«اسمعیل جهانگیری» مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هرمزگان با حضور در دفتر خبرگزاری دفاع مقدس هرمزگان در گفت‌و‌گو با خبرنگار دفاع‌پرس، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدا، اظهار داشت: شاید برای برخی‌ها این سوال همواره باشد که چه چیزی باعث شد نظام سلطه به این تصمیم برسد که یک جنگ ناجوانمردانه علیه جمهوری اسلامی تحمیل کند؟
وی با اشاره به کتاب نیکسون رئیس جمهور اسبق آمریکا، افزود: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، نیکسون کتابی دوجلدی با عنوان «جنگ واقعی و صلح واقعی» نوشته است که مضمون این کتاب در واقع این است که نیکسون می خواهد این موضوع را مطرح کند که زمانی در عالم جنگی رخ داده که بین اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا به عنوان دو قطب عالم، جنگ در گرفته باشد وگرنه هر اتفاقی در دنیا بیفتد، جنگ نیست.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان ادامه داد: صلح واقعی نیز زمانی در عالم تحقق پیدا می‌کند که عالم و جهان به صلح می‌رسد که بین این دو قطب مانند بلوک شرق و غرب صلح واقع شده باشد.
وی اضافه کرد: اما همین آقای نیکسون بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مقاله‌ای را دوباره می‌نویسد و دوباره کتاب خودش را نقد و ادعای خود را نقض می‌کند و می‌گوید، من اشتباه کردم جنگ واقعی، جنگی است که بین ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی متفقن علیه جمهوری اسلامی ایران رخ داده است.
جهانگیری ابراز داشت: قبل از اینکه جنگ آغاز شود و رسما 31 شهریور 59 که صدام و رژیم بعث به نیابت از نظام سلطه جنگ نظامی را علیه ما شروع کند قبل از آن جنگ شروع شده بود.
این مسئول تصریح کرد: موضوعی را در مورد دفاع مقدس با عنوان «جنگ ما قبل جنگ» داریم، آن نیز به ترورها و کودتاهای مختلف باز می‌گردد مانند کودتای پایگاه شهید نوژه یا حمله نظامی که آمریکا در واقعه طبس داشت، یا اغتشاشاتی که نظام سلطه در کشور مدیریت می‌‌کرد، قائله هایی که در کل کشور رقم می زدند و تحریک می‌کردند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان عنوان کرد: در کردستان، بلوچستان، خوزستان، خلق عرب، بندر ترکمن، گلستان، ترکمن ها، هرمزگان و قشم، بندر لنگه اختلافات قومی و مذهبی درست می‌کردند و این خود نیز نوعی جنگ به شمار می‌رفت.
جهانگیری ادامه داد: یک جنگ به تمام عیاری بود پس از اینکه از تمام اینها ناامید شدند و دیگر راهی برایشان باقی نمانده بود به خیال خام خودشان صدائم دیوانه‌ای را به عنوان رئیس حزب بعث عراق تطمیع، تجهیز و تسلیح کردند و پشت سرش قرار گرفتند و او را تحریک کردند که به مرزهای ایران حمله کند.
وی با اشاره به اینکه بهانه قرارداد 1975 الجزایر را که بین ایران و حکومت وقت عراق در زمان حسن البکر امضا شده بود، دست صدام دادند، افزود: اتفاقا صدام در آن زمان معاون رئیس جمهور بود و خود صدام هم پای این قرارداد در کشور الجزایر امضا کرده بود، در سال 1975 در کشور الجزایر صدام این را گفت ما ارتش چهارم دنیا هستیم، از آن طرف هم شرق و غرب و هم سازمان و جامعه بین اللملی از من حمایت می کند، از نظر تسلیحاتی، سیاسی و تبلیغاتی، اکنون زمانی است که من علیه ایران وارد جنگ شوم و کل اروند را می‌خواهم.
جهانگیری ابراز داشت: این بهانه ای بود که وارد جنگ شدند و صدام با این شعار وارد جنگ شد، خوب است که جوانان بدانند، اولین گلوله ای که آن ساعت علیه مرزهای ما شلیک شد خود صدام شلیک نکرد، یک شخصیت سیاسی غیر از ملیت عراق علیه مرزهای ما شلیک کرد. ملک حسین پادشاه اردن این کار را انجام داد و می‌خواستند اینطور نشان دهند که این جنگ، جنگ صرفا صدام نیست و همه پشت او هستند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان بیان داشت: صدام اعلام کرد که می‌خواهم خوزستان را در عرض 72 ساعت از ایران جدا کنم و بعد از یک هفته حکومت مرکزی در ایران سقوط خواهد کرد.
وی عنوان کرد: مجاهدین خلق هم که در ایران و بنی صدر رئیس جمهور بود که نماینده مجاهدان خلق نیز بود، گفته بود که همراهی می‌کند و یک هفته‌ای تهران است، شاید به این معنا نبود که مثلا دشت‌ها را در بنوردند و جنگ افزارشان را به تهران ببرند و از نظر خودشان، حکومت مرکزی در تهران سقوط خواهد کرد اما زهی خیال باطل.
جهانگیری گفت: برای اینکه بتوانند بخشی از خرمشهر را بگیرند 35 روز فقط مردم نه یگان ها و نیروهای نظامی فقط با دست خالی تقریبا در مقابله با لشکرهای زرهی عراق مقاومت کردند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد هرمزگان اضافه کرد: مسجد خرمشهر به عنوان نماد مقاومت، استوار مانده بود و تمام تصمیم گیری‌ها، اتاق جنگ و فرماندهی، بیمارستان، انبار تسلیحاتی در مسجد خرمشهر بود و همان یک بخش خرمشهر که تا کنار رودخانه کارون بود سقوط نکرده بود.
وی با بیان اینکه جنگ تمام نشده است، خاطرنشان کرد: این جنگ تمام نشده نه این جنگ در سال 59 شروع شده و نه امروز تمام شده فقط یک تقابل بین حق و باطل که شاید ما بخواهیم به دنبال ریشه های آن بگردیم و شاید به خلقت انسان و آن زمان که انسان خلق شد و شیطان از فرمان الهی تمرد کرد و از آن جا خط خود را جدا کرد و دو جریان حق و باطل در کنار هم و در مقابل هم قرار گرفتند.
