گروه بینالملل دفاعپرس- صادق اسدی؛ پس از تشکیل رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ که با اشغال سرزمینهای فلسطینیان و با حمایت کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا صورت گرفت این رژیم بحرانهای مختلف و متعددی را تا به امروز پشت سر گذاشته است. اکنون با گذشت ۷۳ سال از شکلگیری رژیم اشغالگر و نامشروع صهیونیستی در سرزمینهای فلسطین و بروز و ظهور بحرانهای متعدد و بزرگی در سر راه فعالیت و ادامه حیات این رژیم کار را به جایی رسانده که اکنون نخست وزیر این رژیم نامشروع نسبت به فروپاشی آن هشدار داده است.
اما چرا «نفتالی بنت» نخست وزیر رژیم صهیونیستی در هشداری کمسابقه و بیسابقه خطاب به شهرکنشینان صهیونیست نسبت به فروپاشی پایههای حکومت این رژیم هشداری صریح و جدی را بیان کرده است. پاسخ این سوال در اینجاست که رژیم صهیونیستی در کنار بحرانهای اقتصادی که بعد از شیوع بیماری کرونا در جهان با آن روبرو شده و با آن دست و پنجه نرم میکند، اخیرا در حوزه سیاسی با چنددستگیها و مسائلی روبرو شده که تا به امروز آنها را تجربه نکرده بود و برای این رژیم تازگی دارد.
یکی از مسائل و مشکلاتی که در ماههای اخیر به بحرانی بسیار قابل توجه و جدی در عرصه حکومتداری سران و مقامات رژیم صهیونیستی تبدیل شده مشکلات سیاسی بین احزاب و گروههای مختلف سیاسی تشکیل دهنده دولت است. اخیرا شاهد هستیم که بروز هرج و مرج در ساختار حاکمیتی این رژیم موجب شده تا شاهد استعفاهای متعددی از سوی سران و مقامات این رژیم باشیم که نتیجه آن برگزاری اتخاباتهای متعدد در کابینه این رژیم اشغالگر است.
در واقع باید گفت هرج و مرج و بی نظمیهای اخیر در ساختار کابینه رژیم صهیونیستی و اختلافات سیاسی که بین نمایندگان کابینه این رژیم نسبت به برنامهریزی و عملکرد این رژیم در اداره سرزمینهای اشغالی بوجود آمده در کنار موج جدید و بیسابقه خشونت نظامیان و پلیس این رژیم تجاوز به مردم فلسطین و سرکوب فلسطینیان و درگیریهایی که بین آنها و ساکنان سرزمینهای اشغالی پدید آمده کار را به جایی رسانده که نارضایتی عمومی شهرکنشینان صهیونیست را به بالاترین میزان خود در نیم قرن اخیر رسانده است.
نکته دیگر اینکه رژیم صهیونیستی به موازات بحرانها و چالشهایی که در سرا راه خود میبینید اقدام به تشدید خشونتها بر ضد مردم مظلوم و بیگناه فلسطینی کرده که نمونههای آن را در حملات و تجاوزات شبانه به کرانهباختری و اردوگاه جنین و همچنین در تجاوز به حریم مقدس مسجد الاقصی مشاهده کرد. البته این قبیل اقدامات آنها با پاسخهای به موقع، شدید و قدرتمند مردم و مبارزان فلسطینی روبرو شده است.
با توجه به تمامی مسائل و موارد گفته شده، برآیندی که از وضعیت فعلی و آینده رژیم نامشروع و اشغالگر صهیونیستی میتوان داشت این است که پایههای لرزان این حکومت اشغالگر در حال حاضر بسیار سست و لرزان شده به صورتی که با هر استعفایی جدید موجی از بحران کابینه آنها را فرا میگیرد.
از طرف دیگر با توجه به شرایط امروز رژیم صهیونیستی و آینده نامشخص و نامعلومی که برای آن متصور است شاهد بروز بیش از پیش نارضایتیهای عمومی در بین شهرک نشینان صهیونیست هستیم به صورتی که مقامات این رژیم برای کنترل اوضاع سرزمینهای اشغالی و تحت کنترل در آوردن مردم خود دست به سخنرانیها و اعلامهای هشداری مبنی بر قریب الوقوع بودن فروپاشی این رژیم میکنند که هرچند اندک و نامطمئن نارضایتیها و اعتراضات مردم خود را تحت کنترل خود دربیاورند.
حال اگر تمامی این شرایط سخت و ناگواری که برای رژیم صهیونیستی ایجاد شده را در کنار افزایش قدرت و توان نیروهای مقاومت لبنان و مبارزان فلسطینی برای نبرد با دشمن صهیونیست جهت بیرون راندن آنها از سرزمینهای فلسطین اشغالی قرار بدهیم به یک نتیجه میرسیم و آن اینکه شواهد حاکی از فروپاشی قریب الوقوع پایههای حکومت این رژیم نامشروع و اشغالگر است.
در حقیقت باید گفت شرایط رژیم صهیونیستی آنقدر وخیم و بغرنج شده که تحلیلگران آن نیز در تحلیلهای سیاسی خود به این نتیجه رسیدند که زندگی در سرزمینهای اشغالی دیگر ممکن نیست و صهیونیستها برای حفظ جان خود بهتر است از هم اکنون به فکر مهاجرت به کشورهای اروپایی و یا آمریکا باشند تا بتوانند یک زندگی عادی و عاری از انواع مخاطرات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی داشته باشند.
در پایان باید به این مهم اشاره کنیم که راهبرد اصلی و ویژه رژیم صهیونیستی در جهت تحقق «آرمان صهیونیسم» در عمق خاک فلسطین رسما به شکست انجامیده است و عامل اصلی این شکست برنامهها و سیاستهایی است که سران و مقامات این رژیم نامشروع و جعلی در طول تمامی سالهای پس از تشکیل این رژیم اشغالگر درپیش گرفتهاند. بر این اساس هم اکنون شاهد هستیم که آرزوهای رژیم صهیونیستی در مسیر بر باد رفتن آن هم به صورت کامل و برگشت ناپذیر است.
انتهای پیام/ ۱۳۴