به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، نشست نقد و بررسی «جایزه شهید اندرزگو» با هدف آسیبشناسی این جایزه، با حضور دستاندرکاران این جشنواره برگزار شد.
این نشست با هدف بررسی جایزه ادبی شهید سیدعلی اندرزگو و با حضور میثم نیلی مدیرعامل مجمع ناشران، وجیهه سامانی سرداور بخش داستان بزرگسال، حامد اشتری نویسنده، مهدی کرد فیروزجایی سرداور بخش کودک و نوجوان، محمدعلی مرادیان مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی فرهنگی و کتابخوانی، سید صادق رضایی مدیر سابق انتشارات سروش، سعید فخرزاده عضو شورای سیاستگذاری جایزه ادبی اندرزگو و حجت الاسلام بهمنی مدیر انتشارات مؤسسه امام خمینی (ره) برگزار شد.
مهمترین مسئله در جبهه انقلاب فهم یزید و حسین قصه است
میثم نیلی درباره انگیزه برگزاری جایزه ادبی شهید اندرزگو گفت: انگیزه ما به ارادتی برمیگردد که به شهید اندرزگو داریم. جایزه شهید اندرزگو شاید مهمترین چیزی است که باعث شد ما در خصوص موضوع تطهیر پهلوی به حرکت بیفتیم. رصد ما در سامانه کارشناسی میگفت تعداد اینجور کتابها دارد زیاد میشود و در فضای مجازی هم همین طور بود که همه در این خصوص کلافه بودند.
وی افزود: سال ۱۳۹۵ به همراه جمعی از ناشران مجمع و مرتبطان خدمت آقا رفتیم. برنامه خودمان را هم چند ماهی بود که شروع کرده بودیم. ولی هنوز به همایش حوزه هنری نرسیده بودیم و در مقدمات مطالعاتی و عملیاتی بودیم. هنوز بحث جایزه مطرح نبود. گزارش کار و مقدمات را که به رهبر دادیم، ایشان به یکی از دوستان گفتند این کار خیلی مهم است. این را ادامه بدهید. برداشت من از این موضوع این است که در دیگر موضوعات هم جبهه انقلاب وقتی عرصه مبارزه میبیند، خودش عمل میکند.
مدیرعامل مجمع ناشران با تاکید براینکه مهمترین مسئله در ایجاد جریان در جبهه انقلاب فهم یزید و حسین قصه است، عنوان کرد: اگر این موضوع خوب تبیین شد و موضعها معلوم شد، همه جای خود را پیدا میکنند. جایی مثل مجمع ناشران باید خوب بفهمد ضرورتها و اولویتهای مسائل و معضلات فرهنگی در حوزه روایت کداماند و با همین تعداد افرادی که در این حوزه تربیت شدهاند، باید کار را جلو برد. اینها گردانهای عملیاتیاند.
ناشران پس از انتشار کتاب پا پس میکشند
سعید فخرزاده، سرداور بخش تاریخ شفاهی جایزه اندرزگو، بیان کرد: ناشران ما به دلیل مشکلاتی که در مسیر انتخاب موضوع تا تولید دارند، به محض چاپ کتاب، حس میکنند وظیفهشان تمام شده. در صورتی که با نشر کتاب تازه کار شروع میشود. اتفاق مبارکی که افتاده، این است که مجمع ناشران، فارغ از این قصه نشر، بر موضوعات پیرامون نشر حوزه انقلاب نظارت میکند. مسائل و موانع را شناسایی کرده و تصمیم بگیرد که در جهت رفع آن تلاش کند. حوزه هنری جزو اولین مراکزی بود که در بحث روایت انقلاب کارش را شروع کرد.
وی گفت: ما از سال ۷۲ آغاز کردیم و کتابهایی را منتشر کردیم. آن زمان، غفلتی که شد که بخشی از آن به دلیل بیتوجهی ناشران و محققان بود. بخشی هم به دلیل نبود منابع و آزادسازی نشدن منابع برای کار پژوهشگران بود. ما، چون سراغ مبارزان میرفتیم و آنها روایت مبارزه خودشان را با رژیم بیان میکردند، روشهای مبارزه را تبیین میکردند. بعضی جاها و بعضی موضوعات را که با آن درگیر بودند، فقط آن صحنهها را در کتابهایشان میآوردند؛ مثل شکنجهها. کتابی نبود از مبارزی که خاطرهای از شکنجه را بیان نکرده باشد.
این پژوهشگر عنوان کرد: در بخشهای دیگر، خاطراتی از فسادهای مالی و اخلاقی وجود داشت؛ اما در خاطرات مبارزان نبود. چون با آن مواجه نشده بودند. بنابراین، ما دیدیم باید شیوه دیگری را برای بیان این بخشها پیش بگیریم. این جایزه نگاهی را به ناشران داد تا کارهای جدیدی در این حوزه تولید کنند.
مطالبه مجمع از ناشران باید تولید کتاب باشد
سید صادق رضایی افزود: ما از اول میدانستیم که در جایزه چه میخواهیم. این جایزه با تاخیر سی ساله شروع شد. ربطی هم به دوستان مجمع ناشران ندارد. این جازه در نوع خودش بینظیر است.
رضایی ادامه داد: جوایز کارکرد بینالمللی دارند. جایزه در ادبیات، مایه حیات ادبیات است و به همگان نفع میرساند. اولین نفعش این است که علاقهمندان، کتاب را میشناسند و ناشران همسو تصمیم به چاپ کتابهای مشابه میگیرند.
دستاندرکار جایزه شهید اندرزگو گفت: جایزه قرار بود به شورای عالی فرهنگی برود و آنجا تصویب شود و دبیرخانه دائمی بگیرد. این جایزه اساسنامه بسیار قوی دارد. هیئتامنای عالمانه دارد.
رضایی در خصوص مشکلات این مسیر گفت: بزرگترین معضل نویسنده این است که منابع تحقیقی قابل استناد و در دسترس ندارد. ما در مجمع مشکل ناشر و چاپ نداریم. مشکل تولید محتوا داریم. سلاح ما ادبیات و روایت و کلمه است. بعد هم ترویج و تبلیغ و توزیع. اینها کارکرد جایزه است. ما از جمله کشورهایی هستیم که جایزه خیلی کم داریم. جایزه یکی از راههای علمی تبلیغ و ترویج برای ناشر و مخاطب و نویسنده است.
برای کتاب و جشنواههای ادبی ارزش قائل نیستند
مهدی کرد فیروزجایی در ادامه مراسم گفت: زمانی این مسئله را خودم درک کردم که «شاه بیشین» را خواندم و دیدم فاجعه تا کجاست. این کتاب نگاه نسبیتگرایانه به شاه داشت که دل آدم برای شاه میسوخت. جشنواره مثل این است که توی زمین فوتبال دفاع خوب داری. توپ را از دروازه دور میکنی. ولی باید کسی را داشته باشی که گل بزند. برگزیدگان جشنواره بعد از جشنواره چقدر از ویترین کتابفروشی خارج شد؟ مخاطب چقدر گفت من بروم این را بخوانم؟ این اتفاق افتاده یا نه؟ فروش کتابها بعد از جشنواره بیشتر شد؟ اگر نشد، یعنی ما آن گل را نزدهایم.
کرد فیروزجایی درباره ظرفیت رسانه برای ترویج جوایز گفت: چقدر پتانسیل رسانهای جمهوری اسلامی در خدمت این جشنواره و جشنوارههای ارزشی است؟ آنقدری که تلویزیون برای رویدادهای سینمایی ارزش قائل است، برای کتاب و جشنواههای ادبی نیست. پتانسیلهای رسانهای باید به نفع جشنوارههای ادبی به کار گرفته شود.
او درباره سلامت این جایزه اینطور گفت: جشنواره شهید اندرزگو که من داورش بودم، جزو سالمترین جشنوارهها بود. جاهای دیگر خبر دارم که بیانیهها را قبل از اعلام جوایز مینویسند که کدام کتاب جایزه بگیرد. اینها اعتبار جشنواره را خراب میکند.
سرداور بخش کودک و نوجوان در خصوص بخش جایزه بهترین ویراستار این جشنواره بیان کرد: جایزه شهید اندرزگو بخشی داشت به نام بخش ویراستاری. وقتی یک نویسنده کتاب را مینویسد، وقتی کتاب ضعیف باشد، به کمک ویراستار ارتقا پیدا میکند. اما جایزه شهید اندرزگو به کتابی جایزه ویراستاری داد که نویسنده روی پیامک دادنش حساس است. در صورتی بعد از ویرایش، نویسنده کتاب را میخواند و میگوید ویراستار غلط وارد کتاب من کرده و خودش دوباره کتاب را اصلاح میکند. این کتاب نباید جایزه ویراستاری بگیرد.
برای این جایزه تبلیغات باید خوب باشد
وجیهه سامانی، سرداور دومین دوره جایزه اندرزگو گفت: من در هر دو دوره جایزه در کنار دوستان بودم. اگر بخواهم مقایسهای بین دو دوره جوایزه اندرزگو بکنم، باید بگویم در جشنواره دوم از لحاظ کیفیت آثار غنیتر داشتیم. محتوا و مضمون نسبت به دوره اول بهتر شده بود. در جشنوارههای دیگر وقتی به مرحله انتخاب و بخش نهایی میرسیم، دستمان خیلی پر نیست. تعداد کمی کار بالا میآید و کار سختی نیست. ولی در دوره دوم اندرزگو بخش داستان بزرگسال، ما ساعتها بحث و جدل داشتیم و هیچ داوری از کتاب خود کوتاه نمیآمد. رمانها از دریچههای مختلف به داستان نگاه کرده بودند و مضامین متفاوت بود. هر اثر قابل دفاع بود.
سامانی درباره ضعف تبلیغات این جایزه گفت: تبلیغات مثل مناسبتهای تلویزیون نشود که لحظه آخری تصمیم بگیرند. باید زودتر تبلیغات و فراخوان شروع شود تا نویسندهها وناشرها شروع به تولید محتوا کنند. نه اینکه کارهای آماده را ارائه کنند.
سامانی با بیان اینکه تبلیغات باید خوب باشد، افزود: این دوره برای اختتامیه تبلیغات خوبی ارائه شد. ولی کار اختتامیه اینقدر تبلیغ نمیخواهد. این همت تبلیغ را باید برای فراخوان گذاشت، اگر برایتان تولید محتوا مهم است، تا نویسنده برایتان بنویسد.
این نویسنده درباره هزینه جوایز اظهار کرد: بحث مادی جایزه خیلی مهم است؛ مخصوصاً برای نویسندهها. بیشترین رقم مادی جایزه مربوط به جلال است که به جایزه اعتبار داده است؛ هرچند کتابهای ضعیف را برگزیده باشد. اگر میخواهید این جایزه هم اعتبار کسب کند، رقم باید بالا باشد. جوایز دوره اول اصلاً مناسب نبود. در دوره دوم در فراخوان، میزان جوایز اعلام نشده بود که این یک ضعف بود. این انگیزه ایجاد نمیکند. جایزه نهایی که اهدا شد خوب بود. ولی این باید قبل و در ابتدا اعلام میشد تا شور ایجاد کند.
نکته دیگری که سامانی بیان کرد، درباره آرای نخبگانی بود. او گفت: من مخالف این هستم. سه داور حدود دو ماه وقت گذاشتند و کارها را خواندند و در جلسات بحث کردند و انرژی گذاشتند و نامزدهای نهایی را تعیین کردند. بعد از ما، آرای نهایی ما دست گروه دیگری میافتد. این نوعی دوبارهکاری است و اصلاً حرفهای نیست.
سامانی اضافه کرد: دبیرخانهها برای جوایز خیلی زحمت میکشند. نهایت چیزی که برای خودشان تعریف کردهاند، تا روی سن است. بعد از آن انگار مأموریتشان تمام میشود؛ در حالی که بعد از آن باید کارشان شروع شود. جشنواره ما حلقه اتصال با مردم ندارد. همه در حلقه خودمان میچرخد. جایگاه برگزیدگان جشنوارهها در نمایشگاه کتاب کجاست؟ درصد کمی از مردم هستند که جوایز را پیگیری میکنند. این جوایز باید همچنان معرفی شوند تا دورههای بعدی. چرا در کتابفروشیها پوستر برگزیدگان نیست؟ این حلقه مفقوده در همه جوایز است؛ به خصوص این جایزه. کتابهایی که جایزه بردند، واقعاً جذاب و خواندنی بودند که میتوانند با همه مردم ارتباط برقرار کنند.
جایزه باید با مردم نسبت داشته باشد
حامد اشتری، داور دومین دوره جایزه ادبی شهید اندرزگو، ابراز کرد: بخش نخبگانی جایزه جزو بخشهای یگانه است و خیلی خوب برای آن فکر شده است. جزو بهترین قوتهای این جایزه بود. من از سالها پیش منتقد بعضی از جوایز ادبی بودم. چون خروجی این جوایز آنقدری که نگاه میکنیم، آنی نیست که صددرصد با مرد ارتباط بگیرد.
اشتری اضافه کرد: این جایزه واقعاً پاکدستانه برگزار میشود. توصیهای در آن نیست و دست داورها کاملاً باز است. وجهه مردمی این جایزه باید بیشتر شود. بعضی از جوایز هست که به اسم مسجد برگزار میشود که خروجیاش به درد جاهای دیگر میخورد. فقط اسم مسجد را یدک میکشد. وقتی جایزهای مردمی داریم، باید پیوست رسانهایاش را اتقا بدهیم و دنبال راهحل باشیم. پیشنهاد من این است که جایزه سالانه بشود و ظرفیتش را دارد.
اشتری با بیان اینکه باید آثار به رسانههای مختلف راه پیدا کنند و با نویسندگان مصاحبه شود، افزود: در صدا و سیما باید تولید برنامه شود. موشنگرافی تولید شود. نیمی از نویسندگان ما قائل نیستند که در رمان تحریف واقعیت شکل میگیرد. میگویند رمان مخیل است و تحریف طبیعی است. این را باید با مصاحبه فنی با آن نویسندگان توجیه کنیم. باید درباره تحریف در رمانهای تخیلی صحبت کنیم و موضوع را تبیین کنیم.
اشتری اذعان کرد: باید برای جوانان در این جایزه خط و بخش ویژه باز کرد؛ مثل جایزه گام اول که به اشتباه برچیده شد. این نویسندهها حتماً باید با رهبر دیدار کنند تا انرژی بیشتری بگیرند. ما این را از مجمع ناشران مطالبه میکنیم.
مهدی سلیمانی، مدیر مرکز ارتباطات و تشکیلات گفت: ما در دوره اول رأی مردمی هم داشتیم. در دوره جدید هم باید این را باز گردانیم. البته نامزدها از بین کاندیداهای داوران تعیین شوند. ما برای جریانسازی تولیدی باید به ابتکاراتی دست بزنیم. باید ایدهها و فرایندهای جدیدی خلق کنیم. یکی از خلأهای مهم هر دو دوره حوزه کودک و نوجوان بود. در بیانیه هر دو دوره گفته بودند که نیازمند تقویت است.
انتهای پیام/ 121