گروه اجتماعی
دفاعپرس - سرهنگ سجاد نامور معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس خراسان شمالی؛ متزلزل شدن بنیان خانواده؛ اولین تاثیر اجتماعی در صورت کم رنگ شدن عفاف و حجاب در سطح جامعه است. خانواده در اثر ازدواج شکل میگیرد که خود پدیده ازدواج نیازمند وجود یک سری شرایط و عواملی است که زمینه ساز یک ازدواج موفق یا ناموفق خواهد شد.
عموما نظر جامعه شناسان بر این است، در جوامعی که در حال گذر از سنت به مدرنیته هستند الگوهای خانواده نیز دچار تغییر و تحول میشوند، تغییری که در فرهنگ به وجود میآید در نسلهای بعدی بحران هویت را به وجود میآورد که در اثر بحران هویت شکاف نسلی یا گسست فرهنگی به وجود میآید و بنابراین نسلهای متفاوت با هم تفاهم ندارند و حرف هم را متوجه نمیشوند.
در مرحله اول راهکار باید ایجابی باشد، یعنی راهکاری که از دل جامعه برخیزد یا به نوعی فرهنگ سازی باشد، حالا هر چه بیشتر در این راهکارهای ایجابی یا تولید محتوا یا فرهنگ سازی با کمک نهاد خانواده، رسانه، مطبوعات و مدرسه یا فضای اجتماعی بتوانیم کار بکنیم تاثیر این پدیده اجتماعی در شکل گیری پدیدههای امنیتی، آسیبهای اجتماعی، جرایم یا پدیدههای انتظامی کمرنگتر خواهد شد.
دیدگاه ما و نگاه ما نسبت به مسئله عفاف و حجاب به عنوان یک مسئله اجتماعی است و راهکاری که اندیشمندان علوم اجتماعی تجویز میکنند برای درمان این مسئله راهکار اجتماعی مدار یا اجتماع محور است.
در روانشناسی، انسانِ خواستار تحقق خود، در واقع انسان رشد یافتهای است که خیلی تمایل به سمت و سویی دارد که بتواند از نیازهای سطوح پایین انسان مثل نیازهای جنسی و جسمی گذر کند و به نیازهای سطوح بالایی مثل نیاز به خود شکوفایی دست پیدا کند.
در واقع انسانهایی که در پی نشان دادن جاذبههای جنسی و جسمی خود هستند انسانهایی هستند که در سطوح اولیه نیازهای انسانی مانده اند و تثبیت شده اند.
این انسانها نمیتوانند تا مراحل عالی انسانی یعنی نیاز به خود شکوفایی یا تحقق خود یا دسترسی به انسان والا گام بردارند و برسند.
در مباحث روانشناسی انسان میتواند به حرمت خود نزدیک بشود و خواستار ارزش گذاری بر جنبههای ذاتی خود بشود که بتواند هویت خود را آن قدر کامل بکند که در واقع با جذبههای انسانی، جسمی و جنسی در پی تحقق آن نباشد.
تمام نعمتی که خداوند در ذات پاک انسان به ودیعه نهاده آن قدر زیبا و قدرتمند و کامل است که اگر هر کدام از ما بتوانیم ودیعه الهی را به عرصه فعلیت برسانیم هیچ نیاز نیست از زیباییهای جسمی و جنسی خودمان بخواهیم استفاده بکنیم و نگاه دیگران و جامعه را جلب بکنیم.
قطعا جامعه از تک تک اعضای آن انتظار دارد هر کدام به عنوان عضوی سالم و شخصیتی فرهیخته بتواند بحث حجاب را به بهترین شکل ممکن ایفا بکند تا تعرضی به سلامت دیگر اعضای جامعه وارد نشود.
در بین خانوادههای پایبند به مذهب، از روشهای مختلفی برای جامعه پذیر کردن فرزندان استفاده میشود. به طور مثال دختری که در یک خانواده پایبند به دستورات دینی خصوصا حجاب متولد میشود از همان دوران کودکی مشاهده میکند که مادر در حضور برخی از افراد و یا در بیرون از منزل خود را میپوشاند و از چادر استفاده میکند.
در اولین قدم، این رفتار مادر است که کودک را به رفتار هنجاری تحت عنوان حجاب آشنا میکند و با گذشت زمان دختر آرام آرام به شباهتهای خود با مادر پی میبرد و حجاب را نیز به عنوان یک ویژگی دختر بودن میپذیرد.
حال اگر کودک در میان خانواده با زنانی ارتباط داشته باشد که آنها نیز حجاب را به عنوان یک امر مسلم پذیرفته و به راحتی آن را رعایت میکنند، کودک نیز این مسئله را پذیرفته و آرام آرام با آن خو میگیرد.
اگر در میان افراد خانواده و یا نزدیکان کسانی باشند که به حجاب بی توجه بوده و خصوصا اگر کودک با آنها رابطه عاطفی بیشتری هم داشته باشد، آنگاه حجاب در نظرش کم اهمیت شده و شاید ناخود آگاه از ان دوری نماید.
در اینجا رفتار پدر و مادر و استفاده از روشها و ابزارهای تشویق و ترغیب در حفظ میزان اهمیت حجاب در ذهن کودک بیار موثر میباشد. با ورود دختر به سنی بالاتر و حدود ۷ سالگی، پدر و مادر پایبند به قواعد مذهبی توجه بیشتری به حجاب دختر مینمایند به گونهای که برخی از والدین، روشهای شدید تری را برای مجاب کردن کودک به کار میگیرند، استفاده از این روشها عموما نتیجه معکوس داشته و دختر را آماده کنار گذاشتن حجاب در اولین فرصت پیش آمده مینماید.
و اما سخن پایانی اینکه نشان دادن اثرات منفی فرهنگ مبتذل و غیر اخلاقی غرب در زندگی اجتماعی و خانوادگی و احساس نا امنی و بحرانهای روانی و شغلی و اجتماعی و مقایسه آن با وضعیت مثبت زنان در ایران به منظور نشان دادن احساس رضایت خاطر زنان ایرانی از فرهنگ دینی- بومی و ملی خویش از جمله راهکارهای سازنده در این حوزه است.
انتهای پیام/ 241