به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، «شهید» شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.
میخواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستارهها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... برگ سبزی، تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
وصیتنامه شهید ایرج شیرزادفر
«بسم الله الرحمن الرحیم
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا...
و قرآن را خواندند پس با عمل به آن استوارش ساختند و به سوى جهاد برانگیخته شدند (آن چنان جوانه عشق خدا در دلشان بارور گشت) که رغبت آنان به رفتن براى جهاد همچون کشش اشتران به فرزندانشان بود در جهاد شمشیرها را از نیام گروه گروه و صف صف بر باطل یورش بردند. برخى از آنان کشته شدند و برخى آنان به سلامت برگشتند، اما از آنجایی که شهادت را به سعادت بر زندگى جاوید مى دانستند. از زنده ماندنشان شاد نبودند و بر کشته شدن همرزمانشان نمیگریستند چشمانشان از شدت اشک که به عشق و خوف خدا ریخته بود صدمه دید.
شکمهایشان از روزههاى فراوان لاغر شد و لبهایشان از دعا خشکیده و رخسارشان از بیداریهاى شبانه زرد گشت، اما بر چهرههاى آنان همواره غبار پرطراوت تواضع نشسته بود، آنان برادران من این چنین کسانى بودند که رفتند، پس به راستى سزاوار است که تشنه دیدارشان باشیم «امام على (ع) نهجالبلاغه خطبه ۱۲۰».
خداوندا! رشته افکار را در کدامین سوى بگسترانم و عنان قلم بر کدامین صفحه رها کنم سخن از چه بگویم و دیده بر کدام کران بیفکنم تا در چارچوب محدود توانم درک کنم شکوه حکمت عظیم و بیپایان تو را. چگونه یابم آنچه راکه برانگیزاند و در چه چیز بجویم آنکه را متحول کند.
از چه بعد بررسى کنم انقلاب را و چطور بیان کنم هدف را انقلاب بیرون یا اوج و نهایت درون؟ اما بجاست که در حصار محدود مغز کوچکم به پرتویى از شعاعهاى نورانى بیاویزم که کوتاهترین راه اتصال به بیکران باشد شهادت را دریابم و شهدا را که دائما الهامبخشند؛ شهدایى را که در قلوب همه مردم زندهاند و نزد خدا پایدار. این تحول و انقلاب شهادت است که یک انسان آلوده و ساقط را از جا میکند و یک مرتبه بالا میبرد.
انسان وقتى که به میدان شهادت میآید، دیدش در جستجوى هدف وسیع میشود در بیکران وجود چنان اوج میگیرد که همه غرایز را به جاى میگذارد، انسان ساقط شهوانى و گرفتار غرائز چنان عالیقدر مىشود که پروبال میگشاید و به طرف خدا حرکت میکند و مردمى را به دنبال خود میکشد این خاصیت شهداست، شهدا شمع محفل بشریتاند.
خانواده محترم! پدر و مادر عزیزم! من به جز اذیت و دردسر در زندگى خدمتى به شما نکردم. ولى امیدوارم مرا حلال کنید تا انشاءالله خداوند از سر تقصیراتم بگذرد، بىاجازه به جبهه آمدم لطفا مرا ببخشید.
از خواهرانم میخواهم که حجاب کامل اسلامى را رعایت کرده و همچون زینب در صحنه انقلاب حاضر شوند، برادرانم! در زندگى، چون علىاکبر و علیاصغر زندگى کنند و از آنها الگو و سرمشق بگیرند.»
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۹۱۱