به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، هشت سال جنگ تحمیلی، همانطور که از عنوان آن مشخص است؛ جنگی بود که بر ما تحمیل شد و ما هشت سال از تمامیت ارضی، اعتقادات و ناموس این سرزمین دفاع کردیم و سرانجام این دفاع، موجب شد تا دشمنی که میخواست یکهفتهای تهران را فتح کند، پس از هشت سال به پشت مرزهای خود بازگردد؛ همان دشمنی که با پشتیبانی مالی و تسلیحاتی ابرقدرتها و کشورهای مرتجع عربی به میدان آمده بود.
مقاومت هشتساله ملت ایران در شرایطی که حتی ما اجازه واردات سیمخاردار را در برابر حمایتهایی که ار ارتش بعث عراق صورت میگرفت، نداشتیم؛ یک رمز بزرگی داشت که موجب شد این دفاع را «دفاع مقدس» بنامند و این رمز بزرگ چیزی نیست جز «معنویت» آنهم به رهبری یک فقیه دینی.
علت اینکه دفاع هشت ساله ملت ایران چرا مقدس شد و اینکه معنویت چگونه حال و هوای جبههها را فرا گرفته بود را باید از کسانی پرسید که این دوران را دیده و درک کردهاند؛ بنابراین خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس به سراغ یکی از فرماندهان دوران هشت سال دفاع مقدس رفته است. فرماندهای که دیروز در جبهههای دفاع مقدس و امروز در مسئولیت نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در جبههای دیگر به مجاهدت میپردازد.
نام سردار «اسماعیل (محمد) کوثری» با لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) بهعنوان فرمانده این لشکر از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۹، آمیخته است؛ لشکری که در دوران دفاع مقدس حماسههای بزرگی را آفریده و تقریباً میتوان گفت که بیشترین شهید را در میان دیگر لشکرها، در این دوران به خود اختصاص داده است و به فرماندهان شهید خود همچون جاویدالأثر حاج «احمد متوسلیان»، شهید «رضا چراغی»، شهید «محمدابراهیم همت»، شهید «احمد سوداگر»، شهید «محمدرضا دستواره»، شهید «عباس کریمی»، شهید «حسین همدانی»، شهید «حسین اسداللهی» و... میبالد.
سردار «کوثری» عامل مقدس شدن دفاع هشتساله ملت ایران را به سه دلیل میداند و میگوید: آن کسانی که آمدند و عامل پیروزی و موفقیت در این جنگ تحمیلی شدند، اولاً مقید به اسلام ناب محمدی (ص) بودند، دوماً الگوی آنها عاشورای سال ۶۲ هجری قمری بود و سوماً پیرو و تبعیتپذیر از ولایت بودند؛ یعنی با این نگاه در صحنه هم عمل میکردند.
وی همچنین معتقد است: اگر بخواهیم از ابعاد مختلف به هشت سال جنگ تحمیلی نگاه کنیم، بُعد معنویت موجب موفقیت ما در دفاع مقدس شد؛ وگرنه فرماندههان ما اگرچه نهایتاً دورههای افسری را در ارتش دیده بودند؛ اما کسی دوره عالی جنگ را که سپری نکرده بود!
سردار «کوثری» همچنین «خلاقیت» را در کنار «معنویت»، از دیگر عوامل پیروزی ما در دفاع مقدس میداند و میگوید: شوروی و یا آمریکا به بعثیها مسائلی را آموزش میدادند و آنها فقط بر این اساس عمل میکردند؛ ولی ما به این روشها متکی نمیشدیم و خودمان ابتکار به خرج میدادیم و موفق هم میشدیم.
آنچه در ادامه میخوانید، ماحصل گفتوگوی خبرنگار حماسه و جهاد با سردار محمد کوثری است:
دفاعپرس: چه عواملی موجب شد تا دفاع هشتساله ما «مقدس» شود؟
در اصل باید بگوییم «هشت سال جنگ تحمیلی»؛ اما اینکه چرا این دوران بهعنوان «هشت سال دفاع مقدس» نامگذاری شد، بهنظر من وقتی از دفاع سخن میگوییم بهدلیل این است که دفاع بر هر انسانی اعم از مسلمان و غیرمسلمان واجب است و برای همین وقتی خطری بخواهد به حریم هر انسانی وارد شود، از هر وسیلهای که میتواند باید بهکارگیری کرده و از خود دفاع کند و مسلمانان با دفاع از خود، نباید بگذارند که جامعه اسلامی و انسانی آنها از بین برود.
اما این دفاع، به این دلیل مقدس شد؛ آن کسانی که آمدند و عامل پیروزی و موفقیت در این جنگ تحمیلی شدند، اولاً مقید به اسلام ناب محمدی (ص) بودند، دوماً الگوی آنها عاشورای سال ۶۲ هجری قمری بود و سوماً پیرو و تبعیتپذیر از ولایت بودند؛ یعنی با این نگاه در صحنه هم عمل میکردند.
اولین چیزی که در این دوران برای رزمندگان ملاک بود، نماز، قرائت قرآن دسته جمعی و امثال این صحنهها بود که کمکم در راستای خودسازی آنها رو به تکامل رفت؛ درحالی که ما این صحنهها را کمتر در جنگها میبینیم و بیشتر در جنگها غارت و وحشیگری وجود دارد؛ اما رزمندگان ما حقیقتاً وقتی اسیر میگرفتند، از آب و غذای خود به آنها نیز میدادند؛ چراکه معقتد بودند که این افراد اسیر دست صدام و استکبار جهانی شدند؛ همانگونه که حضرت امام خمینی (ره) نیز فرموده بودند که «جنگ ما جنگ بین حق و باطل است». یا اینکه ما در جنگهای جهانی اول و دوم که شاخص هستند، جنایات زیادی را میبینیم؛ اما در هشت سال جنگ تحمیلی، وقتی ما اسیر میگرفتیم و صحنه بهصورتی درمیامد که بر دشمن قالب میشدیم، دیگر نباید به آنها آسیب میرساندیم و این برخورد انسانی با اسرای عراقی، اثرات بسیار مثبتی داشت و من خودم حداقل چندبار دیده بودم که عراقیها خودشان اسیر میشدند و وقتی به آنها میگفتیم که برگردید؛ اسرای عراقی میگفتند که «نه، تهران»؛ یعنی که ما را به تهران منتقل کنید.
چند سال آخر جنگ تحمیلی کار به جایی رسید که رزمندگان کار عرفای بزرگ را انجام میدادند؛ اطراف اردوگاهها قبر میکندند، راز و نیاز میکردند، نماز شب میخواندند و در آن قبر میخوابیدند و خود را آماده میکردند، برای اینکه میگفتند که ما آخر باید در این قبر برویم. یا اینکه وقتی میگفتیم نیروها در پادگان دوکوهه بهصورت آماده، مستقر باشند، رزمندگان وقتی میدیدند که عملیاتی نیست، میگفتند ما اینجا مصرفکننده بیتالمال هستیم؛ لذا هروقت عملیات بود، بگویید که بیاییم. این در حالی است که در دنیا معمولاً سعی میکنند از صحنه جنگ فرار کنند؛ اما رزمندگان ما داوطلبانه به صحنه نبرد میآمدند.
فرمانده بُعد معنوی این دفاع، حضرت امام خمینی (ره)، یک مرجع عالیقدر بود؛ اگر بخواهیم از ابعاد مختلف به هشت سال جنگ تحمیلی نگاه کنیم، بُعد معنوی موجب موفقیت ما در دفاع مقدس شد؛ وگرنه فرماندههان ما اگرچه نهایتاً دورههای افسری را در ارتش دیده بودند؛ اما کسی دوره عالی جنگ را که سپری نکرده بود! ولی آن استعداد و خلاقیت رزمندگان موجب شد تا عملیاتها را طراحی کنند و آن کسانی که در اجرا بودند نیز آنقدر با هم رفاقت داشتند که باعث کسب موفقیتها شد. از طرفی هم آندوران مسائلی نظیر درجه بر اساس سواد افراد مطرح نبود و ما رزمنده داشتیم که مدرک دکتری داشت و فرمانده لشکر هم داشتیم که یک شغل عادی داشت؛ بنابراین اعتفاد راسخی که در میان فرماندههان و رزمندگان ما خصوصاً در حضرت امام خمینی (ره) وجود داشت، دفاع هشتساله ما را مقدس کرد.
کاری که رزمندگان انجام میدادند، برای خانوادهها نیز مقدس بود؛ یعنی با الگو قرار دادن عاشورا در پایان قرن بیستم، نشان دادیم که امام خود را تنها نمیگذاریم و این نگاه هم دفاع هشتساله را مقدس کرد.
دفاعپرس: برخی بهاشتباه فکر میکنند که در دفاع مقدس صرفاً عامل «معنویت» معنا داشت و در این میان، مسائلی نظیر عقلانیت در بُعد نظامی وجود نداشت؛ نظر شما در اینباره چیست؟
رزمندگان ما خصوصاً قبل از عملیاتها، ساعتها مینشستند و بحث کرده و شناسایی میکردند؛ هرجا هم ما در زمینه شناسایی دشمن اشکال داشتیم، به مشکل خوردیم؛ اما در زمینه شناسایی هم، از راههای ابتکاری عمل میکردیم؛ مثلا در عملیات «فتحالمبین»، تیپ ۲۷ محمدرسولالله (ص) ۴۳ روز بود که تشکیل شده بود؛ اما در این ۴۳ روز کار اطلاعاتی و شناسایی کرد، سازماندهی کرد، آموزش داد، طراحی کرد و تجهیزات را بین نیروها توزیع و آنها را از یحاظ جسمی و روحی آماده کرد و عملیات نیز با موفقیت ۱۰۰ درصد انجام شد. همه اینکارها توسط حاج احمد متوسلیان در این ۴۳ روز انجام شد.
حالا همین حاج احمد متوسلیان، دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، ساواک او را دستگیر و شکنجه کرده بود و یا شهید حسن باقری، یک دانشجو و خبرنگار بود و آنها دورههای عالی جنگ را ندیده بودند؛ درحالی که استکبار بهگونهای رفتار میکند و میخواهد ما را بترساند که همهچیز در اختیار ما است و شما نمیتوانید به آنها دسترسی داشته باشید! اما میبینیم که رزمندگان ما با اعتقاد راسخ و انگیزه الهی که داشتند، وارد کارزار جنگ شده و موفق هم شدند.
دفاعپرس: چه مصادیقی از این ابتکار عمل را میتوانید بیان کرد؟
مثلا در عملیات «فتحالمببن»، در زمینه شناسایی از یک چوپان بهدلیل اینکه منطقه را وجب به وجب میشناخت، استفاده کردند و او هم رزمندگان اطلاعات را از یک راههایی عبور داد که بعثیها متوجه نشدند و آنها را تا ۱۲ کیلومتر پشت خطمقدم عراقیها برد و در عملیات «بیتالمقدس» و در عملیاتهای دیگر نیز همینگونه ابتکار به خرج داده شد. در حالی که شوروی و یا آمریکا به بعثیها مسائلی را آموزش میدادند و آنها فقط بر این اساس عمل میکردند؛ ولی به این روشها متکی نمیشدیم و خودمان ابتکار به خرج میدادیم و موفق هم میشدیم و هرشب نهتنها نیروهای اطلاعات به شناسایی میرفتند؛ بلکه فرماندهان نیز با آنها میرفتند؛ چراکه وقتی فرمانده میخواهد نیروها را در تاریکی شب هدایت کند، میرفت و زمین و منطقه را آنهم در تاریکی مطلق نیمههای شب شناسایی میکرد و در نتیجه نیرو را تا پشت دشمن میبرد و میتوانست به آن ضربه بزند؛ لذا اینگونه نبود که نیروها فقط یک زیارت عاشورا یا دعای توسل میخواندند و به دل دشمن میزدند؛ بلکه اینها مرحله آخر بود؛ یعنی زمانی که کارهایی نظیر شناسایی و... انجام میشد، زیارت عاشورا، نمازهای شب و توسل، مکمل آن بود.
انتهای پیام/ 113