به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، حمله صدام به مرزهای کشور در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ آغازگر جنگی هشت ساله از سوی همه استکبار جهانی در مقابل جمهوری اسلامی ایران بود که فصل تازهای را در تاریخ کشور رقم زد و باعث بروز و ظهور پدیدههایی شد که نهتنها در تاریخ انقلاب و ایران بلکه در تاریخ دنیا کمنظیر بود. حضور جوانان برای دفاع از میهن و اعتقادات، بزرگ زرین این نبرد تاریخی را رقم زد و باعث شد تا بسیاری از آنان در یک صحنه انسانساز به رشدی معنوی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دست پیدا کنند که در جای دیگر امکان کسب آن نبود.
شهید «حمیدرضا کمیجانی» از شهدای بسیجی شهرستان کمیجان یکی از این شهدای جوان بود که سال ۱۳۴۷ متولد شد و در سال ۱۳۶۵ برای شرکت در عملیات کربلای ۵ در جبهههای دفاع مقدس حضور یافت. برادر شهید کمیجانی روایت کرد: «حمیدرضا دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و اول دبیرستان را در مدارس کمیجان گذراند و برای ادامه تحصیل از آنایی که به رشته کشاورزی علاقه داشت از شهر کمیجان مهاجرت کرد وبه شهرستان کرج رفت و در آموزشگاه کشاورزی کرج مشغول به تحصیل شد، سه سال درس خواند و در سال چهارم دبیرستان در سن ۱۷ سالگی علاقهمند شد در جبههها حضور پیدا کند.»
برادر شهید درباره حضور برادر در جبهه و رضایت خانواده گفت: «مادرم اشاره کرد اگر خودت احساس میکنی حضورت ارزشمند است میتوانی به جبهه بروی لذا در سال ۱۳۶۵ به عملیات کربلای ۵ رفت و برعلیه دشمن تجاوزر مبارزاتی داشت که شهادت نصیبش شد.»
وی درباره نحوه شهادت شهید بیان کرد: «او در عملیات کربلای پنج با رمز یا زهرا شرکت کرد و صبح روز سوم بهمن زهرا گونه به شهادت رسید و ترکش به پهلو و سرش اصابت کرد. این برای ما ارزشمند است، چون علاقه وافری که به ائمه معصومین به خصوص حضرت زهرا داشت او را به شهادتی شبیه ایشان رساند. چون اعزامش از کرج بود دو سه نفر از دوستانش که با او در دوران تحصیلات کشاورزی همراهش بودند همراه او به جبهه رفتند که آنان نیز به شهادت رسیدند.»
هر یک از وصیتنامه شهدا نه تنها یادگاری از یک شهید است، بلکه سند افتخاریست که نگاه و اندیشه شهید در آن تبلور یافته، عشق به میهن، دفاع تمام قد از دین و اسلام و نظام جمهوری اسلامی ترجیع بند تمامی وصیتنامه شهداست، چیزی که در وصیتنامه حمیدرضا نیز به چشم میخورد «با نگاه به محتوای وصیتنامه شهید متوجه میشویم از چه واژههای پر مغزی استفاده و توصیه کرده همیشه جوانان و برادران و خواهرانم در صحنه باشند و صحنههای حساس را خالی نگذارند سخن دیگری اشاره کرده که به عنوان بسیجی احساس وظیفه کردم تا برای حفظ نظام تلاش کنم و از این رو به جبهه رفتم. همچنین به مردم توصیه کرده قبل از اینکه مرگ سیاه دامنگیرش شود به استقبال مرگ سرخ بروند.»
برادر شهید از شرکت حمیدرضا در مراسم عزاداری در طول مدت زندگیش سخن گفت و به دیگر فعالیتهای او اشاره کرد و افزود: «حمیدرضا یکی از فعالان مسائل اجتماعی منطقه بود و در تمامی مراسمها و برنامههای نظام حضور فعال داشت. برنامهای نبود که در آن حضور نداشته باشد. در دوران تحصیلات به عنوان عضو فعال بسیج در کمیجان و کرج وظیفه اسلامی خودش را انجام میداد.»
وی درباره رسیدن خبر شهادت برادر گفت: «خبر شهادتش برای ما تکان دهنده بود، اول گفتند زخمی شده، وقتی مراجعه کردیم تا با او ملاقات کنیم، احساس کردیم به شهادت رسیده و خبر شهادتش از طریق دوستان بسیجی به اطلاع خانواده رسید. یک هفته بعد از شهادت پیکرش در کمیجان تشییع و در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.»
برادر درباره خصوصیات اخلاقی شهید روایت کرد: «به ورزش علاقه زیادی داشت. در رشتههای مختلف فعالیت ورزشی داشت و به خاطر جثهای که داشت و مناسب ورزش بود در بسیاری از مسابقات از جمله مسابقه دومیدانی در جنوب کشور شرکت کرد و رتبههایی نیز کسب کرد. حسن خلق او باعث شده بود بسیاری از دوستان چه زمانی که در کمیجان بود و چه در کرج در کنارش قرار میگرفتند و هم دوستانش را ارشاد میکرد و هم با رفتارش بسیاری از آموزههای دینی را منتقل میکرد.»
وی درباره رسالت امروز جوانان و خانوادههای شهدا در انتقال فرهنگ شهادت گفت: «علاقهمندان به نظام و بسیجیان باید چهرههای ارزشمند شهدا را از طرق مختلف معرفی کنند و از خانواده شهدا بخواهند با آنان همکاری کنند. خانواده شهدااین آمادگی را دارند سوالات و موضوعات مربوط به شهدا را در اختیار مردم قرار دهند. اگر هرکس شهدای منطقه خود را بررسی کند پی به این موضوع میبردکه اینها عصارههای ارزشمند شهر ما بودند و خانوادههای آنان از متدینین منطقه خود هستند.»
وی در پایان گفت: «اگر این شهدا امروز زنده بودند توصیه میکردند که ولایت فقیه را تنها نگذاریم و در کنار مردم و این مجموعه ارزشمند نظام مقدس باشیم. به توصیههای شهدا عمل کنیم و عمل به رهنمودهای شهدا و ولایت فقیه رستگاری در این دنیا و آخرت را در پی خواهد داشت. در سختیها کنار مردم باشیم، با رفتارهای سنجیده آنان را راهنمایی کنیم و به عنوان رهبر و الگو در حیطههای مختلف رفتاری الگو باشیم.»
انتهای پیام/ ۱۴۱