به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، «محمدتقی فهیم» منتقد سینما هر دوشنبه متنی درباره وضعیت سینمای کشور منتشر میکند. فهیم جزو منتقدانی است که علاوه بر شناخت ساختاری و زیباییشناسانه سینما، زمینههای شکل گیری آثار را و جریانهای سیاسی اجتماعی در پس هر اثر و جریان هنری را هم خوب می شناسد.
فهیم در متن اخیرش نوشته است: سینما جدیتر از این حرفهاست. یعنی جدی بوده ولی آن را به شوخی گرفتن تا جایی که واقعا شوخی شوخی شده است. این قدر سینما را جدی نگرفتن که در نزد همه لایهها و اقشار اجتماعی از حیز انتفاع افتاد. حتی برای همان قشر متوسط که شعارش را میدادند هم سینما ارمغانی در چنته نداشته و ندارد.
این یک فاجعه بسیار جدی است که نزدیک دویست فیلم در صف اکران باشند ولی سینما داران رغبت اکران بیست تای آنها را نداشته باشند. حالا آنهایی که با یک صفحه طرح، مجوز ساخت میدادند لطف کنند بیایند و جواب بدهند که با افزایش رقم تولید این فیلمها چطوری میخواستند سینما را رونق ببخشند؟ با این خزعبلاتی که نه به درد دنیای کسی میخورد و نه به درد آخرت کمتر کسی میآید، آیا جز تلف کردن سرمایه و وقت نیروهای کارآمد چیز دیگری هم در سیاستهای گذشته بوده است.
تاملی در متن فیلمهای باقی مانده چیزی جز افسوس باقی نمیگذارد. واقعا مگر اکران سینمای ایران چند تا فیلم درباره تغییر جنسیت میخواهد؟ اصلا تغییر جنسیت مساله و دغدغه چه جمعیتی از کشور است؟ به همین سیاق مساله خیانت ضربدری و ... در چند سال گذشته حتی سه فیلم ساخته نشده است که چنان مورد توجه نسلهای مختلف قرار گیرد که درباره آدم های آن حرف بزنند.
اشتباه نکنید توقع نداریم که فیلمی ساخته شود (اگر چه حق مان است) مانند فلان کشور که سرمشقی برای موفقیت والیبال اکنونشان باشد. توقع نداریم که مانند بهمان کشور، از کشیش گمنام جنگهای داخلیشان قهرمان ملی بسازد. توقع ساخت فیلم ا«ی تی» نداریم که ترس از موجودات فرازمینی را تبدیل به آرزوی داشتن یک موجود فرازمینی توسط خانوادهها کند و ... نخیر توقع ما خیلی پایینتر از این حرفها بوده است.
سینمای سالهای گذشته ایران دیگر هیچ قهرمانی از میان لایههای پایین اجتماع باز تولید نکرده است، نه در حد قیصر که جوانان به تبعیت از ضد قهرمانش سر را مدل خاصی بیارایند و در مواقعی پاشنه کفش وربکشند و نه در سقف حاج کاظمی که برای دوستش آژانس به هم ریخت. بله سینما را در چند سال گذشته چنان به دریوزگی کشاندند که فقط به فکر گدایی جایزه باشد و بس. لاغر در همه اجزا و نحیف در پیام و سخیف در همه مضامین، این دستاورد سینمای سالهای گذشته بوده است. توهین به شعور مردم، تحقیر کشور، نادیدن غرور ملی و تاریخ پر افتخار این سرزمین وجه غالب مضامین سینمای ایران در سالهای گذشته بوده است. سینمای ایران در چند سال گذشته نه تنها به تودههای مردم (مشتریان اصلی سینما در دنیا) و مسائلمان پشت کرده است بلکه برخلاف شعار مدیراناش در زمینه وفاداری به طبقه متوسط و جریان روشنفکری، حتی یک فیلم مانند هامون هم روانه پرده نکرده تا شعار طبقاتی آنها را روانه خیابانها کند: این زن حق منه، سهم منه و ...
اما دیگر نباید در برابر موج فیلمهای بیمصرف و خواب آور کوتاه آمد. دیگر نباید در برابر اندیشههای وامانده غربپرست عاشق فستیوالها سکوت کرد. دیگر نباید دست روی دست گذاشت و بیتفاوت بود. حالا نباید آتش شعار باسمهای «فیلمهای جشنوارهای اعتبار ایران است»را شعلهور تر کرد که برعکس مطالبه جدی ما حالا فیلم خوب، سالن مناسب است. ما حالا این حق خواهی را باید فریاد کنیم. حالا دیگر دوره مطالبهگری است و ما سینما دوستان در سراسر کشور مطالبه جدیمان «فیلم خوب و سالن مناسب»است.
انتهای پیام/ 121