به گزارش خبرگزاری دفاع پرس، سردار علی محمد اسدی در شانزدهمین نشست نقد و بررسی کتاب "چتربازی در امواج" گفت: در عملیات کربلای 5 موانع بسیاری در مقابل غواصان خط شکن برای شروع عملیات وجود داشت عراقیها سلاح قناصه داشتند و روی سلاحهایشان دوربین مادون قرمز نصب بود و بعد از گذر نیروهای مستقر عراقی، میل گردهای 18 به هم جوش داده بودند که ما به آن میگفتیم خورشیدی و یا هفت هشتی چون به شکل این اعداد بود و بعد از گذشتن از این دو مانع غواصان به دژ شکست ناپذیر شلمچه میرسیدند که سه مترو نیم ارتفاع داشت و عرض آن دژ 6متر بود و وسطش را عراق کانال بتن آرمه زده بود و در آنجا عراقیها با فاصله هر 10 متر سلاح دوشکا کار گذاشته بودند سلاحی که با آن هلی کوپتر میزدند.
فرمانده گردان حضرت زینب (س) در زمان جنگ افزود: چند روز قبل از عملیات شهید غلامرضا کیان پور رفت تا روزنهای برای عملیات پیدا کند و بعد 4روز با پیکری بی حال برگشت و گفت روزنهای برای نفوذ به این دژ پیدا کردم، همه فرماندهان گفتند وجود این روزنه محال است و شهید کیانپور دستمالی گذاشت رو میز و با چهرهای مظلومانه به آقای فضلی گفت این خاک دژ شکست ناپذیر شلمچه است که خودم آن را آوردم.
وی افزود: فرماندهان متقاعد شدند و این نقطه شروع و امید برای آغاز عملیات غرور آفرین کربلای 5 شد. و غواصان و شهدایی همچون شهید شاعری و هم رزمانش با وجود چنین موانعی وارد این عملیات شدند. شب عملیات در منطقه سکوت رادیویی برقرار بود بعضی بچهها مثل شب عاشورا شوخی میکردند و بعضی در حال نجوا بودند. ساعت 2بامداد بود که فرمان عملیات صادر شد بسم الله الرحمن الرحیم رزمندگان پرتوان اسلام، سربازان امام زمان(عج) یاران خمینی با رمز «یا فاطمه الزهرا و یافاطمه الزهرا و یا فاطمه الزهرا» به قلب کفر صدامی بزنید.
امام گفت حسینی بجنگید
این رزمنده دفاع مقدس در ادامه گفت: اما «گروهان نصر» با فرماندهی شهید «علیرضا آملی»، که «شهید شاعری» نیز در آن گروهان بود به قلب دشمن زدند، غواصها رفتند اما هرچه زدند به در بسته خوردند و یکی یکی به شهادت میرسیدند صدای بیسم آمد شهید آملی فرمانده گروهان میگفت ما نمیتوانیم دژ بشکنیم باید برگردیم. گفتند بگذارید از امام استعلام بگیریم، امام فرمان دادند و آقای فضلی به شهید آملی گفت امام دستور دادند به فرزندانم بگویید حسینی بجنگند.
وی ادامه داد: خداوند شاهد است نیم ساعت پس از فرمان امام صدای الله اکبر بچههای غواص روی دژ شلمچه طنین انداز شد و پرچم «لااله الاالله» را بر فراز دژ شلمچه نصب کردند و عراقیها یکی پس از دیگری سنگرها را رها میکردند. رئیس دفتر صدام میگوید دیدم آقای ریئس جمهور در کاخ ریاست جمهوری دائم درحال قدم زدن است و فریاد میزد الله اکبر از دست یاران خمینی، الله اکبر، اگر جلوی نیروهای خمینی را نگیریم فردا صبح در بصره هستند و با برافروختگی ادامه داد من اطلاعات و عملیات شوروی و سلاحهای شیمیایی آلمان و پول نفت عربستان و هواپیماهای فرانسه را آوردم اما شما بیعرضهها نمی توانید جلو بسیجیهای خمینی را بگیرید؟؟وزیر بهداری صدام گفته بود این بسیجیها نیروهایی هستند که آموزش درست و حسابی ندیدند اما آنها رهبری دارند که بر قلبشان حکومت میکند
سید حسن نصرالله از رزمندگان کربلای 5 بود
وی با اشاره به نظرات برخی از صاحب نظران درباره عملیات کربلای 5 گفت: کارشناسان نظامی میگویندجنگ جهانی دوم 6سال طول کشید و مهماتی که در جنگ جهانی دوم استفاده شد با عملیات کربلای5 برابری می کند، سید حسن نصرالله که خودش از رزمندگان کربلای 5 بود و فرمانده جنگ 33روزه بوده میگوید جنگ 33روزه لبنان به یک شب عملیات کربلای 5 نمیرسد. و حضرت آقا میگوید شبهای کربلای 5 شبهای قدر این انقلاب است، انس با آن انسان را وارسته میکند و هرکس آن را به فراموشی بسپارد از اردوگاه انقلاب اسلامی خارج شده است و رزمندگان ما کربلا را در کربلای 5 مشق کردند.
برگشتیم گریه امان تمام بچه را بریده بود و آهنگران شعر «ای از سفر برگشتگان»را میخواند و بچهها دور خیمه ها و چادرها حلقه میزدند و چادر هرکس که شهید شده بود را جمع می کردند.
اکثر رزمندگان دارالشهدای تهران توسط شهید شاعری آموزش دیدند
مجتبی پناهی از همرزمان شهید شاعری در این برنامه گفت: شهید شاعری به دلیل اینکه خدمت سربازی رفته بود و از روزهای ابتدایی جنگ در جبهه به عنوان بسیجی حضور داشت به مسائل نظامی واقف بود به طوری که در منطقه بعنوان «جواد چریک» شناخته شده بود و ایشان از ورزشکاران شاخص منطقه در رشته کاراته بودند.
این قاضی دادگستری در ادامه گفت: ایشان مربی آموزش منطقه بودند و تعداد بی شماری از رزمندگان منطقه 17 «دارالشهدای تهران» تحت نظر ایشان آموزش دیدند و تمامی پستها و ایست بازرسیهایی که درمنطقه می گذاشتیم را هر شب سرکشی میکرد و جوانان و نوجوانان زیادی به خاطر برخورد خوب و دوستانه او جذب بسیج میشدند.
محمد جواد جبلی دیگر همرزم شهید در ادامه گفت: در عملیات کربلای 5 حاج محمد کوثری به من گفت برو فرماندهان گردانها را برای جلسهای بیاور، با ماشین رفتیم و دوستم جواد واعظی که در کنارم نشسته بود با اصابت خمپارهای به عقب ماشین شهید شد و من هم کمی مجروح شدم و به همین دلیل به تهران برگشتم.
وی ادامه داد: در راه بازگشت در قطار از غواصهای مجروح شنیدم که جواد چریک هم شهید شد گفتم کدام جواد گفتند شاعری و اولین نفری بودم که خبرشهادت جواد را برای خانواده شهید آوردم و توفیقی بود که اکثر شهدای محل را دفن میکردم و جواد شاعری را هم خودم دفن کردم.
در بخش دیگری از این برنامه محمد علی گودینی نویسنده کتاب چتربازی در امواج و یوسف قوجق نویسنده و منتقد دفاع مقدس به بحث و نقد و بررسی پیرامون کتاب پرداختند در پایان این برنامه منوچهر زینتی پور از دیگر همرزمان شهید شاعری نیز دقایقی از شخصیت این شهید صحبت کرد.
شهید جواد شاعری از غواصان لشکر 10 سیدالشهدا (ع) بود که در عملیات کربلای 5 با اصابت دوشگا به صورتش شرف شهادت نایل آمد.
انتهای پیام/