به گزارش خبرنگار دفاعپرس از کرمان، «محمد عظیمی راویز» هفدهم فروردین ۱۳۴۸، در روستای راویز از توابع شهرستان رفسنجان به دنیا آمد. تا پایان مقطع متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. کشاورز بود، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سرانجام پنجم اردیبهشت ۱۳۶۷، در حلبچه بر اثر اصابت ترکش، شهید شد.
در ادامه بخشهایی از وصیت نامه شهید «محمد عظیمی راویز» را مرور میکنیم:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ
حمد و سپاس خدای را که برما منت نهاد و ما را از قید و بند دینا و از گمراهی و ضلالت و فساد و تباهی خارج ساخت و به صراط المستقیم رهنمون گشت که از زبان از بیان آن عاجز و قلم از نوشتن آن قاصر است؛ و سلام و درود به پیشگاه فرمانده کل آقا امام زمان و نایب برحقش و فرمانده کل قوا امام امت و سلام و درود بر ارواح طیبه شهدای اسلام از صدر اسلام تا کربلا و از کربلا تا کربلاهای ایران.
اماای ملت قهرمان پیام کوچکی به شما عزیزان دارم. اما خدا شاهد و گواه است که زبانم قاصر و دستانم ناتوان از نوشتن است. اما به عنوان هدیه کوچکی ازطرف سرباز کوچکی از اسلام و سپاه اسلام.ای مردم قدر رهبر را بدانید و حرف ایشان را گوش نمایید.
اوامرش را اطاعت کنید که هرگز پشیمان نخواهید گشت و هر چه درایم به واسطه وجود مقدس امام است پس شما بکوشید در حفظ انقلاب که بمادا خدای ناکرده آسیبی به انقلاب برسد؛ و این هدیه الهی از دستمان بیرون رود که بعداً پشیمانی به بار میآورد و همه شما بهتر از ما از فداکاریها و مجاهدتهای امام آگاهید و امام را بهتر از ما میشناسید. پس در راه امام حرکت نمایید. اگرچه سختیها و دشواریها بسیار زیاد است، اما با توکل به خدا همة مشکلات حل خواهد گشت.
پس بر خدا توکل نمایید و از سختیهای راه نهراسید که خدا با ماست و پیروزی از آن ماست پهخ در این راه کشته شویم و چه زنده بماینم. بدانید دنیا قصد فریب ما را دارد. دنیا ظاهری زیبا، با آرایشهای گوناگون ظاهراً دلربا و فریبنده میباشد؛ که کمتر کسی میتواند از چنگ آن فرار کند وافراد کمی میتوانند از این جهان دینی سالم و کامل برد ببرند که در آن جهان به دردشان بخورد.
اما افسوس که پای همه میلغزد و با این همه عبرتها و پندها که در دنیا میبیند باز هم به خود نمیآیند؛ و کارهای قبل از سر میگیرند و میگویم همه باید برویم و هیچکدام ماندنی نیستیم و چارهای جزرفتن نیست و پس بکوشیم که با عزت و احترام برویم.
اما پیامم به دوستان گرامیم. ابتدا از همگی دوستان عزیزم طلب عفو دارم و از همه میخواهم که مرا حلال کنند اگر خوبی و بدی از دست من دیده اند مرا عفو نمایند و ببخشند. بعد همگی مطیع امر رهبر باشید و دست از رهبر برندارید. دل به این دنیای زودگذر و پرفریب نبندید و گول شیطان و نفس اماره را نخورید و گوش به فرمان امام باشید و بر خدا توکل کرده در راه او بکوشید و مبادا سستی به خود راه دیهد که پشیمان خواهید شد.
انتهای پیام/