گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ ناصر امینزاده؛ چند روزی است که جامعه فرهنگی و رسانهای کشور عزادار از دست دادن هنرمندی است که خیلیها نام او و فعالیت بینالمللیاش را به خوبی میشناسند.
نادر طالبزاده هنرمند مستندسازی که هم دوره و دوست نزدیک آوینی است و با ساخت بیش از دهها مستند، برنامه تلویزیونی و ویژه برنامههای خبری در رسانه ملی به عنوان چهرهای تاثیرگذار شناخته میشود.
در همین چند روز، افراد مختلف درباره ابعاد متنوع فکری، رسانهای و هنر نادر طالبزاده سخنان مهمی را بر زبان آورده و بخشهای مختلفی از تاثیرگذاری او را بیان کردند، اما در این بین به نظر میرسد که نکتهای مغفول مانده است. نکتهای که از قضا با شرایط روز کشورمان در سطح منطقه و بینالملل پیوند عمیقی داشته و حالا باید به عنوان مهمترین میراث نادر طالبزاده از آن نام برد. چیزی که شاگردان او و همه دنبالکنندگانِ راه و روشش باید از آن درس گرفته و در راستای عمقبخشی به همان نکته گام بردارند.
با مروری بر اتفاقات و رویدادهای مهم در یکی دو دهه اخیر در کشورمان به مقولهای مهم میتوان پی برد و آنهم جنگ رسانهای همهجانبهای است که علیه ایران و سیاستهای منطقهای آن به راه افتاده است. به عبارت دیگر، راه و روش دشمنان جمهوری اسلامی از مبارزه رودرو یا همان «جنگ سنتی» به «جنگ رسانهای» تغییر مسیر داده است. عینیترین کلیدواژه برای پی بردن به این موضوع را میتوان در تعدد شبکههای فارسیزبان جستوجو کرد که ۲۴ ساعته علیه ایران فعالیت میکنند. حتی در سالیان اخیر روند تاسیس این شبکهها از سوی رژیم صهیونیستی، آل سعود و ایالات متحده شتاب بسیار بیشتری به خود گرفته است.
نکته قابل توجهی که باید مورد اشاره قرار گیرد این است که ناتو در سال ۲۰۲۰ پنج حوزه جنگی را با دشمنان آمریکا تعریف کرد که عبارتاند از: ۱- زمین ۲- هوا ۳- دریا ۴- فضا و ۵- فضای سایبری؛ اخیرا حوزه جدیدی را به این ۵ حوزه اضافه کردهاند و آن را «جنگ شناختی» نام گذاردند و بهشدت در آن متمرکز هستند.
براساس نقطه نظرات استراتژیستهای ناتو چنین میتوان گفت که «ذهن انسان اصلیترین میدان نبرد است.» در این میدان از تیر، تفنگ، تانک، موشک و... خبری نیست. خبر، تحلیل، گزارش و ... همچون فشنگ عمل میکنند؛ لذا در اتاق جنگ آنها، آنچه مطرح است، «طراحی پیام» و اثرگذاری آن در حوزه سیاسی، اجتماعی و حتی نظامی است که حرف اول را میزند. باید دقت داشت که این جنگ اثرگذارتر و تکامل یافته از جنگ سخت بوده و متکی بر زیر ساخت رسانههای نوین سایبری با ایجاد یک پارادایم ذهنی است.
سخن از جنگ رسانهای شد؛ در اینجا باید اشاره کرد که این موضوع مهم دقیقا همان چیزی است که در سالیان اخیر بارها از سوی رهبر انقلاب هشدار داده شده است. ایشان در سخنرانیهای خود بارها نسبت به وجود جنگ رسانهای و ابعاد بسیار گسترده آن سخن گفته و هشدار دادهاند. برای مثال در بخشی از کلام رهبر انقلاب در ۶ دی ۱۳۹۶ در دیدار با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی میخوانیم: «دشمن الان در حال جنگ است؛ جنگ، جنگ نظامی نیست، امّا جنگ هست، جنگ نرم هست، جنگهایی هست که از جنگ نظامی خطرناکتر است.»
همچنین رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۹۷ درباره اهمیت جنگ رسانهای که از سوی دشمنان به راه افتاده است، میفرمایند: «امروز جنگ ما کجا است؟ خب گفته میشود جنگ اقتصادی، درست هم هست. دشمن یک جنگ اقتصادی همهجانبهای را علیه ما شروع کرده. اتاق جنگ هم دارند، با دقّت هم دارند بررسی میکنند، مأمور دارند و دائم در حال تحرّکند؛ در این تردیدی نیست، یک چنین جنگی ما داریم، لکن یک جنگ دیگری هم هست که از آن جنگ، خیلی اوقات غفلت داریم؛ اهمّیّت آن جنگ، کمتر از جنگ اقتصادی نیست، بلکه گاهی زمینهساز تأثیر جنگ اقتصادی است؛ آن جنگ چیست؟ آن جنگ، جنگ رسانهای، جنگ فضاسازی عمومی، جنگ تبلیغاتی است.»
علاوه براین، در بیاناتی که آیت الله خامنهای به فاصله یک ماه بعد در دیدار با نخبگان و استعدادهای برتر علمی مطرح کردهاند (۲۵ مهر ۱۳۹۷)، مقوله جنگ رسانهای مجددا و از زاویهای دیگر هشدار داده شده است؛ در این بخش میخوانیم: «الان یک جنگ تبلیغاتی و رسانهای بسیار تندی علیه ما وجود دارد، درست مثل جنگ تحمیلی... الان امکانات تبلیغاتی و رسانهای ما در مقابل دشمن، مثل امکانات آن روز ما است در مقابل دشمن؛ البتّه آن روز ما غلبه کردیم بر دشمن، امروز هم غلبه خواهیم کرد؛ بدون تردید غلبه خواهیم کرد، امّا وضع این است.»
همانطور که از بیانات رهبر انقلاب در سالیان اخیر درک میشود، اهمیت جنگ رسانهای به همان اندازه جنگ تحمیلی و چه بسا بالاتر از آن است؛ سخنی کلیشهای است، اما یادآوری آن لازم است که در میدان رزم و نبرد، گلولهها، مواضع دشمن و حرکات آفندی او قابل رویت است، اما در جنگ رسانهای نه سربازی دیده میشود، نه تانکی؛ بنابراین این میدان حساستر و مواجهه با دشمن خطرناکتر است.
به سخنان ابتدایی بازگردیم؛ جایی که از مرحوم نادر طالبزاده و میراث مهم او برای شاگردان و پیروانش در عرصه فرهنگ و رسانه نام برده شد. مقولهای که در زندگی این مستندساز و پژوهشگر برجسته دیده میشود، مواجهه همه جانبه با جنگ رسانهای است که از سوی دشمنان ایران و ابزارهای متنوع آنان تدارک دیده شده است.
نادر طالبزاده را در «میدان بزرگ رسانه» در ۲ بُعد مهم و اساسی باید شناخت؛ اولاً او به خوبی میدان نبرد امروزی را شناخته است. او به خوبی درک کرده که خلأ اساسی کجاست، نقشه دشمن برای پرکردن این شکاف به نفع خود چگونه است و برای نقشه برآب کردن دشمن چه باید کرد؟ ثانیاً طالبزاده راه مقابله با این دشمنی را بلد است و آن را در سالهای عمر خود که در عرصه رسانه و فرهنگ پشت سر گذاشت، به خوبی به کار گرفته است. مگر غیر از این است که برای پیروزی در جنگ رسانه باید جنگ رسانهای یاد گرفت و آن را با تمام جزئیاتش به منصه ظهور کشاند؟ او دقیقا همین کار را کرده است.
تاکید میشود که شناخت «جنگ شناختی» و رسانهای به همراه پیدا کردن قواعد آن از ویژگیهای منحصر به فرد استاد طالبزاده بود. از سویی دیگر، اصالت دینی توام با هوشیاری و کیاستِ توام با مطالعه مبانی دین و ایدئولوژی و یا به بیان سادهتر "بصیرت دینی" مهمترین و کارآمدترین ویژگی نادر فرهنگ ایران بود. او با استفاده از همین ویژگی به مقابله با این تهاجم پرداخت و میتوان گفت که در این میدان نبرد به پیروزی نیز رسید.
البته نباید فراموش کنیم که طالبزاده با میدان رزم و جنگ نیز غریبه و ناآشنا نیست و ماهها در میدان نبرد حق علیه باطل در جنگ تحمیلی دوشادوش سید شهیدان اهل قلم، سیدمرتضی آوینی حضور داشته است، اما نکته قابل تامل، درکی است که او در همانجا و در رکاب آوینی پیدا میکند. او همانند آوینی دوربین به دوش گرفته و در نقش یک روایتگر، پشت پرده جنگ را برای تمام دنیا به تصویر میکشد تا مبادا دستگاههای رسانهای آنان جای ظالم و مظلوم را عوض کنند.
از سویی دیگر، طالبزاده دست به تربیت نیروی خلاق رسانهای زده است؛ جوانانی کاملا شبیه به خود او که هم میدان جنگ امروز و هم راه مقابله با دستاندازهای ایجاد شده توسط دشمن در این میدان را میشناسند. او به خوبی میداند که این پرچم نباید پایین بیاید و برای برافراشته نگهداشتن آن باید نیروی جوان مومن انقلابی که مسلط بر رسانه هستند، تربیت کرد. به عبارت دیگر، همانقدر که دشمنان با تاسیس رسانههای متعدد و رنگارنگ در جهت تقویت خود برآمده و روز به روز بر آتش خود در این میدان میافزایند، ما نیز باید به ابزارهای روز مجهز شده و با تعدد نفرات متخصص در این عرصه حضور پیدا کنیم تا هم دشمنی او را خنثی کرده و هم دستهای آلودهاش را به دنیا نشان دهیم.
با مروری بر کارنامه هنری و رسانهای مرحوم طالبزاده به وضوح میتوان فعالیتش در میدان نبرد رسانهای را مشاهده کرد؛ مستند «خنجر و شقایق» که یکی از اولین تجربههای او بود، به خوبی روایتگر جنگ در بوسنی علیه مسلمانان شد، آثار ضدآمریکایی او مثل «ساعت ۲۵» و «آمریکا، شمارش معکوس» به خوبی پشت پرده یک ابرقدرت پوشالی را به تصویر کشید و نشان داد که افول آمریکا تا چه اندازه نزدیک است.
آثار ضدصهیونیستی او که در قالب برنامههای تلویزیونی «راز» و «عصر» از تلویزیون پخش شد، به پشت پرده رژیم غاصب و کودککش اسرائیل پرداخت و در نهایت، راهاندازی کنفرانس «افق نو» نقطه اوج فعالیتهایش در عرصه رسانه بود. او با این کنفرانس مهمترین چهرههای ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی را گردهم جمع کرد تا پاسخ صریحی به همه کسانی بدهد که آمریکا را مهد تمدن و آزادیبیان میدانستند.
امروز، فریضه «جهاد تبیین» وظیفه همه اقشار و به ویژه اهالی رسانه و مستندسازان است. اگر از میراث آوینی و طالبزاده سخن میگوییم دقیقا سخن گفتن از همین فریضه واجب و قطعی است که بر دوش شاگردان او و همه افرادی قرار دارد که مدعیاند راه چنین افرادی را باید ادامه داد. میدان نبرد امروز، عرصه رسانه و روایتگری است و نیاز به سربازانی داریم که همچون طالبزاده رسانه را بشناسند، اقدام صحیح رسانهای را بلد باشند و از همین مسیر دست به جهاد تبیین بزنند.
جهاد تبیین که مقام معظم رهبری روی آن تأکید دارند و روایتهایی که نادر عزیز به شایستگی و هنرمندانه به آن میپرداخت، یک ضد حمله دقیق علیه دشمن در «جنگ شناختی و رسانهای» است. فراموش نکنیم که اکنون وسط معرکه این جنگ در فضای مجازی هستیم و راه مقابله با آن اقدام درست و به موقع در همین میدان است.
انتهای پیام/ 121