گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: دفاع مقدس را چه یک گنجینه بدانیم و یا یک تجربه و حتی مقطعی تاریخی که برای امروز و آیندگان قابل اتکا خواهد بود، تردیدی نیست که در معرض تعرضات و تهاجمات خاص خود قرار دارد. تهاجماتی که درصدد تحریف در مرحله اول، و تحقیر در مرحله دوم و در نهایت تضعیف روح و روحیه مقاومت است. این تهاجم به اشکال مختلف رخ میدهد و هر چه پیشتر میرویم به پیچیدگیهای رفتار و اقداماتی که در این باره صورت میگیرد افزوده میشود.
اهمیت موضوع اقتضا میکند تا اقدامات متقابل از سوی دوستداران فرهنگ دفاع مقدس و بلکه فراتر از آن همه کسانی که دل در گرو مهر میهن و تاریخ این سرزمین دارند صورت گیرد. بخشی از این اقدامات که مورد نظر و توجه است باید در قالب پژوهش و تحقیق صورت پذیرد، پژوهشهایی که بتواند غبار از روی وقایع و تصمیمات رخ داده در این برهه مهم بزداید و وقایع آن را هر چه باورپذیرتر به آیندگان عرضه کند.
اینکه در این مسیر چه گامهایی را باید برداشت و اساسا ضرورتهای فعالیت در این حوزه چیست، محور گفتوگوی دومین نشست «ضرورت پژوهش دفاع مقدس و مقاومت» است که با همکاری خبرگزاری دفاع مقدس و مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، با حضور «فرزانه مردی» محقق، پژوهشگر و «خلیل اسفندیاری» از نویسندگان و صاحب نظران و پژوهشگران حوزه دفاع مقدس برگزار شد.
«فرزانه مردی» از سال ۱۳۷۶ وارد کارهای تحقیقی و پژوهشی شده است، بر اساس گفتههای وی با توجه به سن و سالم و اوضاع انقلاب از دوره راهنمایی وارد مباحث مرتبط با جبهه و جنگ شده و کار خود را با تحقیق، پژوهش و نویسندگی شروع کرده است. مردی سابقه روزنامهنگاری را نیز در پرونده خود دارد.
«خلیل اسفندیاری» سابقه تالیف چهار جلد کتاب و نیز فعالیتهای متنوع رسانهای از خبرنگاری گرفته تا دبیری بخش دفاع مقدس و سردبیری برخی نشریات را در کارنامه کاری خود دارد. از جمله اقدامات وی، انجام کار پژوهشی مصاحبه محور با موضوع بررسی نقش مهندسی– رزمی در ۸ سال دفاع مقدس است که البته هنوز زمینه انتشار نیافته است.
این پژوهشگر دفاع مقدس، فعالیتهای قلمی و مطبوعاتی خود را از سال ۱۳۷۳ با مسئولیت صفحه دفاع مقدس روزنامه رسالت که با عنوان «شرح عشق» منتشر میشد، آغاز نمود. سال ۱۳۸۱ و در جشنواره دفاع مقدس مطبوعات این صفحه در میان صفحات دفاع مقدس مطبوعات سراسر کشور رتبه اول را بدست آورد. سال ۱۳۸۲ در جشنواره مطبوعات دفاع مقدس در رشته مقاله نویسی، رتبه اول را بدست آورد.
در جشنوارههای دیگر مطبوعات دفاع مقدس نیز بارها مورد تقدیر قرار گرفت و در سال ۱۳۸۶ در جشنواره «دفاع مقدس و ترویج فرهنگ بسیجی» که در سطح دانشگاههای کشور برگزار گردید موفق به کسب رتبه دوم در رشته مقاله نویسی شد. خرداد ماه سال ۱۳۸۹ در جشنواره «تجلیل از فعالان رسانهای و هنری در فتح خرمشهر» رتبه اول در رشته مقاله نویسی و گفتوگوی ویژه را بدست آورد. آبان ۱۳۸۹ در هفدهمین جشنواره بین المللی مطبوعات و خبرگزاریها موفق به کسب رتبه سوم در بخش ویژه این جشنواره شد.
وی علاوه بر حوزه دفاع مقدس در حوزه تخصصی اش که مدیریت است نیز در جشنوارههای مختلف علمی اقدام به ارائه مقاله نموده که در ۳ مورد مقالات وی مورد پذیرش هیات داوران آنها نیز قرار گرفته و منتشر هم شده است.
وی سابقه دبیری بخش مقاومت و پایداری ماهنامه پیام انقلاب (ارگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) را هم در کارنامه خود دارد ضمن آنکه بیگانه با خبرگزاری دفاع مقدس هم نیست چرا که حدود یک دهه قبل و در همان ابتدای راه اندازی آن، پنج شماره ویژه نامه با عناوین «راست قامتان و ستاره ها» که اختصاص به مرور وقایع و نیز چهرههای شاخص دفاع مقدس داشته و در برهه خودش، یک اقدام ابتکاری از خبرگزاری محسوب میشد را تهیه و ارائه نموه است.
در ادامه قسمت اول این گفتوگو را میخوانید.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: در آغاز گفتوگو درباره بایستههایی که لازم است در یک فعالیت پژوهشی صورت گیرد و رعایت شود توضیح بفرمائید.
اسفندیاری: بله قبل از اینکه درباره هر موضوعی بخواهیم صحبت کنیم لازم است تعریفی از آن داشته باشیم تا اساسا مشخص شود درباره چی میخواهیم سخن بگوئیم. در بحث حاضر موضوع پژوهش است و ضرورتهای انجام آن. از همین رو لازم است ابتدا تعریفی درباره آن داشته باشیم. در اصطلاح پژوهش به یک سری اطلاعات نظام یافته گفته میشود. اطلاعاتی که از یک انسجام و یک انتظامی برخوردار است. این فعالیت مهم، ارکان و اجزایی هم دارد.
اولین جزء و رکن آن و به عبارتی نخستین اقدام برای انجام آن طرح سئوال یا فرضیه است. اینکه بدانیم از اطلاعاتی که قرار است جمع آوری کنیم دنبال پاسخ به چه سئوال یا اثبات یا رد کدام فرضیه هستیم. رکن دوم در این باره، جمع آوری اطلاعات درباره موضوع یا موضعات است. حالا خود این اطلاعات هم باید دارای ویژگیهایی باشد. از جمله آنها اتقان آن است و اینکه از درجه مطلوبی از صحت و درستی و مستند بودن برخوردار باشد.
پس از اینه فرضیه را مطرح کردیم و اطلاعاتمان درباره آن را جمع آوری نمودم نوبت به پردازش و بررسی آنها میرسد. لاجرم همه اطلاعاتی که جمع کرده ایم ممکن است برایمان کارایی نداشته باشد. برخی از آنها در تقاطعهایی که میزنیم و تطابقهایی که انجام میدهیم حذف میشوند یا نیاز به جمع آوی تکمیلی به میان میآید. پس از این مرحله نوبت اعلام نظر فرا میرسد و اینکه النهایه مجموعه این کارها به یک محصولی منجر شود. حالا این محصول میتواند اثبات یک فرضیه باشد یا رد آن و ارائه نظریهای جدید یا تکمیلی و یا پاسخ به سئوالی.
البته ممکن است در برخی محورها به نتیجه هم نرسیده یا فرات از موضوع پژوهش در دست اقدام ما باشد که آن را موکول به کار بعدی در این باره نمائیم.
تحریف بزرگترین تهدید دفاع مقدس است/ فرهنگ عمومی یک برهه تاریخی در معرض آسیب قرار دارد
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: مطلب مهم در این باره چرایی و اهمیت انجام پژوهشی در حوزه دفاع مقدس است و اینکه به نظرتان چه ضرورتی برای این امر وجود دارد؟
اسفندیاری: در پاسخ به سئوالتان باید عرض کنم دفاع مقدس (به معنای اعم آن که که شامل دفاع مقدس ۸ ساله و در ادامه محور مقاومت میباشد)، مفاهیم و وقایع و دستآوردهای آن در معرض چند تهدید قرار دارد. اولین تهدیدی که متوجه آن است خطر تحریف است.
درباره تحریف، تعاریف و توضیحات مختلفی از زوایای مختلف مطرح است و در علوم مختلف هم این واژه کاربرد دارد، اما مراد من از این واژه، معنای لغوی آن است که عبارت از «دست بردن در واژهها و کلمات و عبارات به منظور تغییر دادن معنای آن» است. این تحریف میتواند با روشهایی مانند تقطیع روایتها و خاطرهها روی دهد؛ یعنی بخشی از وقایع گفته شود و بخش دیگر یا کتمان شود یا طور دیگر نشان داده شود. اینها ابزار و روشهای تحریف است.
تحریف بدان معناست که کار ارائه شده دارای ناخالصی است، اما تشخیص آن ناخالصیها به سادگی نیست. با این تحریفها ممکن است جایگاهها عوض شود یعنی کسی که در موضع باطل بوده خود را حق جلوه داده و حق را منزوی سازد. این موضوع خاصه در حوزه محور مقاومت و کارهایی که در این عرصه صورت گرفته و میگیرد میتواند جدیتر باشد.
دلیل آن هم این است که این حوزه، شمولیت و همه گیری دفاع مقدس را ندارد. منظورم این است که مانند دفاع مقدس، وقایع آن در جامعه همه گیر نیست و صدای توپها و گلوله هایش را خیلی از ماها به گوش خود نشنیدیم. به برکت تدابیر اتخاذ شده و حماسه رزمندگان این مرز و بوم که توانستند خطر را از مرزهای کشورمان دور نگه دارند، ما داعش را و جنایت هایش را از نزدیک ندیده بلکه آن را در گزارشها و کتابها خواندیم و بعضا فیلمش را دیدیم. در حالی که در دوران دفاع مقدس، حتی خیلی از کسانی که از خطوط مقدم دور بودند بمباران و موشک باران هوایی را تجربه کردند و مشقات ناشی از آن را با گوشت و پوست خود لمس نمودند.
علی کل حال، در موضوع محور مقاومت و دفاع از حرم، با توجه به فاصلهای که از صحنه نبرد داریم، چه بسا خیلیها در جریان بسیاری از اتفاقات آن هم نباشند، چون از معرکه دور هستند و همین امر هم احتمال و ضریب موفقیت حرکتهای تحریفی را بیشتر نماید. کما اینکه از گذشته تاکنون هم شبهه اندازی در این باره رایج بوده و از شدت و گرمای آن کاسته هم نشده است.
خطر دیگر و مهمتر در این باره، خطری است که اساس فرهنگ و روحیه دفاع مقدس را در معرض تهدید قرار داده است. فرهنگ دفاع مقدس به گونهای بود که موجبات وحدت دلها و عقیدهها و مرامها و روشها و مواضع را فراهم کرده بود. بر این اساس، کسی خود را غریبه و بیگانه با موضوع احساس نمیکرد. محور مشترکی بود که همه را حول خود جمع میکرد. زمینهای برای جذب و رویش و نگهداشت نیروها بود. هیچ کس خود را در این امر مهم بی تاثیر نمیدید. برای همه مردم از هر قشر و صنف و جنس و سن و شرایطی جای کار بود.
از یک آشپز و کفاش ساده گرفته تا مهندسان و پزشکان و مدیران و نخبهها در حوزههای مختلف و ... همه خود را در این رابطه دارای نقش و وظیفه میدانستند. البته این کلیت و شکل غالب ماجرا بود وگرنه همان زمان هم بودند افراد معدودی که احتکار میکردند و از انجام وظیفه سرباز میزدند، اما آنها و آن مشی و رویکردشان، دارای وجه غالب نبودند. بلکه رویکرد غالب، همین رویکرد مبتنی بر حضور و ایثار بود. کسی جای دیگری را تنگ نمیکرد و کسی هم این حس را نداشت که وجود دیگری، باعث تنگ شدن جای او میتواند بشود.
خب این روحیه و فرهنگ هم با مجموعهای از اتفاقاتی که شاهدش بوده و هستیم در معرض آسیب قرار گرفته است. هدف آن است که این روحیه در میان مردم تضعیف شود. در همین رابطه یکی از بیمهای جدی آن است که کارآیی و کارآمدی فرهنگ دفاع مقدس مورد خدشه قرار گیرد. مدعای ما آن است که این فرهنگ، بگونهای است که میتواند در امور و حوزههای مختلف برای ما چاره سازی داشته باشد.
دفاع مقدس آموخت از سر و صدای دشمن هراسی نداشته باشیم/ میخواهند دشمن را قویتر از ما نشان دهند
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: ویژگیهای این فرهنگ کدامند؟
فرهنگ دفاع مقدس بن بست شکن است. در این فرهنگ، «کار، نشد ندارد» فرهنگ دفاع مقدس یعنی «ما میتوانیم» روحیه و فرهنگ دفاع مقدس یعنی اینکه «اراده منبعث از اذن و لطف الهی ما جبری است ما فوق همه جبره» دفاع مقدس به ما آموخت که از سر و صدای دشمن نباید هراس به خود راه داد. تجربه هم نشان داد دشمن، به مراتب ضعیفتر و آسیب پذیرتر از آنی است که نشان میدهد. لیکن خیلی مواقع امید او بیشتر از آنکه به تدبیر و داشتههای خود باشد به اشتباهات و نقاط ضعفی است که ما از خود نشان یا بروز میدهیم.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: کارکرد جریان تحریف در برابر این فرهنگ کدام است؟
اسفندیاری: جریان تحریف، درست مقابل این در حال حرکت است. یعنی میخواهد دشمن را بالاتر و قویتر از آنی که است نشان دهد. پیروزی بدون جنگ را بدست آورد. این جریان میخواهد چنین وانمود کند که با فرهنگ دفاع مقدس و مقاومت، نه تنها کاری پیش نمیرود بلکه گره هم میخورد.
میخواهد چنین نشان دهد که اساسا دمیدن بر روح مقاومت و دفاع و ایستادگی در دنیای امروز نه تنها بی فایده و بی نتیجه است بلکه موجب هدر رفتن توانها و انرژی و سرمایهها و فرصت هاست. برای اثبات این مدعای خود هم دادههایی را ارائه مینماید که البته مخدوش است.
البته باید گفت و نباید فراموش کرد که وقتی صحبت از مقاومت و دفاع میشود مراد ما اقدام بی برنامه و بدون پیش بینی نیست. منظور این نبوده و نیست بی محابا و متهورانه به استقبال خطر برویم و پیش بینیهای لازم در این باره را نداشته باشیم. خطر بعدی پیش روی فرهنگ دفاع و مقاومت، تحقیر و تخفیف وقایع و اصل آن است بدان معنا که عظمت این واقعه کوچک جلوه داده شود گویی که اتفاقی که در نتیجه مقاومت عمومی مردم در این هشت سال رخ داد، خیلی هم بزرگ نبوده است.
این اتفاق هم ممکن است از طرق مختلف حاصل آید. همه اش هم کار دشمن نیست بلکه گاهی میتواند ناشی از از کم کاریها و ندانم کاریها و کارنابلدی خودیها باشد.
نگاه صرفا طنز به دفاع مقدس درست نیست/ بزرگنمایی عدم الفتحها با هدف کوچکنمایی موفقیتها انجام میشود
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: از بحث اصلی دور نشویم. داشتید درباره رئوس تهدیدات پیش روی دفاع مقدس میگفتید.
اسفندیاری: مصادره موفقیتها و تقصیر آفرینی برای عدم موفقیتها هم از دیگر تهدیدهایی است که در روایتها متوجه آن است. اینکه هر نیرویی بیاید و هر موفقیتی است را به نام خود زده و عدم موفقیتها را نتیجه «ندانم کاری ها» و «عدم هماهنگیها و عدم همراهی ها» و یا «کارنابلدی های» دیگر بخشها جا بزنند.
بزرگنمایی عدم موفقیتها با هدف تحت الشعاع قرار دادن موفقیتهای بدست آمده، از دیگر خطراتی است که متوجه روایت وقایع آن است. عموم این تهدیدها هم میتواند از این پس نمود بیشتری پیدا کند. یعنی زمانی که خیلی از منابع دست اول آن روزها در میان مردم نباشند و فضا برای جولان چنین بحثهایی فراهمتر شود؛ لذا باید در اندیشه چاره برای آینده بود تا این قطعه نورانی دچار حاشیه و تحریف و تخریب نشود که یکی از مهمترین راهکارها برای تحقق این مهم، توجه به امر پژوهش و تحقیق میباشد تا برای هر سئوالی که محتمل است در آینده درباره آن مطرح شود، پاسخهای مستندل و مستند و قانع کننده داشته باشیم؛ و بالاخره اینکه غلبه نگاه طنزآلود به حوادث دفاع مقدس، خاصه در حوزه تهیه فیلم ها، خطر دیگری است که میتواند در کمین چهره واقعی دفاع مقدس باشد. تردیدی نیست که در جبهه و جنگ بعضا اتفاقات طنزآلودی هم رخ میداد، اما نباید فراموش کنیم که اصل جنگ، شوخی نبود بلکه خیلی هم جدی بود تا جایی که کوچکترین اشتباه میتوانست به بزرگترین خسارتها از جمه لو رفتن عملیات و زمینگیر شدن نیروها و عدم موفقیتهای بعدی منجر گردد؛ لذا نباید وقایع طنز رخ داده در این سالها باعث شود تا اصل موضوع حاشیه رفته و برای جذب مخاطب و بدست آوردن گیشه و... دفاع مقدس تا حد یک دورهمی تنزل داده شود.
مرکزی باید کار تجمیع پژوهشها را انجام دهد/ هنوز به موضوعاتی از دفاع مقدس پرداخته نشده است
فرزانه مردی: من فکر میکنم ضرورت انجام پژوهش درباره دفاع مقدس موضوع و بحث تازهای نیست. دفاع مقدس بخشی از تاریخ مملکت ما است و ما میبینیم که هنوز درباره بخشهای مختلف تاریخ این سرزمین کارهای تحقیقاتی انجام میشود. حتما باید تحقیقاتی را درباره شرایط روز انجام دهیم. امروزه باید پژوهشهایی درباره حال و هوای مدافعان حرم و خانوادههای آنها انجام شوند کما اینکه باید زمانی به همین پژوهش بخورد و مسائلی رسوب کنند و چند سال بعد به اصطلاح بررسی شود. زیرا آن زمان حس و حال آدمها تغییر خواهد کرد.
نظر من اصولا پژوهش به مثابه غلغلک دادن ذهن آدمها است. مقام معظم رهبری فرمودهاند دفاع مقدس مثل گنجی است که تمامی ندارد و پایانناپذیر است. جنگ جهانی دوم نیز تمام شد، اما هنوز درباره آن کتاب مینویسند و فیلم میسازند. هشت سال دفاع مقدس مردم کشور ما نیز این قابلیت را دارد، یعنی ما در حال حاضر درباره این پدیده به موضوعاتی برخورد میکنیم که هنوز به آنها پرداخته نشده است و الآن باید باز شوند. این روزها پدرها و مادران شهدا به سنی رسیدهاند که خاطرات گذشته را فراموش میکنند پس ما باید خاطرات آنها را بشنویم و در یک جا جمع کنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم.
یکی از مشکلات پژوهشگران دفاع مقدس این است که وقتی برای مصاحبه به کسی مراجعه میکنند متوجه میشوند شخص دیگری از جای دیگر با آن فرد مصاحبه کرده است. از نظر من جایی، چون مرکز اسناد باید همه اطلاعات را در یک مکان جمع کند تا من به عنوان پژوهشگر و نویسنده بتوانم با مراجعه به آنجا همه مطالبی را که میخواهم، احصاء کنم.
انتهای پیام/ ۱۴۱