گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: پژوهش به عنوان زیربنای هر اقدام و فعالیتی برای رسیدن به نتیجه درست و خروجی کامل از اهمیت زیادی برخوردار است. پژوهشها میتوانند راهگشای بسیاری از پرسشها و پر کننده ضعفها و خلاءها در موضوعات مختلف باشند.
موضوع پژوهش در دفاع مقدس از حیث جلوگیری از تحریف و تهدیدات حائز اهمیت است، پژوهشها از جهتی پاسخگوی بسیاری از سوالات و روشن شدن نقاط مبهم این برهه مهم تاریخی هستند که استفاده از آن در آثار مکتوب و غیر مکتوب دفاع مقدس بر اعتبار این آثار افزوده و به بیان درست این دوران پر افتخار میانجامد.
در راستای پرداختن به اهمیت پژوهش در آثار دفاع مقدس خبرگزاری دفاع مقدس با همکاری مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس نشستهایی را با نویسندگان این حوزه برگزار کرده است. پیش از این دو نشست دیگر با چهار تن از نویسندگان حوزه دفاع مقدس برگزار شد.
پیش از این سه قسمت (اول ـ دوم ـ سوم) از سومین نشست ضرورت پژوهش در آثار دفاع مقدس و مقاومت منتشر شد و در ادامه بخش چهارم این نشست با حضور «شهلا پناهی» نویسنده و محقق حوزه مقاومت و «مهدی کاموس» پژوهشگر حوزه دفاع مقدس قرار داده شده است.
دفاعپرس: به عنوان یک پژوهشگر و نویسنده وضعیت کمی و کیفی آثاری که امروز مشاهده میکنیم را چگونه میبینید در کنار این هر پژوهشگر در مسیر کاری خود با آسیبهایی رو به رو است، شما این آسیبها را چطور برطرف میکنید و اگر راهکاری دارید بفرمایید.
پناهی: این که بخواهیم کتابها را با یک نگاه نقد نگاه کنیم، درست نیست و من نمیتوانم وارد این حوزه بشوم. اما شما نگاهی به ویترین کتابها بیاندازید، متوجه سبک وسیاق کار میشوید. من مثالها را از کارهای خودم میزنم که اگر نقدی هم هست به کارهای خودم وارد بشود و مخاطب بتواند کارهای من را نقد کند. سعی میکنم حتماً کاری را بنویسم که تحقیقش را هم خودم انجام بدهم. چون حتی نوع تعریف کردن و احساسی که آدم از مصاحبه شوندهها میگیریم روی نوشتن تأثیر میگذارد. لهجهای که میشنود، روی نوشتن تأثیر میگذارد. کجایی بودن و کجا اتفاق افتادن حادثه در نوشتن تأثیر میگذارد.
انتشارات کتاب برایم مهم است/ ناشرین دفاع مقدس را مشخص کنیم
حالا ببینیم چقدر کتابها اینچنین هستند. همیشه نگاهم این است کتابی که من دستم میگیرم، تولیدش از کجاست؟ چون برخی انتشاراتها خط تحقیق و تألیف را به هم نزدیک کردهاند. کتابهایی وجود دارد که هم تحقیق خوبی انجام شده و هم نگارش خوبی دارد. یعنی محتوای متن کتاب کنترل شده و به چاپ رسیده تا در نهایت در اختیار عموم قرار گیرد.
اولین اتفاق و اولین نکتهای که باید به آن پررنگتر و دقیقتر توجه کنیم این است که ناشرین حوزة دفاع مقدس و مقاومت را مشخص کنیم. متأسفانه گاهی میبینیم ناشری که عمده کتابهایش در زمینه خانواده و علمی بوده یک آن کتاب دفاع مقدس چاپ میکند.
اگر ناشرین حوزه مقاومت و پایداری مشخص شوند و وظایفشان شرح داده شود و اینکه میخواهند چه کتابی تولید کنند میشود تعریفی دقیق برای آنان بگذاریم که چطور نظارت کنند، و چه چیزی را از پژوهشگر بخواهد و دست پژوهشگر را باز بگذارد.
خاطرم هست که کتابی را به من دادند و خواستند نظرم را بگویم. کتاب در مورد سوریه بود. خیلی برای من جالب بود، چون به سوریه رفتهام و منطقه را از نزدیک دیدهام، جغرافیای قصه به جغرافیای واقعی سوریه نمیخورد با وجودی که کتاب تازه بود و یک یا دو دهه از آن نگذشته بود که بگوییم جغرافیای منطقه عوض شده در مورد بخشی از ایران و بافت اجتماعی منطقه چیزی نوشته بود که با واقعیت یکی نبود. چرا نویسنده این را نوشته؟ چون خودش تخیل و اضافه کرده. من خودم با نویسنده تماس گرفتم و گفتم چیزی که شما اینجا نوشتید، اصلاً مربوط به این استان نیست، گفت من اطلاعات نداشتم و لذا چیزی که در استان خودمان اتفاق افتاده را نوشتم! این کتاب الان دارد دست به دست میچرخد و چه زمانی آفت میشود؟ پنج سال یا ۱۰ سال دیگر که مخاطب جوان، کسی که جنگ را ندیده و این کتاب را به عنوان یک مستند میخواند و نمیرود در آن استان بگردد فکر میکند واقعاً اینطور که در کتاب گفته شده است.
کتابها قبل از ویراستاری حتما ناظر پژوهش داشته باشند/ تنها به جنبه عاشقانه زندگی شهدا نپردازیم
کار دیگر این است که کتاب قبل از ویراستاری حتماً به لحاظ پژوهش یک ناظر داشته باشد. از من نویسنده و یا محقق بپرسند که این اطلاعات را از کجا جمع کردی؟ شاید برای شما جالب باشد من کتابی را خواندم که تماماً از فضای مجازی برداشته بود. زمانی که کتاب را میخواندم آنقدر برایم آشنا بود که گفتم خدایا چقدر این اطلاعات آشناست، جستوجو کردم دیدم تمام خاطرات را از اینترنت آورده و در ظرف کتاب ریخته و به آنها شکل داستانی داده است. این به خاطر ضعف ناظر پژوهش است. اگر ناظر پژوهش وجود داشته باشد خط داستان را مشخص میکند و اینکه از کجا به کجا میخواهیم برسیم و کار را درست جلو میبرد. من مخالف پرداختن به عشق و عاشقی و احساسات در کتاب نیستم، با اینکه در کتابهای خودم تا حدودی از این امر پرهیز میکنم، ولی مخالف این پرداخت نیستیم، اما معتقدم تنها از این جنبه نباید به یک فرد نگاه کنیم و به وجود دیگر زندگی او نیز توجه شود. لزومی ندارد که وارد جزئیات و حریم خصوصی آدمها بشویم. باید وجوه شخصیتی را چنان خوب و توانمند معرفی کنیم که مخاطب با خواندن آن متوجه کیفیت زندگی خصوصی شهید هم بشود.
خود من موقع انتخاب کتاب، کتاب را از ناشری انتخاب میکنم که میدانم روی بحث پژوهش حساسیت دارند. عموماً سراغ کتابهایی که میدانم ناشر روی بحث تحقیق حساسیت ندارد نمیروم. فقط یک تورق میکنم و میگذارم کنار. کتابهایی را مطالعه میکنم که بدانم روی بحث پژوهش حساسیت دارند.
دفاعپرس: من احساس میکنم به این دلیل همه کتابها شبیه هم است که موسسات و انتشاراتها برای خودشان یک دستورالعمل دارند و در قرارداد ذکر میکنند باید این موضوعات مطرح شود. از این رو میبینیم کتابها در یک سبک و خط هستند.
زمان محدود آفت کار تحقیق است/ ناشران در چاپ کتاب عجله نکنند
پناهی: یکی از مشکلات این است که کارها را خیلی بازاری و در زمان محدود تولید میشود. مثلا میگویند که در شش ماه باید این کتاب جمع بشود، مگر میشود شما در شش ماه حتی به واقعیت یک زندگی برسید؟! بعد میبینید که طرف فرماندة یک محور بوده و باید اطلاعات منطقه تحت مدیریت او، اطلاعات جنگی را دربیاورید و در یک زمان شش ماهه میبایست تحقیق و تحلیل کرد و شاکله کتاب را درآورد. واضح است که کار کیفیت لازم را نخواهد داشت. از این رو نویسنده تنها اطلاعاتی از خانواده شهید جمع آوری میکند و سراغ باقی آدمها نمیرود، در کتابی نحوه شهادت به گونهای بیان شده بود که واقعیت نداشت و نویسنده این را از خانواده شهید پرسیده بود، در صورتی که سند واقعة شهادت خانوادة شهید نیست. سند واقعة شهادت حاضرین در صحنه هستند، همرزمان و کسانی که آن لحظه آنجا بودهاند، آنها میدانند که چه اتفاقی افتاده است. من با خانواده تماس گرفتم و گفتم این اتفاق را چه کسی برای شما تعریف کرده است؟ گفت یکی از دوستانش از یک نفر در روز تشییع جنازه شنیده و او هم برای ما تعریف کرده است. حال این شده مطلب داخل کتاب و دارد میچرخد. بله، من هم با صحبت شما موافقم یکی از مشکلات ناشرین هستند که زمان را محدود میکنند، چرا این تحقیق طولانی شد؟ چرایی طولانی شدن تحقیق به خاطر رسیدن به منابعی است که اطلاعاتشان قابل استدلال و استناد است. یعنی شما فقط نمیتوانی با یک نفر حرف بزنی و بگویی من کل خیبر را الان میدانم. شما زمانی کل خیبر را میدانی که کار کنی روی آن و این کار کردن زمان میبرد در حالی که ناشرین این زمان را نمیدهند و محققین دنبال آن نمیروند و کارها بازاری میشود.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: در یکی از جشنوارهها به نویسنده فعالی جایزهای دادند و از او تقدیر و تشکر کردند، کسی که در دو سال چهل عنوان کتاب نوشته بود، این تعداد کتاب حقیقتا زیاد است.
سیاستگذاریهای اشتباه ذائقه مردم را عوض میکند
دفاعپرس: ارزشگذاری متولیان فرهنگی اشتباه بوده، این برمیگردد به صحبتهای آقای کاموس، مسئله را نفهمیدهاند و وقتی مسئله فهمیده نمیشود، سیاستگذاریها اشتباه میشود. این سیاستگذاریها متأسفانه گاه ذائقة مردم را عوض میکند و یا از ذائقة مردم تأثیر میگیرد. وقتی یک نویسنده قوی باشد، وقتی نویسندگان قوی کتاب بنویسند و چاپ کنند، به راحتی میتوانند ذائقة مردم را هم تغییر بدهند که این اتفاق در کشور ما نمیافتد و با وجود اینکه کتابهای زیادی منتشر میشود، ولی ذائقة مردم عوض نمیشود، چرا؟ چون کتاب بازاری است و مسئلهمحور نیست. چون هدفگذاری دقیق انجام نشده و ما وقتی در آثار بزرگ دنیا نگاه میکنیم میبینیم که چقدر عمیق بوده و سالیان سال مورد استناد بودهاند و جامعه از آنها صحبت میکنند. کتابهایی که در واقع یک جور منبع تاریخی بوده و سند محکم میشود، ولی متأسفانه این در کشور ما خیلی کمیاب است و فقط چند کتاب به این شکل داریم. رهبر انقلاب چقدر در مورد کتابهای خارجی صحبت کردهاند، اما ما هیچ کتاب ایرانی با این خصوصیات نداریم که این میشود نقاط ضعف کار ما.
تحقیق و نگارش مثل دانههای تسبیح باید به دقت کنار هم قرار گیرند
پناهی: یکی از دوستان هست که یک کتاب مینویسد و از دل آن چند کتاب در میآورد. اینها آسیب است. بالاخره همة ما تشویق شدن و دیده شدن را دوست داریم و خیلی باید روی خودمان کار کنیم که دور از این دیده شدن باشیم. من پناهی خیلی باید روی خودم کار کنم که دیده نشوم، چون وقتی دیده نشوم میتوانم موفق باشم و تمرکز بیشتری روی کار خودم بکنم و روی تحقیق داشته باشم. دائم دیده شدن، نتیجهاش این است که من از چیزهایی که دارم کپی بزنم کتاب «ماه کامل» سه سال و نیم فقط تحقیقش طول کشید. البته یک مقدار زمان خورد به خاطر این که دوستان این شهید همه موقعیتها و مسئولیتهایی داشتند که دائم در منطقه بودند و من باید مکث میکردم تا اینها برای مرخصی بیایند و بتوانم کار را ادامه بدهم.
گاه ما نمیتوانیم برای ناشر این را جا بیندازیم، ناشر منتظر است که در شش ماه یا یکسال کتاب را تحویل بدهیم در حالی که هنوز تحقیق تمام نشده و قصه از هم جدا است. من همیشه از ابتدا هم این را گفتهام که تحقیق کردن و نوشتن دقیقاً مثل یک تسبیح است که شما باید دانهها را به دقت پشت سر هم قرار بدهید و آن را محکم کنید و بگویید از کجا شروع کردهام و کجا تمامش کردهام. اگر این دو نقطه را نداشته باشی، نمیشود.
انتهای پیام/ ۱۴۱