گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: کمتر کسی داستان حماسه نوجوان ۱۳ ساله را در روزهای نخست جنگ نشنیده است؛ نوجوانی که برای نجات جان همرزمانش نارنجک را به دور کمرش میبندد و با قبول اربا اربا شدن خودش، تانک را از کار میاندازد. پس از این واقعه امام خمینی (ره) طی پیامی اعلام میکنند که «رهبر ما آن طفل ۱۳ سالهای است که با قلب کوچک خود با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد».
به مناسبت سالروز ولادت شهید محمدحسین فهمیده، گفتوگوی دفاعپرس با مرضیه فهمیده خواهر شهیدان «محمدحسین و داود فهمیده» بازنشر میشود که در ادامه میخوانید:
محمدحسین در کارهای خانه به مادرم کمک میکرد و داود برادر دیگرم با پدرم همراه بود. محمدحسین با وجود سن و سال کمش من را مجبور میکرد تا ظرفهای خانه را بشورم. میگفت وقتی سفره را جمع میکنیم همه باید مشارکت کنند. در حالی که امروز میبینیم خانوادهها اجازه نمیدهند که فرزندان در خانه مسئولیتی بر عهده داشته باشند و همه کارها را پدر و مادر انجام میدهد.
نقش خانواده در تربیت فرزند بسیار اهمیت دارد. اگر در دوران جنگ نوجوانان و جوانانی را دیدیم که با پیام امام (ره) خودشان را به مناطق جنگی رساندند، به جهت تربیت صحیح پدر و مادر بود. معتقدم که لقمه حلال پدرم و نمازهای سروقت مادرم محمدحسین و داود را مستحق درجه شهادت کرد. به یاد دارم مادرم همه ما را صبح زود بیدار میکرد تا نماز بخوانیم. در حالی که مادرها امروز دلشان نمیآید فرزندشان را از خواب بیدار کنند. وقتی نوجوان در نماز میایستد، حیا میکند و هر لحظه خدا را ناظر بر اعمالش میداند به همین جهت گناه نمیکند.
روز اول مهر به جبهه رفت
محمدحسین پیش از آغاز رسمی جنگ ایران و عراق یک مرتبه بدون اطلاع به خانواده راهی پاوه شده بود. پاسداران به جهت کم سن و سال بودنش، او را به خانه آوردند. روز اول مهر ماه پس از این که من و خواهرم را به مدرسه رساند، با دست بردن در شناسنامه، به طور پنهانی به جبهه رفت.
برگزاری یادبود سالانه برای شهدای دانش آموز
هر ساله به مناسبت سالگرد محمدحسین و روز دانش آموز مراسم بزرگداشتی برگزار میشود. بچهها اشتیاق دارند که از محمدحسین و شهدای دانش آموز بدانند. وقتی ما در مراسمهای یادبود به مدارس میرویم، شوق بچهها برای شنیدن زندگی شهید فهمیده را از نزدیک میبینم. آنها از اینکه میبینند ماجرای شهادت محمدحسین فهمیده را که در کتابهایشان خواندند، حقیقت دارد، جذب دریافت اطلاعات از روزهای جنگ و شهادت دانش آموزان میشوند. نوجوان ۱۳ ساله همچون محمدحسین در دوران جنگ کم نداشتیم، اما در معرفی آنها کمکاری شده است.
دسته عزاداری مخصوص کودکان و نوجوانان در حسینیه شهید فهمیده
مراسمهای مذهبی از دوران پیش از انقلاب در منزل ما برگزار میشد. پس از شهادت محمدحسین و داود این مراسمها ادامه یافت تا اینکه یک حسینیه به نام شهید فهمیده در کنار منزلمان احداث کردیم. در کنار آن یک خانه موزه نیز ایجاد شد. در این حسینیه جلسات قرائت و حفظ قرآن برگزار میشود. در ماه رمضان، محرم و صفر هم مراسمهای ویژهای با حضور نوجوانان و اهالی محل برگزار میکنیم. دهه اول محرم در یک ساعت مشخصی کودکان و نوجوانان به حسینیه آمده و عزاداری میکنند. روز اول عید نوروز خانه ما مملو از جوانانی است که در این حسینیه پرورش یافته است.
فرزندان شهدا هم به حسینیه شهید فهمیده میآیند. آنها پدرم را «بابا تقی» صدا میزنند. شهید مدافع حرم علی تمام زاده دوران نوجوانیش را در این حسینیه گذراند. وقتی لباس معمم پوشید. منبر این حسینیه رفت تا اینکه به شهادت رسید.
داود راه محمدحسین را ادامه داد
محمدحسین روابط عمومی خوبی داشت و با همه ارتباط برقرار میکرد، اما داود بالعکس او بسیار جوان آرامی بود. بعد از شهادت محمدحسین، داود بسیار سعی کرد تا پدر و مادرم کمتر غصه بخورند. کمی که گذشت، داود نزد پدر و مادرم آمد و گفت که باید راه برادرش را ادامه دهد و نمیخواهد اسلحهاش بر روی زمین بماند.
پدر و مادرم مخالف اعزام داود بودند، اما وقتی اصرار وی را دیدند، راضی شدند. او رفت و در عملیات والفجر ۳ به شهادت رسید.
انتهای پیام/