم كه پدر و مادرمان را ناراحت نكنيد و گوش به حرفهای آنها باشيد و از تمام خويشاوندان و آشنايان از طرف من خدا حافظی كنيد و بگوئيد كه اگر از من ناراحتی ديده اند مرا ببخشند.
اما وصيتی به برادران بسيج مسجد سياهپوشان؛ ای برادران عزیزم, برادرانی كه يك عمر با هم زندگی كرده ايم, دوستان و برادران عزيز مرا ببخشيد كه اين چند مدت كه باهم بوده ايم براي شما سودی نداشته ام به شما برادرانی كه با شوق و قلبی پاك برای خدا كار می كنيد شما بايد بيشتر بكوشيد چون انقلاب به شما احتياج دارد، اين نصيحت را از من به شما اميد هاي آينده انقلاب شما هستید که باید مسئوليتی بزرگ را به پايان برسانيد.
همين طور كه امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی مي فرمايد: «آنان كه رفتند كاری حسينی كردهاند و آنها كه ماندهاند كاری زينبی كنند»، پس برادران شما بايد تلاش كنيد، بايد هميشه در خط امام باشيد و هيچوقت دست از امام برنداريد چون چشم تمام مستضعفان دنيا به شما دوخته شده است پس شما كه می خواهيد راه شهيدان را ادامه دهيد. بايد جلسات قرائت قرآن را هميشه داشته باشيد و به خانواده های شهدا سركشی كنيد زيرا آنها در راه قرآن و اسلام كشته شدهاند و برادران نماز جمعه و دعای كميل را فراموش نكنيد، برادران از كوچک و بزرگ مرا حلال كنيد.
انتهای پیام/