گروه استانهای دفاعپرسـ امیر سرتیپ دوم «محمدکاظم تارخ» رئیس گروه معارف جنگ سپهبد شهید علی صیادشیرازی قرارگاه منطقهای شمال شرق نزاجا؛ تهاجم ارتش بعث عراق به ایران اسلامی و شروع جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ دومین جنگ رژیم بعث علیه کشورمان بود.
صدام حسین که به دنبال رهبری جهان عرب و دستیابی به اهدافی در خاک ایران بود با ایثار و فداکاریهای رزمندگان اسلام در گردابی که خود ایجاد کرده بود فرو رفت و ماشین جنگی او در گل ماند.
با حضور شجاعانه نیروهای مسلح و نیروهای مردمی در سال اول جنگ تحمیلی در طول جبههها و انجام عملیاتهای زمینی، هوایی و دریایی دشمن بعثی از حالت تهاجمی خارج و مجبور به اتخاذ حالت تدافعی شد. راهبرد تثبیت و متوقف کردن دشمن در طول جبهههای زمینی به شکل صورت گرفت که متجاوز نتوانست از توفیقاتی که در روزهای اولیه جنگ به دست آورده بود بهرهبرداری کنند لذا در زیر حملات کفرستیز نیروهای خودی متحمل تلفات و ضایعات شده و در بسیاری از نقاط مجبور به عقبنشینی شد.
پایداری نیروهای خودی، صدام را از خواب بیدار کرد و در روز ششم مهر ۱۳۵۹ در یک نقط رادیو تلویزیونی اعلام کرد که «عراق به اهداف نظامی خود دست یافته و اکنون آماده است در صورتی که ایران شرایط عراق را قبول کند ترک مخاصمه کند» در حالی که ارتش بعث به هیچ کدام از اهدافش نائل نشده بود. سه روز بعد یعنی در نهم مهر ۱۳۵۹ امام خمینی (ره) در پاسخ به درخواست صدام فرمودند: «تا یک سرباز عراقی در خاک داخل خاک ایران باشد مذاکره معنا ندارد».
صدام که گمان نداشت رزمندگان ایرانی اینگونه مقاومت و پایداری داشته باشند به دنبال وادار کردن مجامع جهانی برای خاتمه دادن به جنگ برآمد، بهگونهای که وجهه خود را از دست ندهد. خبرگزاری رویتر در روز یازدهم مهر ۱۳۵۹ اعلام کرد: «پس از ۱۲ روز از آغاز تهاجم عراق به ایران و در گل ماندن ارتش بعث در خوزستان، ایلام، کرمانشاه و کردستان احتمال به دست آوردن این اهداف برای ارتش بعث عراق بعید است.»
ارتش بعث عراق در تهاجم خویش در جنوبیترین منطقه نبرد در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ و در محور شلمچه به خرمشهر با یگانهای زرهی و مکانیزه خود از مرزهای بینالمللی گذشت تا به رغم خویش لشکر ۳ زندگی بتواند ظرف مدت ۳۰ دقیقه خود را به خرمشهر رسانده و این شهر را تصرف کند.
مقاومت رزمندگان گردان ۱۵۶ لشکر ۹۲ زرهی، متجاوز را مجبور کرد که با دادن تلفات و ضایعات این مسیر را ۶ روزه طی کند و سپس پشت دروازه خرمشهر متوقف شود. مدافعان خرمشهر را که تکاوران دریایی پایگاه خرمشهر، دو گردان از لشکر ۹۲، دو گردان از دانشجویان دانشکده افسری امام علی (ع)، عناصری از ژاندارمری و شهربانی و نیروهای مردمی و سپاه تشکیل میدادند در مقابل تهاجم دشمن ۳۴ روز مقاومت کردند.
ارتش بعث که از تصرف خرمشهر ناامید شده بود در نوزدهم مهر با عبور از شمال خرمشهر و احداث دو دستگاه پل شناور بر روی رودخانه کارون در حفار غربی و قصبه بخشی از نیروهایش را از کارون عبور داده و یک سرپل به وسعت ۲۰۰ کیلومتر مربع را در شرق رودخانه کارون اشغال میکند. با این اقدام ارتش عراق قصد داشت با بخشی از نیروها به سمت ماهشهر و بخشی دیگر به سمت سلیمانیه سلمانیه و اهواز ادامه پیشروی دهد و زمان آبادان را نیز محاصره کند.
بعد از خونین شدن خرمشهر پس از ۳۴ روز مقاومت، محاصره آبادان تکمیل شد، یک محاصره ۲۷۰ درجهای لذا نگرانی از سقوط آبادان سبب شد امام خمینی (ره) در چهاردهم آبان ۱۳۵۹ اعلام کند که «حصر آبادان باید شکسته شود» در چنین شرایطی که دشمن در خرمشهر و در شمال آبادان مستقر است و قرارگاه عملیاتی اروند مسئولیت عملیات نظامی و هدایت نیروها را در منطقه عمومی ماهشهر - آبادان - خرمشهر عهدهدار است و یگانهای نظامی و مردمی در تابعیت این قرارگاه قرار دارند یگانهای سازمانی لشکر ۷۷ خراسان به منطقه عملیاتی اعزام میشوند.
از هشتم مهر گروه رزمی ۲۹۱ یک تانک و بعد گروه رزمی ۱۲۲ و سپس ۱۵۳ یکی پس از دیگری به منطقه جنوب اعزام شدند تا از آبادان محافظت و دفاع کند. تا اسفند ۱۳۵۹ مسئولیت عملیاتهای نظامی در منطقه عمومی ماهشهر و آبادان با قرارگاه اروند به فرماندهی سرهنگ حسنعلی فروزان فرمانده ژاندارمری کل کشور بود تا اینکه در این زمان به دلیل قابلیتهای زیاد این مسئولیت به قرارگاه لشکر ۷۷ خراسان واگذار شد.
در این زمان برخی از یگانهای لشکر ۷۷ خراسان در شمال غرب، غرب، سوسنگرد و غرب رودخانه کرخه مستقر بودند و در معیت یگانهای دیگر نیروی زمینی مأموریتهایی را عهدهدار بودند نیروی زمینی در خرداد ۱۳۶۰ با ابلاغ طرح ضربت به لشکر ۷۷ خراسان از این یگان خواست با انهدام نیروهای دشمن شرق کارون را تأمین و محاصره آبادان را بشکند.
فرمانده لشکر ۷۷ خراسان سرهنگ شهابالدین جوادی که از افسران شایسته ارتش بود اعلام کرد برای انجام این مأموریت یگانهای لشکر را که در مناطق دیگری هستند در اختیار او قرار دهند که مورد موافقت فرمانده وقت نیروی زمینی سرتیپ قاسمعلی ظهیرنژاد قرار گرفت. تا رها شدن یگانها و الحاق آنها به لشکر و یگان سازمانی و از ماهها قبل لشکر ۷۷ خراسان با کمک سایر یگانها عملیاتهای محدودی را در منطقه عمومی ماهشهر انجام داده و ضربات قابل ملاحظهای به ماشین جنگی ارتش عراق وارد میکند. عملیاتهایی همچون عملیات مدن «میدان تیر آبادان»، عملیات ذوالفقاریه، عملیات بهمنشیر، عملیات دارخوین و عملیات جاده ماهشهر به آبادان.
با آمدن سایر یگانهای لشکر ۷۷ خراسان به منطقه عمومی ماهشهر و الحاق با یگان مادر، شناساییها و جمعآوری اطلاعات و نهایتاً برآوردها به عمل آمد و طرح عملیاتی لشکر تهیه و به نام طرح عملیاتی ثامنالائمه (ع) به مبادی مربوطه جهت تأیید و تصویب ارسال شد. نهایتاً در ۲۷ شهریور ۱۳۶۰ طرح پس از تصویب در ردههای تصمیمگیری برای اجرا به لشکر ۷۷ خراسان ابلاغ شد.
جهت اجرای عملیات لشکر ۷۷ خراسان علاوه بر در اختیار داشتن یگانهای سازمانی خود از یگانهای دیگر در انجام این عملیات سود میجست. تیپ ۳۷ زرهی شیراز، سه گردان تانک از لشکرهای ۱۶ و ۹۲، گردان ۱۰۷ امداد ژاندارمری و ۲ هزار و ۴۰۰ نفر از نیروهای داوطلب سپاه خوزستان که سرپرستی آنها را رحیم صفوی بر عهده داشت.
با ابلاغ طرح ثامنالائمه (ع)، برای اجرا جلسهای در ماهشهر با حضور فرمانده نیروی زمینی سرتیپ قاسمعلی ظهیرنژاد، فرمانده لشکر ۷۷ خراسان سرهنگ جوادی، فرماندههان یگانهای عملکننده و افسران ستاد تشکیل شد و آخرین توصیهها داده و هماهنگی کامل انجام شد.
طرح عملیاتی لشکر در جلسه شورایعالی دفاع که در پایگاه هوایی دزفول برگزار شد و در آن رئیس جمهور وقت آیتالله «خامنهای»، نماینده امام در شورایعالی دفاع حجتالاسلام «هاشمی رفسنجانی»، رئیس ستاد ارتش سرتیپ «ولیالله فلاحی»، فرمانده نیروی زمینی سرتیپ «قاسمعلی ظهیرنژاد»، فرمانده لشکر ۷۷ سرهنگ «شهابالدین جوادی» و فرمانده سپاه خوزستان «رحیم صفوی» شرکت داشتند نام این عملیات ثامن الائمه نامگذاری شد.
فرمانده تیپهای لشکر ۷۷ خراسان پس از دریافت طرح عملیاتی، آماده کردن یگانها، سازماندهی آنها به پای کار آوردن امکانات، پیشبینی لازم را به عمل آوردند.
برابر طرح یگانها در قالب تیپهای یکم، دوم و سوم سازماندهی شدند. تیپ یکم به فرماندهی سرهنگ «منوچهر امینیان» در منطقه ذوالفقاریه تک اجرا میشود. تیپ دوم به فرماندهی سرهنگ «منوچهر کهتری» در منطقه فیاضیه به عنوان تلاش اصلی و تیپ ۳ به فرماندهی سرهنگ «مهدی فرمنش» در منطقه دارخوین این عملیات را اجرا میکنند.
در اولین دقایق روز پنجم مهر ۱۳۶۰ لشکر ۷۷ خراسان با بهرهگیری از تیپهای پیشگفته در عین غافلگیری عملیات خود را به منظور تأمین شرق کارون آغاز کرد و پس از ۴۸ ساعت نبرد سنگین شرق کارون از لوث دشمن بعثی پاک شد.
تیپ ۳ در ساعت ۱۵ دقیقه بامداد روز پنجم مهرماه اعلام کرد که اهداف خود را تأمین و دشمن در حال عقبنشینی به طرف پل قصبه است. تیپ دوم در ساعت ۱:۵۵ بامداد اعلام کرد قسمتی از اهداف را گرفته و درگیری همچنان ادامه دارد. تیپ یکم در ساعت ۴:۵۰ بامداد اعلام میکند با میدان مین دشمن مواجه شده ولی در تلاش است نهایتاً با پایداری و ایثار رزمندگان اسلام هر کدام از تیپها موفق شدند تا ساعت ۱۸:۲۰ روز ششم مهرماه دشمن بعثی را از شرق رودخانه کارون عقب رانده و متحمل تلفات و ضایعات سنگین نمایند تا فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر این که حصر آبادان باید شکسته شود تحقق یابد.
شکست حصر آبادان یک افتخار ابدی برای فرزندان خراسانی است. این عملیات در تاریخ جنگ هشت ساله به نام عملیات ثامنالائمه (ع) نامگذاری شد و مطلعالفجری برای عملیاتهای بعدی گشت.
روز هفتم مهرماه یک هزار و ۷۵۰ نفر از اسرای عراقی در آبادان از جلو فرماندهان عالی رتبه ارتش و سپاه و وزیر دفاع رژه رفتند و فرمانده لشکر ۷۷ خراسان سرهنگ شهابالدین جوادی با زبان عربی برای آنان سخنرانی کرد.
به برکت این پیروزی لشکر ۷۷ خراسان مزین به نام پیروز ثامنالائمه (ع) شد و لوح افتخاری از سوی ریاست ستاد مشترک دریافت کرد. علاوه بر تبریک امام خمینی (ره) پیامهای تبریک امام جمعه مشهد آیتالله شیخ «ابوالحسن شیرازی» و استاندار خراسان «محمدنبی حبیبی» از دیگر موارد ارجگذاری به این حماسه جاویدان لشکر ۷۷ پیروز ثامنالائمه (ع) خراسان بود.
انتهای پیام/