به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، کتاب «دین» مجموعه خاطرات گردآوری شده بچههای مسجد جزایری است که به همت علی مسرتی به رشته نگارش در آمده و انتشارات سوره مهر نیز این کتاب را به چاپ رسانده است.
در بخشی از این کتاب به زندگینامه شهید «محمدرضا عباباف» که یکی از فیلمبرداران گروه «چهل شاهد» بود، پرداخته شده است که در ادامه میخوانید؛
گروه «چهل شاهد» یک گروه فیلمبرداری بود که سال ۱۳۶۰ برای ثبت تصاویر و مستندات جنگ تشکیل شد. اعضای فیلمبرداری «چهل شاهد» اغلب دانشآموزان ممتاز دبیرستانهای اهواز و خوزستان بودند که با گذراندن یک دوره آموزشی خیلی کوتاه بعدها توانستند جزء بهترین وقایع نگاران دوران جنگ باشند.
شهید «محمدرضا عباباف» از ۱۱ سالگی برای کمک به پدر به مغازه پدری میرفت و کار میکرد. دوران راهنمایی را در مدرسه جعفری درس خواند. رضا به نماز و روزه و انجام دادن فرایض دینی علاقه و تقید خاصی داشت.
قبل از انقلاب اسلامی با وجود سن کم به مکتب قرآن میرفت و از درسهای آقای قرائتی و استادان مذهبی استفاده میکرد.
با شروع انقلاب اسلامی به کمک بعضی از دوستانش به توزیع کتابها و نوارهای مذهبی و اعلامیههای امام خمینی (ره) پرداخت و در تظاهرات شرکت میکرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی، عضو فعال انجمن اسلامی دبیرستان شد و سایر دانشآموزان به را به روی آوردن به فرهنگ دینی ترغیب میکرد. در زمستان سال ۱۳۵۸ با وقوع سیل در استان خوزستان به کمک سیلزدگان شتافت و برای مشارکت در این امر خیر به بچههای جهاد سازندگی ملحق شد.
سال چهارم دبیرستان بود که جنگ تحمیلی آغاز شد. با تشکیل گروه «چهل شاهد» تبلیغات جنگ و جبهه، رضا که فرهنگی بود، به این گروه پیوست و با دوربین فیلمبرداری به خطوط مقدم جبههها میرفت تا حماسههای رزمندگان اسلام را به تصویر بکشد.
او حدود یک ماه به منظور فیلمبرداری از جبهههای غرب کشور به کردستان اعزام شد. رضا سرانجام در عملیات خیبر در روز ۱۳۶۴/۱۲/۰۴ بر اثر اصابت ترکش به سرش به به سایر دوستان شهیدش ملحق شد.
وی در قسمتهایی از وصیتنامهاش نوشته است:
«خدایا، معبودا!
تو شاهدی که بندهای گنهکار با تو حرف میزند. چه گناههایی که ما کردیم و چشمپوشی کردی.
خدایا، ازتو میخواهم که توفیق اطاعت و بندگی را به من عطا کنی.
علمی را که فرامیگیرید، همراه با تزکیه باشد؛ چون علم بدون ایمان به درد مملکت نمیخورد. سعی داشته باشید در کارهایتان توکل را از یاد نبرید.
اگر ذرهای ریا در کار ما باشد، ما مشرکیم و وای به حال ما. از تمام برادران که از من بدی دیدهاند میخواهم که مرا ببخشند که به بخشش آنها محتاجم.»
انتهای پیام/ 118