گروه دفاعی امنیتی دفاعپرسـ رحیم محمدی؛ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با هماهنگی و پشتیبانی دولتهای غرب و شرق و حتی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس آغاز شد و پس از گذشت هشت سال جنگ نابرابر ایران مجبور شد قطعنامه خاتمه جنگ که از سوی شورای امنیت سازمان ملل به شماره ۵۹۸ تصویب شده بود را بپذیرد؛ البته این قطعنامه در ۲۹ تیر ۱۳۶۶ به تصویب رسید، اما چون آن زمان ایران در موضع قدرت قرار داشت و توانسته بود با انجام عملیات کربلای ۵ دروازههای بصره را تهدید کند، در زمان صدور از پذیرش آن امتناع کرده بود.
در واقع پیروزی ارزشمندی که ایران به واسطه دو عملیات مهم والفجر ۸ و کربلای ۵ به دست آورد و در این دو عملیات فاو و شلمچه را به تصرف خود درآورد، حامیان صدام متوجه شدند که چنانچه اقدام مؤثرتری در حمایت از صدام انجام ندهند، عراق در این جنگی که شروع کرده با شکست مواجه خواهد شد.
بر این اساس همچون گذشته که هرگاه ایران در جبهههای نبرد پیروزی ارزشمندی را کسب میکرد، حامیان بین المللی صدام بلافاصله در شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامهای از طرفین بدون اینکه اعلام کنند متجاوز کدام کشور بوده و خسارت وارده چگونه باید پرداخت شود، فقط میخواستند که آتشبس صورت گیرد که به لحاظ سیاسی تامینکننده نظرات ایران نبود؛ لذا کشورمان از پذیرش آن امتناع میکرد.
زیرا شورای امنیت سازمان ملل از زمان شروع جنگ تحمیلی در شهریور سال ۱۳۵۹ تا تیر ۱۳۶۶ در مجموع ۱۶ قطعنامه صادر کرد که در تمام مضمون این قطعنامهها توصیه به آتشبس دو طرفه شده بود، اما قطعنامه ۵۹۸ از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده مفصلترین و از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرایی قویترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بود و در آن تا حدودی شرایط ایران تأمین میشد.
همانگونه که عنوان شد، بعد از عملیات موفق کربلای ۵ حامیان اصلی صدام وقتی متوجه شدند در صورتی که اقدامی برای توقف جنگ نکنند، ایران پیروز این جنگ خواهد بود، تصمیم گرفتند استراتژی خود را در قبال جنگ عراق با ایران تغییر دهند که از جمله این موارد میتوان به حمایت مستقیم کشورهای غربی از صدام، معرفی صدام به عنوان صلحطلب، بکارگیری سلاحهای شیمیایی گسترده توسط عراق، تهدیدات وسیع بین المللی علیه ایران، سلب منطق دفاع مشروع از ایران، تغییر روند تحولات در جبهههای نبرد و تحریم شدید تسلیحاتی ایران اشاره کرد.
بر این اساس، عراق شروع به استفاده گسترده از سلاحهای شیمیایی در جبههها کرد و در استفاده از این سلاح ممنوعه حتی ملاحظه مردم خودش را در زمان تصرف حلبچه توسط رزمندگان کشورمان نکرد و با هدف ضربه زدن به ایران از انواع بمبها شیمیایی علیه مردم حلبچه و رزمندگان کشورمان استفاده کرد که در نتیجه صدها نفر بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی یا جان خود را از دست دادند و یا بهشدت دچار مجروحیت شدند.
همزمان با این اقدام و عدم تنبیه صدام در استفاده از سلاحهای شیمیایی، آمریکا علاوه بر دادن اطلاعات ماهوارهای از موقعیت و امکانات نیروهای پدافندی مستقر در فاو به ارتش عراق جهت بازپسگیری این شهر بندری مهم، نیروی دریایی خود را هم به خلیج فارس اعزام کرد و ناوگان این کشور در راستای حمایت از عراق به دو سکوی نفتی ایران به نامهای سلمان و نصر حمله کرد و این دو پایانه نفتی را کاملاً منهدم ساخت.
همچنین آمریکاییها در اطراف جزیره سیری به ناوچه جوشن و در منطقه شمالی خلیج فارس به ناوشکنهای سهند و سبلان نیروی دریایی ارتش حمله کردند و ناوچههای ایران با اصابت موشکهای پیشرفته هارپون ناوهای آمریکا غرق شدند و حتی در ادامه، هواپیمای مسافری کشورمان را با حدود ۳۰۰ سرنشین بر فراز اّبهای خلیج فارس منهدم ساختند و تمام مسافران آن را به شهادت رساندند.
بعد از اتمام عملیات کربلای ۵ و قبول نکردن قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران در سال ۱۳۶۶، به واسطه حمایت همهجانبهای که کشوهای کوچک و برزگ با میدانداری ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق از صدام صورت گرفت، موجب شد تحولات میدان نبرد از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۷ به سود عراق چرخش یابد در این رابطه یعنی کمکهای بی سابقه خارجیها به عراق اگر بخواهیم مثالی ذکر کنیم، میتوان به ارسال هواپیماهای جنگی میگ ۲۱، ۲۳، ۲۵ و توپولوف ۷۲ برای سوخترسانی هوایی به همراه موشکهای زمین به زمین اسکاد B از سوی شوروی سابق به عراق اشاره کرد.
از سوی دیگر در جلسهای که هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا به همراه سران قوا در منزل امام خمینی (ره) برگزار میکند در خصوص الزامات ادامه جنگ به درخواست سپاه اشاره میکند که عنوان شده بود فقط برای پدافند در خوزستان به ۴۵۰ گردان نیروی پیاده، ۶۰ گردان زرهی و ۱۲۰ گردان توپخانه نیاز دارد؛ درخواستی که امکان انجام آن وجود نداشت؛ لذا با توجه به اتفاقاتی که به آن اشاره شد، امام خمینی (ره) وقتی نظر حاضران در جلسه را موافق با پایان دادن جنگ آن هم با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ دیدند، سرانجام با پذیرش آن موافقت کردند؛ البته ایشان در رابطه با قطعنامه و چرایی پذیرش آن فرمودند: «اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم، در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری مینگریستیم و میرسیدیم، ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان رفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود، مغلوب خصم شده ایم.
چه کوتهنظرند آنهایی که خیال میکنند، چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده ایم پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگی و صلابت بی فایده است. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. تاخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمیشود که ما از اصول خود عدول کنیم. البته معترضیم که در مسیر عمل، موانع زیادی به وجود آمده است که مجبور شده ایم روشها و تاکتیکها را عوض نماییم.»
در این رابطه، مقام معظم رهبری نیز در تاریخ ۲۲ مرداد سال ۱۳۶۷ عنوان کردند: «اعلام قبول قطعنامه، به وسیله جمهوری اسلامی ایران دو فایده اساسی داشت؛ اول آتشبس را به صلاح انقلاب و کشور دانستیم. دوم با اعلام قبول قطعنامه ماهیت رژیم عراق علیرغم ادعاهای صلحطلبی آشکار شد و تحولات بعدی اصالت هر دو مصلحت را مشخص ساخت.»
انتهای پیام/ 231