دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

چگونگی انجام مرحله سوم عملیات «والفجر ۴»/ تلفات سنگین گارد ریاست‌جمهوری عراق از لشکر ثارالله (ع)

عملیات «والفجر ۴» ۲۰ روز بعد از عملیات «والفجر ۳» یعنی ۲۸ مهر سال ۱۳۶۲، با هدف کلی تصرف منطقه شیلر و کوتاه کردن فاصله بین نیروهای خودی در ۲ محور بانه و مریوان و ایجاد یک سد دفاعی قوی مقابل تهاجم ارتش بعث عراق به جبهه‌های شمالی و میانی کشور و همچنین زمینه‌سازی برای نبردهای بعدی در خاک عراق آغاز شد.
کد خبر: ۵۵۱۶۰۲
تاریخ انتشار: ۰۲ آبان ۱۴۰۱ - ۰۴:۳۰ - 24October 2022

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: جمهوری اسلامی ایران در دوران هشت‌سال دفاع مقدس، سه استراتژی یا راهبرد نظامی را در دستور کار خود قرار داد. بر این اساس بهره‌گیری از «راهبرد نظامی تدافعی» موجب شد تا جلوی پیشروی دشمن بعثی در خاک کشورمان گرفته شود و براساس «راهبرد نظامی تهاجمی» نیز بخش‌های زیادی از سرزمین‌های اشغال‌شده کشورمان، از چنگال ارتش بعث عراق خارج شد. همچنین جمهوری اسلامی ایران با بهره‌گیری از راهبرد «تنبیه متجاوز» در پی آن برآمد تا رژیم بعث عراق را از اقدام متجاوزانه‌اش پشیمان کند.

سلسله عملیات‌های «والفجر» که با احتساب عملیات «والفجر مقدماتی» در ۱۱ عملیات انجام شد، از جمله عملیات‌هایی است که در راستای اجرای «راهبرد تنبیه متجاوز» اجرا شد؛ یعنی ما با اجرای این عملیات‌ها توانستیم، با نفوذ به سرزمین‌های عراق، به دشمن بعثی ضرباتی را وارد کنیم که در رأس این ضربات می‌توان به فتح شهر «فاو» و بستن راه ارتباطی عراق به خلیج‌فارس، در عملیات «والفجر ۸» اشاره کرد.

عملیات «والفجر ۴»

عملیات «والفجر ۴» نیز همان‌گونه که از عنوان آن مشخص است، یکی از این سلسله عملیات‌هاست که ۲۰ روز بعد از عملیات «والفجر ۳» یعنی ۲۸ مهر سال ۱۳۶۲، در منطقه «پنجوین»، با رمز مبارک «یاالله، یاالله، یاالله» و با هدف اتصال ارتفاعات «سورن» به «سور کوه» آغاز شد؛ چراکه در صورت متصل شدن این ارتفاعات، خط دفاعی جبهه خودی در منطقه «دشت شیلر» کوتاه و همچنین راه ضدانقلاب محور «دشت شیلر» مسدود شده و شهر «مریوان» نیز از دید و تیر دشمن خارج می‌شد.

علاوه بر این، شهر «پنجوین» و پادگان آن و پادگان «گرمک» به تصرف رزمندگان اسلام درآمده و نیرو‌های بعثی منهدم می‌شدند و سرانجام مقدمات انجام عملیات در استان «سلیمانیه» عراق فراهم می‌شد.

ارتفاعات «سون»، «سور کوه» و «کانی‌مانگا» از ارتفاعات مهم منطقه «پنجوین» بودند که دهانه «دشت شیلر» را تشکیل می‌دهند؛ همچنین «زله» نیز ارتفاع دیگر منطقه است که به شهر پنجوین مشرف است. این درحالی است که ارتش بعث عراق شهر «پنجوین» را در طول جنگ تحمیلی به منطقه‌ای نظامی تبدیل کرده و این شهر خالی از سکنه شده بود؛ اما دشمن بعثی با آگاهی از قصد رزمندگان برای حمله به این شهر، بخش عمده‌ای از آن را منهدم کرد.

اهداف عملیات «والفجر ۴» بر اساس اولویت اجرا

قرارگاه مقدم حمزه، عملیات «والفجر ۴» را بر اساس اولویت اجرا و تصرف اهداف، در سه بخش دسته‌بندی کرده بود:

الف) ارتفاعات «لری»، «کنگرک»، «گرمک»، «مارو»، «خلوزه ۱» و «خلوزه ۲»، «براله»، «سربراله» و ارتفاعات «پنجوین».
ب) ارتفاعات «کانی مانگا».
ج) ارتفاعات «سورن».

بر این اساس، طبق طرح مانور، قرار بود اهداف «الف» در مرحله اول، اهداف «ب» در مرحله دوم و اهـداف «ج» در مرحله سوم عملیات تصرف شوند.

عملیات والفجر چهار

چگونگی سازماندهی نیرو‌ها در عملیات «والفجر ۴»

سازماندهی نیرو‌ها برای دستیابی به سه هدف ذکر شده در عملیات «والفجر ۴»، به این صورت بود:

قرارگاه تاکتیکی حمزه ۱ شامل: لشکر ۱۴ امام حسین (ع) از سپاه و تیپ ۲ لشکر ۲۱ حمزه از ارتش برای تصرف ارتفاعات پنجوین در محور مریوان.

قرارگاه تاکتیکی حمزه ۲ شامل: تیپ ۴۴ قمربنی‌هاشم (ع) از سپاه

قرارگاه تاکتیکی حمزه ۳ شامل: لشکر ۸ نجف، لشکر ۳۱ عاشورا هر دو از سپاه و تیپ ۲ لشکر ۲۸ کردستان از ارتش با هدف تصرف ارتفاعات لری، کنگرک، گرمک در محور بانه در مرحله اول و تصرف ارتفاعات کانی مانگا در مرحله دوم.

قرارگاه تاکتیکی حمزه ۴ شامل: لشکر ۲۵ کربلا از سپاه و تیپ ۱ لشکر ۲۸ کردستان که به‌کارگیری آن‌ها بنا به وضعیت عملیات اعلام شده بود.

مرحله اول عملیات «والفجر ۴»

دقایق اولیه بامداد ۲۸ مهر سال ۱۳۶۲، مرحله اول عملیات «والفجر ۴» در منطقه عمومی «شیلر» از ۲ محور «بانه» و «مریوان» آغاز شد که بر اساس اهدافی که قرارگاه تعیین کرد، قرار بر این بود تا ارتفاعات «لری»، «کنگرک»، «گرمک»، «مارو»، «خلوزه ۱» و «خلوزه ۲»، «براله»، «سربراله» و ارتفاعات «پنجوین» تصرف شود؛ اما در پایان مرحله اول عملیات، همه اهداف پیش‌بینی شده محقق نشد و ارتفاع «خلوزه ۲» و ارتفاعات مشرف به «پنجوین» همچون «زله» و «پنجوین» در دست دشمن باقی ماند؛ ولی با این وجود، دیگر اهداف محقق شد. (بیشتر بخوانید)

مرحله دوم عملیات «والفجر ۴»

در جریان مرحله دوم عملیات «والفجر ۴» ارتفاع مهم «خلوزه ۲» و بخشی از ارتفاعات «هرگنه» و «زله» به‌همت لشکر‌های ۳۱ عاشورا، ۴۱ ثارالله (ع) و ۱۴ امام حسین (ع) تصرف و قسمت جنوبی ارتفاع «کنگرک» و «گرمک» پاکسازی شده و خاکریزی نیز از «کنگرک» در محور «بانه» به «کلو» و «ولیاوه» در محور «مریوان» احداث شد.

همچنین لشکر ۴۱ ثارالله (ع) موفق شد در یک نبرد سخت، ارتفاعات مهم ۱۴۷۰ و ۱۵۳۰ در غرب و جنوب «هرگنه» را که در شمال شرقی «پنجوین» قرار داشتند، به تصرف درآورد. در پی این امر و احتمال تصرف شهر «پنجوین»، فرماندهی سیاه یکم عراق به یگان‌های مستقر در منطقه مأموریت داد تا این شهر را تخریب کنند.

با تصرف ارتفاعات ۱۴۷۰ و ۱۵۳۰ هرگنه به‌همت لشکر ۴۱ ثارالله (ع) که پیامد آن تخلیه و تخریب شهر پنجوین توسط ارتش عراق بود، مرحله دوم عملیات «والفجر ۴» پایان یافت. (بیشتر بخوانید)

مرحله سوم عملیات «والفجر ۴»

در ادامه عملیات «والفجر ۴»، براساس اطلاعاتی که یک گروه شناسایی از منطقه غرب «کانی‌مانگا» به‌دست آورده بود، تغییراتی در تصمیم برای تداوم عملیات به‌وجود آمد؛ بدین‌ترتیب که تصرف «نالپاریز» در جنوب غربی «کانی‌مانگا» در اولویت قرار گرفت و مقرر شد تا یگان‌های لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع)، لشکر ۱۴ امام حسین (ع) از محور «پنجوین» به «کانی‌مانگا» منتقل شوند و لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) و لشکر ۳۱ عاشورا نیز بخشی از ارتفاعات «کانی‌مانگا» یعنی «شیخ‌گزنشین»، ۱۸۶۶، ۱۹۰۴ و ۱۹۰۰ را به تصرف خود درآورند.

هم‌زمان با این ۲ یگان، تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (ع) هم باید ضمن پیشروی در منطقه غرب «کانی‌مانگا» از دامنه‌های جنوبی «لری» تا «بادانه»، با حمله به یک واحد نظامی عراقی مستقر در این منطقه، آن را منهدم می‌کرد. در گام بعدی نیز لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) مأموریت داشت تا از «بادانه» تا «دشت خرمال» پیشروی کرده و پس از آن، لشکر ۱۴ امام حسین (ع) بایستی متصرفات این لشکر را به سمت جنوب ادامه داده و تا «نالپاریز» را به تصرف خود درمی‌آورد.

بدین‌صورت مرحله سوم عملیات «والفجر ۴» برای تصرف ارتفاعات «کانی‌مانگا» و پاک‌سازی بخشی از جاده غرب «کانی‌مانگا» از اولین دقایق بامداد دوازدهم آبان سال ۱۳۶۲ شروع شد.

عملیات والفجر ۴

لشکر ۳۱ عاشورا بخشی از ارتفاع «شیخ‌گزنشین» را تصرف کرد؛ ولی نتوانست به قله اصلی آن (قله ۱۸۷۷) دست یابد و از الحاق با سمت چپ (نیرو‌های لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص)) باز ماند. لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) نیز موفق شد تا ارتفاعات ۱۸۶۶، «شاخ تارچر» و ۲ ارتفاع مهم ۱۹۰۴ و ۱۹۰۰ را تصرف کند. تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (ع) هم توانست تا حدی در غرب «کانی‌مانگا» پیشروی کرده و خود را به «بادانه» نزدیک کند. با روشن شدن هوا، فشار نیرو‌های عراقی برای بازپس‌گیری ارتفاعات ۱۹۰۴ و ۱۹۰۰ افزایش یافت و این ۲ ارتفاع، ۲ بار بین نیرو‌های خودی و دشمن دست به دست شد و بالاخره در ساعت ۷ صبح، ارتش عراق بر این ۲ ارتفاع تسلط یافت.

در نشست فرماندهان برای تصمیم‌گیری در مورد ادامه مرحله سوم عملیات، قـرار بر این شد تا لشکر ۱۴ امام حسین (ع) یال‌های غربی ارتفاع «شیخ‌گزنشین» را تصرف کند و لشکر ۳۱ عاشورا نیز ضمن تصرف ارتفاع ۱۸۷۷ شیخ‌گزنشین با لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) الحاق کند.

لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) نیز مأموریت داشت تا ارتفاعات ۱۸۶۶ و ۱۹۰۴ و در صورت توان ارتفاع ۱۹۰۰ را به‌تصرف درآورد و لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب هم باید در ادامه کارِ تیپ ۴۴ قمر‌بنی‌هاشم، جاده موجود در غرب «کانی‌مانگا» را تا حد مقدور پاک‌سازی می‌کرد؛ البته ذکر این نکته ضروری است که با به‌کارگیری لشکر ۱۴ امام حسین (ع) هرچند مشکل بخش شمالی ارتفاعات «کانی‌مانگا» حل می‌شد؛ ولی این امر به‌نوعی چشم‌پوشی از تصرف «تالپاریز» نیز به حساب می‌آمد؛ زیرا قبلا یگان مذکور برای این منطقه در نظر گرفته شده بود.

در عملیات روز سیزدهم آبان، یگان‌های عمل‌کننده توانستند تقریباً تمامی اهـداف پیش‌بینی شده را تحقق بخشند؛ بدین‌ترتیب که لشکر ۳۱ عاشورا قله اصلی ارتفاع «شیخ‌گزنشین» (۱۸۷۷) را تصرف کرده و با لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) الحاق کرد. لشکر ۱۴ امام حسین (ع) نیز با وجود ناآشنایی به منطقه عملیاتی، موفق شد ۲ ارتفاع غربی «شیخ‌گرنشین» را تصرف و یک مقر فرماندهی نیرو‌های عراقی را نیز منهدم کند. لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) هم ارتفاعات ۱۸۶۶، ۱۹۰۴ و ۱۹۰۰ را به تصرف درآورد؛ البته نیرو‌های عراقی همچنان در ارتفاع ۱۹۰۰ حضور داشتند. علاوه بر آن الحاق بین گردان‌های این لشکر نیز به‌صورت کامل انجام گرفته بود. لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) نیز جاده غربی «کانی‌مانگا» تا جنوب «بادانه» را پاک‌سازی کرد. با پیشروی مؤثر نیرو‌های خودی، جاده مهم «شیخ‌گزنشین» که در جنوب این ارتفاع قرار داشت، آزاد شد و بخشی از معضلات تدارک نیرو‌های خودی مرتفع شد.

با توجه به موفقیت‌های به‌دست آمده، نیرو‌های بعثی در طول روز برای بازپس‌گیری مواضع متصرفه در محدوده عملیاتی لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص)، چندین پاتک سنگین اجرا کردند؛ اما هربار با مقاومت نیرو‌های ایرانی، متحمل تلفات سنگین شده و مجبور به عقب‌نشینی شدند.

هرچند در این مرحله از عملیات پیروزی‌های چشمگیری به‌دست آمد؛ ولی از توان نیرو‌های خودی نیز به‌شدت کاسته شد؛ به‌نحوی که از یگان‌های عمل‌کننده فقط لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) ۲ گردان در اختیار داشت و کمبود نیرو، مشکلاتی را برای ادامه عملیات و تصمیم‌گیری فرماندهان به‌وجود آورد.

بررسی‌ها نشان می‌داد که برای دسترسی به «نالپاریز» حداقل ۱۰ گردان مورد نیاز بود، در حالی که نیرو‌های موجود سپاه چهار گردان بودند. یک راهکار برای حفظ دور تک و تأمین اهداف عملیاتی، فراخواندن نیرو‌های سپاه و ارتش از سایر مناطق بود که مقدمات آن از چندین‌روز قبل آغاز شده بود و لشکر ۵ نصر، تیپ ۳۳ المهدی و ۲ گردان از لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) عازم این منطقه شده بودند.

همچنین به گفته شهید «صیاد شیرازی» امکان آزادساری تیپ ۱ لشکر ۲۸ کردستان که در مأموریت پدافند در منطقه «پنجوین» بود، وجود داشت و علاو بر این ۲ تیپ لشکر ۳۰ گرگان نیز از مدت‌ها پیش در منطقه «دزلی» به‌سر می‌برد و امکان فراخواندن این یگان نیز وجود داشت.

ورود یگان‌های جدید سپاه به منطقه، حداقل سه روز زمان نیاز داشت؛ لذا فرماندهان سپاه پیشنهاد دادند تا برای ممانعت از ایجاد وقفه در عملیات، حداقل یک یگان از ارتش به‌منظور مشغول نگه داشتن نیرو‌های عراقی در منطقه غرب «کانی‌مانگا» از حد موجود لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) چندین کیلومتر به سمت جنوب پیشروی کرده و خط جدیدی را تشکیل دهد؛ اما این پیشنهاد با مخالفت فرماندهان ارتش از جمله شهید «صیاد شیرازی» مواجه شد.

از ساعت ۳ بامداد روز چهاردهم آبان، هجوم نیرو‌های عراقی به مواضع لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) برای بازپس‌گیری ۲ قله ۱۹۰۴ و ۱۹۰۰ آغاز شد. نیرو‌های لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) با وجود خستگی و کمبود نفرات، مقاومت خوبی را از خود نشان دادند و تلفات سنگینی به دشمن وارد کردند. با این حال فرماندهان عراقی بدون توجه به تلفات واردشده، گروه‌گروه نیروی تازه‌نفس وارد صحنه نبرد کردند و سرانجام پس از هشت ساعت توانستند این ۲ ارتفاع را بازپس گیرند؛ بنابراین نیرو‌های خودی تا ارتفاع ۱۸۶۶ «شاخ تارچر» عقب‌نشینی کردند.

عملیات والفجر ۴

پس از استقرار نیرو‌های بعثی بر روی این ۲ ارتفاع، توپخانه‌های خودی آتش بسیار سنگینی را روی این مناطق و به‌خصوص ارتفاع ۱۹۰۴ اجرا کردند که تلفات سنگینی به بعثی‌ها وارد آورد و تعدادی از فرماندهان نظامی بعثی نیز کشته شدند. در همین روز نیرو‌های لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) در جاده غرب «کانی‌مانگا» پیشروی کرده و مواضع مستحکم پدافندی ایجاد کردند. در این وضعیت، فرماندهان تصمیم گرفتند که لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) مجدداً برای تصرف ارتفاع ۱۹۰۴ و پاک‌سازی یک یال «شیخ‌گزنشین» عملیاتی را اجرا کنند و تیپ ۳ لشکر ۲۸ کردستان برای رها شدن لشکر‌های ۳۱ عاشورا، ۱۴ امام حسین و ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) از مواضع پدافندی، بخش‌هایی از مواضع آن‌ها در ارتفاعات «شیخ‌گزنشین» و «شاخ تارچر» را تحویل بگیرد.

لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) در پی این تصمیم، با سازماندهی مجدد نیرو‌هایی که قبلاً عملیات انجام داده بودند، بار دیگر برای تصرف ارتفاع ۱۹۰۴ وارد عمل شد و توانست قله ۱۹۰۴ را تصرف کرده و بر روی آن مستقر شود؛ البته دشمن با به‌کارگیری آتش پرحجم توپخانه و وارد کردن نیرو‌های تازه‌نفس در ساعت ۱۰ صبح، این ارتفاع را بازپس گرفت. در این حال با توجه به معضلات پیش‌رو و نبود نیرو، چگونگی ادامه عملیات برای تصرف «نالپاریز»، بار دیگر در جلسه فرماندهان مورد بحث قرار گرفت. در بررسی راهکار‌ها برای تصرف «نالپاریز» ۲ راهکار در پیش رو بود: ۱. ادامه پیشروی در ارتفاعات با تصرف ارتفاعات ۱۹۰۴ و ۱۹۰۰ و دامنه‌های جنوبی ۱۹۰۰ و رسیدن به «نالپاریز»، ۲. ادامه پیشروی در جاده غرب «کانی‌مانگا» و تصرف برخی یال‌های غربی این ارتفاع.

نبود توان در لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) و طولانی شدن روند جایگزین کردن یک یگان دیگر با آن، زمان بر بودن عملیات شناسایی یگان جدید و همچنین تجربه به دست آمده در جریان عملیات روز‌های گذشته مبنی بر تلاش عراق برای حفظ ۲ ارتفاع ۱۹۰۰ و ۱۹۰۴ به هر قیمتی، فرماندهان را به انتخاب راهکار دوم ترغیب کرد. از آن‌جا که حرکت یگان از غرب «کانی‌مانگا» به‌سمت «نالپاریز» نیز نیازمند مقدماتی بود، از جمله تصرف ۲ یال ۱۷۴۰ و ۱۶۸۰ «شاخ تارچر» و پاکسازی جاده غرب «کانی‌مانگا» حداقل تا منطقه «کلز»؛ لذا لشکر ۴۱ ثارالله (ع) بدین منظور به‌کار گرفته شده و لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) نیز برای پیشروی در غرب «کانی‌مانگا» به سمت جنوب در نظر گرفته شد.

هر ۲ یگان در اولین ساعات بامداد شانزدهم آبان، عملیات خود را آغاز کردند. لشکر ۴۱ ثارالله (ع) پس از پاک‌سازی موانع زیادی که در سر راه داشت، به‌طور غیرمنتظره‌ای با انبوهی از نیرو‌های دشمن مواجه شد. در بررسی‌های به‌عمل آمده، مشخص شد که این نیرو‌ها بخشی از یک تیپ گارد ریاست جمهوری عراق بودند که قصد تصرف ارتفاع «شیخ‌گزنشین» را داشتند؛ اما نیرو‌های عمل‌کننده لشکر ۴۱ ثارالله (ع) ضمن تحمیل تلفات سنگین به آن‌ها، توانستند یال «شاخ تارچر» را تصرف کنند.

نیرو‌های لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) نیز توانستند در جاده غرب «کانی‌مانگا» پیشروی خوبی انجام داده و تا نزدیکی دره میانه پیش بروند؛ اما در حالی که الحاق ۲ یگان به‌طور کامل صورت نگرفته بود، ارتش بعث عراق با وارد کردن یگان‌های جدید از شکاف میان ۲ یگان، فشار زیادی را به هر ۲ طرف وارد کرد و با اجرای چندین پاتک و آتش انبوه توپخانه، آن‌ها را مجبور به عقب‌نشینی کرد.

شامگاه شانزدهم آبان، فرماندهان با تشکیل جلسه‌ای، مجدداً بر تصرف «نالپاریز» تأکید کردند؛ ولی با توجه به اصرار ارتش بعث عراق بر بازپس‌گیری ارتفاعات «کانی‌مانگا» تصمیم بر آن شد که عملیات روز گذشته برای تصرف ۲ یال ۱۷۴۰ و ۱۶۸۰ «شاخ تارچر» و پیشروی در جاده «نالپاریز» تکرار شود تا با تشکیل خط مطمئن، هم دستاورد‌های عملیات حفظ شود و هم امکان پیشروی به‌سمت «نالپاریز» فراهم شود.

درحالی که نیرو‌های خودی مشغول فراهم کردن مقدمات عملیات بودند، ارتش بعث عراق نیرو‌های خود را از جاده غرب «کانی‌مانگا» چندین کیلومتر به عقب کشید. بدین‌ترتیب عملیات شب آینده منفی و مرحله سوم عملیات والفجر ۴ پایان یافته اعلام شد.

منبع: روزشمار جنگ ایران و عراق (مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه)

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار